مدعیان آن قائل به این هستند که در بخشی از این حدیث آمده که خداوند در این روز هیچ گناهی را برای بندگان ثبت نمی کند، و شیعیان برای انجام هر گناهی دستشان باز است. این مطلب اشاره ی کوتاهی به رد این موضوع است.
عقیق:روز نهم ربیع الاول روز آغاز امامت امام زمان(عج) و از طرفی روز کشته شدن «عمر بن سعد» از قاتلین امام حسین(ع) است؛ لذا از دیرباز پیروان اهل بیت(ع) این روز را جشن می گرفتند.
اما در برخی نقاط نیز محافلی به نامهایی همچون عمر کشان، عید الزهراء و فرحة الزهراء ــ به عنوان روز قتل خلیفه دوم «عمر بن خطاب» ــ برگزار میشود؛ در حالی که بنا بر همه نقلهای تاریخی، وی روز بیست و سوم ذو الحجة به دست شخصی به نام «فیروز» غلام «مغیره بن شعبه» ترور و سه روز بعد کشته شد.
دائرةالمعارف مجازی ویکی شیعه ــ که کار خود را بتازگی آغاز کرده است ــ مقاله تحقیقی زیر را درباره حوادث این روز منتشر نموده است: آغاز امامت امام زمان(عج)
در روز هشتم ربیع الاول، امام حسن عسکری(ع) توسط معتمد خلیفه عباسی به شهادت رسید و پسر ایشان با نام مهدی به امامت رسید. این روز برای شیعیان به عنوان روز آغاز امامت یا تاجگذاری امام مهدی(عج) عید دانسته شده و مراسم و جشنهایی در این روز دایر میگردد.
روز قتل عمر بن سعد
عمر بن سعد پسر سعد بن ابی وقاص صحابی است که پدرش سعد در فتوحات نقش مهمی داشت و از جمله اعضای شورای شش نفره تعیین خلیفه سوم بود. عمر بن سعد از سوی عبید الله بن زیاد به فرماندهی سپاه کوفیان برای مقابله با امام حسین(ع) منصوب شد و در روز دهم محرم امام حسین(ع) و هفتاد و دو تن از یارانش را به شهادت رساند.
علامه مجلسی در زاد المعاد بیان میکند بنابر قولی عمر بن سعد در روز نهم ربیع الاول به دست مختار بن ابوعبیده ثقفی کشته شد.
قتل عمر بن خطاب
به نوشته منابع تاریخی عمر بن خطاب خلیفه دوم در روز بیست و سوم ذو الحجة سال ۲۳ هجری توسط فیروز (یا پیروز) ملقب به «ابو لؤلؤ» غلام مغیرة بن شعبه مجروح شد و سه روز بعد کشته شد.
برخی از منابع معتبری که قتل عمر بن خطاب را در ماه ذو الحجة ذکر کرده اند، این کتب هستند:
مرُوج الذَهب، علی بن حسین مسعودی(متوفی ۳۴۶)، ج ۲، ص۱۳۵۲
تاریخ یعقوبی، یعقوبی(متوفی ۲۸۴)، ج ۲، ص۱۵۹
تاریخ مدینه، ابن شَبه نمیری(متوفی ۲۶۲)، ج ۳، ص۸۹۵ و ۹۴۳
تاریخ خلیفه بن خیاط، خلیفه بن خیاط عصفری(متوفی ۲۴۰)، ص۱۰۹
أخبار الطوال، ابوحنیفه دینوری(متوفی ۲۸۲)، ص۱۳۹
تاریخ کبیر، بخاری(متوفی ۲۵۶)، ج ۶، ص۱۳۸
المصنف، ابن أبی شیبه کوفی(متوفی ۲۳۵)، ج ۸، ص۴۱
تاریخ طبری، طبری(متوفی ۳۱۰)، ج ۳، ص۲۶۵
المعارف، ابن قُتَیبه دینَوری (متوفی ۲۷۶)، ص۱۸۳
فتوح، أحمد بن أعثم کوفی(متوفی ۳۱۴)، ج ۲، ص۲۳۲۹
