08 آبان 1400 24 (ربیع الاول 1443 - 03 : 09
کد خبر : ۴۳۶۷۹
تاریخ انتشار : ۲۵ آذر ۱۳۹۳ - ۲۲:۳۳
مراسم عزاداری با مداحی حاج احمد واعظی در حسینیه آیت الله هاشمی شاهرودی برگزار شد
تطمیع، تهدید و تهمت سه حربه ظالمین و جائرین در طول تاریخ برای رسیدن به اغراض خود بوده است اما کسانی که قلبشان امتحان شده بود با این حربه ها کنار نرفتند...
گزارش تصویری

عقیق: زهرا شریعتی/ مشهد: سومین شب مراسم عزاداری دهه آخر ماه صفر با سخنرانی حجت الاسلام والمسلمین سید حسین مؤمنی، استاد حوزه علمیه قم و مداحی حاج احمد واعظی شب گذشته در حسینیه آیت الله هاشمی شاهرودی برگزار شد.

 گزیده سخنان حجت الاسلام مؤمنی به شرح زیر است:

 * در زیارت عاشورا و زیارت اربعین اوصاف 10 فرد و 10 گروه مطرح شده است که ویژگی اصلی آن ها وابستگی و تعلق به دنیا است.

 * امر اهل بیت(ع) سخت است مگر برای اشخاص خاص، امیرمؤمنان(ع) نیز در غررالحکم بر این موضوع تأکید می کنند که «امر ما را تحمل نمی کنند مگر سه گروه؛ ملائکه، انبیاء، و کسانی که خداوند قلب آن ها را امتحان کرده است».

 *افراد یا سالک حقیقی هستند یا دچار توهم سلوک؛ برخی به این جایگاه می رسند که ولایت اهل بیت(ع) را بر دل خود می پذیرند که این جایگاه نتیجه معرفت و محبت به اهل بیت(ع) و نشانه وصول به آن دو امر است که در زیارت عاشورا نیز به آن تأکید شده است؛ اولاً موالات و سپس برائت از اعداء؛ از این رهگذر می توان فهمید که چه کسانی ولایت اهل بیت(ع) را بر دل قبول کرده اند چرا که این جایگاه با تعلقات و وابستگی ها به دنیا سازگاری ندارد.

 * کسی که مانند جبل الراسخ در مسیر ولایت می ماند، در برابر تطمیع ها، تهدید ها و تهمت ها ایستادگی می کند و این حربه ها او را نمی لرزاند.

 * تطمیع، تهدید و تهمت سه حربه ظالمین و جائرین در طول تاریخ برای رسیدن به اغراض خود بوده است اما کسانی که قلبشان امتحان شده بود با این حربه ها کنار نرفتند که نمونه آن قاسم بن الحسن(ع) است که وقتی امام حسین(ع) به او می گویند «مصیبت سختی در انتظار توست»، این نوجوان مصیبت را «احلی من العسل» می خواند.

 * مردان دیندار نمی توانند در جبهه مقابل ولی خدا بایستند؛ سیدالشهداء(ع) به خاندان عقیل فرمودند: «شما کار خود را انجام داده اید و می توانید بروید»، اما آن ها ایستادند چرا که قلبشان امتحان شده بود و قلب لرزان است جبهه ولی خدا را به هر بهانه ای ترک می کند.

 * منطق اهل بیت(ع) عبارت است از صراحت و شفافیت، نبود فریب و نیرنگ و تزویر، و تلاش در جهت آگاهی و روشنگری جامعه؛ و امام حسین(ع) از همان ابتدا این منطق را نمایان کردند.

 * چرا عده ای تاریخ اسلام را مرور نمی کنند؟ مگر در طول تاریخ دشمن نسبت به ما رحم به خرج داده که امروز عده ای می خواهند در برابر دشمن کوتاه بیایند؟! اگر صراحت و شفافیت در منطق کسی نباشد، یقیناً به سمت دشمن گرایش می یابد.

 * این جامعه دینی بود که امام حسن(ع) را مجبور به صلح با معاویه کرد و وای بر آن جامعه ای که امام زمان خود را مجبور کند؛ امام حسن(ع) بعد از امضای تفاهم نامه خطاب به آنان گفتند معاویه متدین به دین شما نمی شود و مشکل او با من نیست بلکه با دین شماست و من می بینم روزی را که فرزندان شما در مقابل فرزندان آن ها دست دراز می کنند و آن ها اعتنا نمی کنند.

 *هفت نفر با وجود این که می دانستند امام حسین(ع) بر حق هستند، به خاطر تعلقات و وابستگی هایشان دست از امام حسین(ع) برداشتند و البته عاقبت به خیر هم نشدند و وای از آن روزی که این آفت ها در دل کسی قرار گیرد؛ این متمردین همانند زبیر هستند که همه او را می شناسند؛ مأمور ویژه پیامبر(ص) بود و پیامبر(ص) او را از حواریون خود خوانده بودند، از بستگان علی بن ابیطالب(ع)، مدافع امیرمؤمنان(ع) و یکی از پنج نفر یاری کننده ایشان بود اما به خاطر همین تعلقات دنیوی سر از جمل درآورد و 11 کاخ در 11 بلاد مسلمین ساخت.

 * هرثمه بن سلیم یکی از این افراد است که از یاران امام علی(ع) در جنگ صفین بود و هنگام بازگشت از صفین مشاهده کرد که امیرمؤمنان خاک کربلا را بوییدند و آن را محل شهادت فرزندان خود خواندند؛ این فرد در روز عاشورا پس از یادآوری این اتفاق به همراه حر از سپاه عمر بن سعد بیرون آمد اما بر خلاف حر که دست بسته به خیمه حسین(ع) رفته و به سپاه امام پیوست، او به بهانه اهل و عیالش دعوت امام حسین(ع) را نپذیرفت.

 * ضحاک بن عبدالله مشرقی از دیگر مرددین بود و در بنی مقاتل همراه عمویش به امام حسین(ع) رسیدند و به امام(ع) گفت «در سپاه شما می جنگم تا جایی که بدانم پیروز می شوید» و تا ظهر عاشورا هم جنگید و با تشویق «الله اکبر» امام حسین(ع) حمایت می شد اما از ظهر عاشورا به بعد به این بهانه که پیروز جنگ نخواهند بود از سپاه امام(ع) جدا شد و عاقبت به خیر نشد.

 * مسروق بن وائل، ترماه، و عبیدالله بن حر جعفی از سایر مرددین بودند که دعوت امام حسین(ع) را رد کردند و رفتند و البته عاقبتشان به خیر نشد اما در مقابل افرادی بودند مثل زهیر بن قین که با تلنگر همسرش به خیمه اباعبدالله(ع) رفت و وقتی برگشت همه وسایل خود را جمع کرد و گفت «خیمه من خیمه حسین(ع) است».

 * هنوز ندای «هل من ناصر ینصرنی» امام حسین(ع) به گوش می رسد و ما با عزاداری مان ندای «لبیک یا حسین(ع)» و «لبیک یا داعی الله» سر می دهیم.

 گزیده اشعار مداحی حاج احمد واعظی:

الا که نور خدا در جمال داری تو
جلیله هستی و عز و جلال داری تو

هزار پیر طریقند طفل درگاهت

اگرچه ظاهر مطلب سه سال داری تو

تو مرغ عشق حسینی که روی دامن او

هزار نغمه ی پر شور و حال داری تو

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: