عقیق:وقتي وارد نجف شدم، بعد از ازدحام زياد جمعيت زائران كه نمونهاش را فقط در زمان بزرگترين گردهمايي مسلمانان در حج ديده بودم، آنچه بيشتر از همه توجهم را جلب كرد، صفهاي طولاني در كنار ديگهاي غذا و كتريهاي ذغالي چاي بود.صفهاي نذري طولانيتر از آنچه هستند كه بتوان تصور كرد، حتا در محرمهاي تهران هم كه غذاهاي نذرياش معروف است، چنين صفهايي نديده بودم.رسم عراقيهاست، به وقت اربعين در مسير زائراني كه پياده از سراسر عراق به كربلا ميروند، موكب راه بياندازند و زائران حسين (ع) را كه سوگوارانه ۸۰ كيلومتر تا كربلا پياده راه ميآيند تكريم كنند، حالا به هر شكلي.موكبها، چادرهايي هستند كه از سوي متبرعين عراقي و گاه كشورهاي ديگر راهاندازي ميشوند تا زائران در آن استراحت كنند و پذيرايي شوند. موكبدارها كه معمولا از هيآت عزاداري و عشيرهها و اهالي شهرهاي مختلف عراق هستند ۱۰ تا ۱۲ روز قبل از اربعين خدماتدهي به زائران را شروع ميكنند و معمولا از بعدازظهر روز اربعين همزمان با پايان مراسم و بازگشت زائران، كارشان را خاتمه ميدهند.اين موكبها قبل از اربعين از شهر نجف تا شهر كربلا برپا ميشوند، هركدام به يك قوم و شخصي تعلق دارد، در هر يك خدمتي داده ميشود، گاه فقط يك جاي خواب همراه با پتو، گاه ماساژ پا براي زائراني كه پياده اين مسير را طي ميكنند، بعضي اوقات چاي (شاي) و قهوه عربي و قليان و گاه غذا و نان. برخي هم خيلي ساده «آب» بين زائران توزيع ميكنند.در مسير حركت زائران همواره سينيهايي پر از خرماي عراقي ديده ميشود. بعضيها هم كاهو، شلغم و ترب سفيد نذر زائران ميكنند كه در اين هواي سرد طرفداران زيادي دارد.آش نخود و چاي عربي بيشترين چيزي است كه موكبدارها بين زائران توزيع ميكنند. صف غذاها هميشه طولانيترين صفهاست. موكب دارهاي بزرگ سعي ميكنند در هر وعده، غذايي متفاوت بدهند؛ اما برخي موكبها هم هستند كه تمام وعدهها يك نوع غذا ميپزند، مثل آنهايي كه كباب تركي و عربي پخت ميكنند.كنار بيشتر چادرها هميشه يك گوسفند پروار، شتر يا گاو ديده ميشود. در اولين شب ورودم به كربلا شتر بزرگي را ديدم كه درحال آماده شدن براي ناهار فردا بود و زائران جمع شده بودند تا آماده شدن اين غذاي نذري را ببينند. در فاصله كمتري از موكب قبلي روي ديگهاي بزرگي كه رديف شده بود، ماهيهاي بزرگي بود كه آن هم قرار بود ناهار نذري فرداي زائران حسين (ع) باشد.موكبدارهاي كوچك هم سعي ميكنند از اين قافله عقب نمانند و با سروصداي زياد زائران را به خود فرابخوانند تا زائران چاي نذريشان را بنوشند.خيليهايشان به خاطر تردد زياد زائران ايراني و نگراني آنها از تميزي غذاها، مدام «نظيف، نظيف» ميگويند تا زائران ايراني با خيال آسودهتري غذاي نذري آنها را تحويل بگيرند.در خيابان منتهي به حرم حضرت ابوالفضل (ع) موكب متعلق به جوانان عراقي ديده ميشود كه با زبان دست و پا شكسته فارسي فرياد ميزنند؛ «زائر، زائر، چاي ايراني نه عربي». چاي عربي غليظ و تلخ با كلي شكر است كه در استكانهاي كمرباريك و با يك قاشق چاي خوري تحويل زائران داده ميشود و غلظت و تلخياش با مخلوطي از آن حجم شكر چندان مورد پسند ايرانيها نيست. اين موكبداران جوان هم سعي كردهاند دل زائران ايراني را با چاي مورد پسندشان به دست آورند.ميان اين همه شيدايي، مردمي هم ديده ميشوند كه خودشان را نذر امامحسين (ع) كردهاند، گرد و خاكهاي زير پاي زائران را پاك ميكنند، زائران كهنسال را ياري ميرسانند و تن زائران را ماساژ ميدهند.بعضيها هم خانههايشان را نذر ميكنند، تا اربعين درهاي خانههايشان باز است تا هر كه ميخواهد وارد شود، نماز بخواند، استراحت كند، حمام بگيرد و يا هر احتياج ديگري كه دارد برطرف كند. هر كسي هرچه دارد در طبق اخلاص ميگذارد و تقديم ميكند.كربلا تا اربعين وفور نعمت است و هيچ زائري از اين همه خدمت و موهبت بينصيب نميماند.از بعدازظهر اربعين موكبدارها كمكم بساطشان را جمع ميكنند و شهر كربلا رفته رفته رو به خلوتي ميرود. خيابانهاي كربلا كه تا ديشب پر بود از موكب و موكبداراني كه چند روزي از زندگيشان را نذر امامحسين (ع) و زائران او كردهاند، حالا خلوت شده و داربستهاي موكبها، ديگهاي غذا و كتريهاي سياه شده آماده جمع شدن هستند تا اربعين سال بعد دوباره بساط شوند.211008