موطأ، مالک بن انس (متوفی ۱۷۹)، ج ۲، ص۸۲۴
الآحاد والمثانی، ضحاک(متوفی ۲۸۷)، ج ۱، ص۱۰۲
المصنف، عبدالرزاق صنعانی(متوفی ۲۱۱)، ج ۱۱، ص۳۱۵
مسند احمد، احمد بن حنبل(متوفی ۲۴۱)، ج ۱، ص۵۵
طبقات الکبری، محمد بن سعد(متوفی ۲۳۰)، ج ۳، ص۳۶۴
أنساب الأشراف، بلاذری (متوفی ۲۷۹)، ج ۱۰، ص۴۳۹
المحبر، محمد بن حبیب هاشمی بغدادی(متوفی ۲۴۵)، ص۱۴
الثقات، ابن حبان(متوفی ۳۵۴)، ج ۲، ص۲۳۸
مسند ابن جعد، علی بن جعد بن عبید(متوفی ۲۳۰)، ص۱۹۵
التنبیه والإشراف، علی بن حسین مسعودی(متوفی ۳۴۵)، ص۲۵۰
استیعاب، ابن عبد البِرّ(متوفی ۴۶۳)، ج ۳، ص۱۱۵۲
المعجم الکبیر، طبرانی(متوفی ۳۶۰)، ج ۱، ص۷۰
مستدرک، حاکم نیشاپوری (متوفی ۴۰۵)، ج ۳، ص۹۲
التعدیل والتجریح، سلیمان بن خلف باجی(متوفی ۴۷۴)، ج ۳، ص۱۰۵۴
سنن کبری، بیهقی(متوفی ۴۵۸)، ج ۸، ص۱۵۰
البدء و التاریخ، مطهر بن طاهر مقدسی (متوفی ۵۰۷)، ج ۵، ص۱۹۱
تاریخ مدینۀ دمشق، ابن عساکر(متوفی ۵۷۱)، ج ۴۴، ص۱۴
صفوه الصفوه، ابن جوزی(متوفی ۵۹۷)، ج ۱، ص۲۹۱
الإنباء، ابن عمرانی (متوفی ۵۸۰)، ص۴۸
اُسدالغابه، ابن اثیر(متوفی ۶۳۰)، ج ۴، ص۷۷
شرح نهج البلاغه ابن ابی الحدید(متوفی ۶۵۶)، ج ۱۲، ص۱۸
در مقابل، منبع تاریخی معتبری که به کشتهشدن عمر بن خطاب در ماه ربیع الاول اشاره داشته باشد، یافت نگردید.
عید الزهراء
در ایران گاه در نهم ربیع الاول به تصور سالروز مرگ خلیفۀ دوم محفلهایی برگزار میشده است که این مراسم از سوی حکومت جمهوری اسلامی ایران غیرقانونی اعلام شده است. این مراسم با نامهای عیدالزهراء، فرحة الزهراء، عمر کشان یا عمر کشون معروف شده است. به نظر میرسد این مراسم از قرن هفتم هجری به بعد در بین شیعیان وجود دارد و در عصر صفویان در بین مردم رایج بوده است.
حدیث رفع القلم
در برخی مجالسی که به مناسبت عیدالزهراء برگزار میشود، روایتی بیان میشود که به رفع القلم معروف شده و میگویند این روز «روز رفع القلم»» است و گناهان این روز در روز قیامت محاسبه نمیشود و میتوان در این مراسم هر حرفی را زد و این کار گناه نیست. مسائلی در کتاب خود (نهم ربیع، جهالتها و خسارتها) بیان میدارد این روایت با برخی آیات قرآن مانند آیه «و من یعمل مثقال ذرة شراً یره» و روایاتی مانند «لا تنال ولایتنا الا بالعمل و الورع» در تضاد است.در بخشی از این حدیث آمده که خداوند در این روز هیچ گناهی را برای بندگان ثبت نمی کند، و شیعیان برای انجام هر گناهی دستشان باز است.وقتی ما به بررسی منبع حدیث و هم چنین راویان و اسناد روایت آن حدیث پرداختیم، دریافتیم که نام بسیاری از راویان در کتب حدیثی ذکر نشده است و افراد قابل اعتمادی نیستند.از طرفی متن خود روایت با آیات قرآن تناقض آشکاری دارد.
