کم محلی میکنند وقتی نمیشوی پایه غیبت کردنشان. همیشه دنبال دو گوش مفت میگردند تا در هاون بکوبند مغز آدم را. لابد میخواهند تو سیخ بدهی دستشان برای به سیخ کشیدن گوشت برادر مرده!
عقیق: زینب رحیمی نوشت: باور کنید من اصلا گوشت دوست ندارم. همان گوشت گوسفند و گوساله را هم که خدا حلال کرده و در انواع مختلف برگ و بختیاری و قفقازی کلی خاطر خواه دارد، به ذائقه من نمیسازد ولی خب گیرشان که بیفتی به زور به خوردت میدهند. بعد هم که وسط غیبت کردنشان، صدای الله اکبر اذان بلند میشود و میخواهی بروی دو رکعت نماز به کمرت بزنی شاید در وانفسای آن ور به دادت برسد (که با این پیش زمینه بعید میدانم از سرمان بالاتر برود...) باز هم مانع میشوند.؛ زبانشان را دور گردنت حلقه کردهاند و تا تو را مثل خودشان وارد این دیگ جوشان غیبت نکنند، بیخیال نمیشوند.
فقط گوش کردن هم کافی نیست! توقع دارند چشم بدوزی در مردمک چشمشان و با حرکت سر تایید کنی و بیشتر مواقع همراهی با زبان. در این مواقع غبطه میخورم به حال «هلن کلر»؛ کر و لال و البته کور از دست این جماعت گوشتخوار.
تازه اگر در این نبرد سنگین پیروز شوی و بروی نماز بخوانی، در جا تو را صاحب یک کارخانه جانمازشویی میکنند و میشنوی که پشت سر تو هم میگویند: آره دیگه؛ در بهشت وا میشه تو یه نفر جفت پا میری توش!
خلاصه اینکه غیبت کنندهها خیلی بیانصاف هستند و میخواهند بقیه را هم با خودشان در آتش بکشانند. آقا! خانم! اگه میخواهی گناه کنی، این یه جا رو تک خوری کن که اصلا اشکال نداره! انگار یادشان رفته که فرمودهاند: «الغیبة اشد من الزنا...»