مثلا در ابتدای حدیث آمده است:
و أَمَرتُ الکِرامَ الکاتبین أن یَرفعوا القلمَ عن الخلقِ کلّهم ثلاثة أیامٍ من ذلک الیوم و لاأَکتبُ علیهم شیئاً من خطایاهم کرامة لک و لوصیک . ( به فرشتگان نویسنده ی اعمال، دستور دادم به مدت سه روز قلم را از همه ی مردم بردارند و چیزی از گناهان آنان را ننویسند..)
اشکالات وارد بر حدیث:
1- مخالفت با قوانین و سنن الهی خداوند در سوره زلزال می فرماید: « فمن یعمل مثقال ذرة خیراً یره و من یعمل مثقال ذرة شراً یره .پس هرکس به اندازه ی ذره ای خوبی کند آن را خواهد دید و هرکس به اندازه ی ذره ای شر انجام دهد آنرا می بیند.»
2- تناقض با دیگر سخنان أئمه در حالیکه آن بزرگواران در دیگر سخنانشان این طور می فرمایند: « ما من نکبةٍ تصیب العبد الا بذنب. هیچ زشتی به بنده نمی رسد مگر به خاطر گناه.»
و یا اینکه می فرمایند: « لاتنال ولایتنا الا بالعمل و الورع. به ولایت ما نتوان رسید جز با اعمال نیک و پرهیزکاری و دوری از گناه. »
3- اختلاف های زیادی بین نقل های مختلف این روایت وجود دارد از جمله اینکه اسحاق در کتاب « مختصر » به نقل روایت امام هادی ( علیه السلام ) می پردازد ولی در کتاب « انوار نعمانیه » آن را از امام حسن عسکری ( علیه السلام ) روایت می کند.
اگر این حرف هم روایت بود ...
طي استفتايي كه از آيت ا... مكارم شيرازي شده است ايشان سند اين حديث را غير قابل قبول خواندند .در مورد حدیث رفع القلم که ذیلا به آن اشاره مى شود:
شما در بخش گناهان اعلام کرده اید که از لحاظ سند مشکل دارد میخواستم در خواست کنم در صورت امکان بیشتر و با مدارک توضیح بفرمایید چون متاسفانه بعضی از دوستان اینجانب به شدت درگیر این ماجرا هستند و معتقد به آن !
این مسأله از واضحات است که هر حدیثی بر خلاف قرآن باشد غیر قابل قبول است بنابراین اگر حدیثی اجازه ارتکاب گناهان را بدهد باید آن را کنار انداخت خود امامان این دستور را به ما داده اند.
نظر مراجع تقلید حول حدیث رفع القلم
سؤال:در قرن های اخیر چنین مرسوم بوده است که عامه شیعیان در روز نهم ربیع ـ با توجه به نسبتی که به این روز می دهند ـ توجهی خاص به این روز داشته و مجالسی را در آن تشکیل می داده اند. از صحت و سقم این انتساب که بگذریم آن چه موجب نگرانی است انجام اعمال و گفتار خلاف شرعی است که در بعضی از این مجالس صورت می گیرد و از ساحت فرد مسلمان و شیعه ی اهل بیت (علیهم السّلام) به دور است. و آن چه بر این نگرانی می افزاید وجهه ی شرعی دادن بعضی افراد به این اعمال خلاف شرع است که با بهانه ی «رفع القلم» و… انجام می گیرد. متأسفانه در سالهای اخیر و با امکانات جدیدی هم که به وجود آمده، امکان ضبط تصاویر یا صوت این مجالس برای شرکت کنندگان در آن به سهولت وجود دارد که در بعضی موارد این فیلم ها و صوت ها به کشورهای مجاورمان که شیعیان و اهل تسنن در کنار یکدیگر زندگی می کنند نفوذ یافته و باعث ایجاد فتنه و ریختن خون پاک شیعیان آن منطقه گردیده است. با توجه به نکاتی که گفته شد خواهشمند است نظر شریف معظم له را نسبت به این سؤالات بیان فرمائید.
1.حکم برپایی این گونه مجالس با صورتی که گفته شد چیست؟
2.شرکت در این مجالس چه حکمی دارد؟
3. نظر حضرت عالی درباره «رفع القلم» که مجوز انجام بعضی گناهان و مناهی در این ایام می شود چیست؟
4. توصیه ای را به این افراد بیان فرمائید.
پاسخ ها:
رهبر معظم انقلاب، آیت الله العظمی خامنه ای
سلام علیکم و رحمه الله و برکاته
بسمه تعالى
هرگونه گفتار یا کردار و رفتارى که در زمان حاضر سوژه و بهانه به دست دشمن بدهد و یا موجب اختلاف و تفرقه بین مسلمین شود شرعاً حرام اکید است.
موفق و مؤید باشید.
تذکرات مقام معظم رهبری در رابطه انحرافات 9 ربیع | دانلود فایل
***
آیت الله العظمی نوری همدانی
بسمه تعالی
سلام علیکم
ج: چیزی به عنوان رفع قلم در روز به خصوصی نداریم و مسلمانان باید از تفرقه بپرهیزند و از هر چیزی که موجب وهن مذهب می باشد جداً اجتناب نمایند.
حسین نوری همدانی
***
آیت الله العظمی مکارم شیرازی
اولاً: روایتی با عنوان رفع قلم در آن ایام مخصوص در منابع معتبر نداریم.
و ثانیاً: بر فرض چنین چیزی باشد که نیست مخالف کتاب و سنت است و چنین روایتی قابل پذیرفتن نیست و حرام و گناه در هیچ زمانی مجاز نیست هم چنین سخنان رکیک و کارهای زشت دیگر.
و ثالثاً: تولّی و تبرّی راه های صحیحی دارد نه این را ههای خلاف.
همیشه موفق باشید
۸۵/۵/۱۴
***
آیت الله العظمی بهجت
بسمه تعالی
ج۱و۲: تقیه از أوجب واجبات است و محافظه کاری کامل در مواردی که معرضیت احتمالی خلاف تقیه دارد لازم می باشد.
ج۳: مخصِصّی برای دلیل معصیت نیست و توسعه در امهال توبه محتمل است.
ج۴: معلوم شد.
***
آیت الله العظمی فاضل لنکرانی
لم یصح رفع القلم، بل کلّ مسلم مؤظف بواجباته الدینیه ولا فرق بین ایام السنه، ولا یجوز فعل مایوجب الفرقه بین المسلمین أو وهن الشیعه.
ترجمه:
حدیث رفع القلم صحیح نیست، بلکه هر مسلمانی مؤظف به انجام واجبات دینی بوده و فرقی در ایام سال نسبت به آن وجود ندارد، و انجام اعمالی که موجب تفرقه مسلمین یا وهن شیعه شود جایز نیست.
***
آیت الله مصباح یزدی
برادر گرامی،
سلام علیکم و رحمه الله
همان طور که بزرگان فرموده اند، هرگونه عملی که منشأ شدت خصومت و اضرار به مال و جان و عرض شیعیان باشد ممنوع است و موجب مشارکت در گناه هتک حرمت شیعیان می شود. از خدای متعال مسألت داریم اسلام و تشیع را از شرّ جاهلان حفظ فرماید.
آیت الله العظمی موسوی اردبیلی
بسمه تعالی
لایجوز ارتکاب المحرم بلا فرق بین الیوم التاسع من الربیع و غیره کما لا تجوز الاعمال الموهنه للشیعه او الموجبه لتکفیرهم او تشدید الاختلاف والفرقه بین المسلمین وفق الله الجمیع للصواب و التسدید.
ترجمه:
انجام دادن محرمات جایز نیست و در آن فرقی بین نهم ربیع و روزهای دیگر نیست همان گونه که انجام اعمالی که موجب وهن شیعه یا کافر نامیدن آنها و یا تشدید اختلافات و تفرقه بین مسلمانان می شود نیز جایز نیست. خداوند همه را به حق و صواب هدایت فرماید.
بیشتر منابع شیعه این روز را قتل عمر می دانند