با وجود بيم و ترس از حكومت جائر، مردم از امام صادق(ع) سؤال ميكردند كه با وجود ترس از خبرچينان و عوامل حكومت، آيا به زيارت حضرت سيدالشهدا(ع) برويم؟ حضرت ميفرمودند: برويد.
عقیق: در احاديث فراواني از امامان معصوم به زيارت اربعين سفارش و به زمان و مكان استحباب آن اشاره شده است؛ به طوري كه در مناسبتهاي گوناگون به آن ترغيب و در حديثي، يكي از نشانههاي مؤمن شمرده شده است. اين سفارشهاي مؤكد از آنروست كه پيش از شهادت امام حسين به هيچوجه اربعين جلوهاي نداشته و اهلبيت خواستهاند به بهانههاي گوناگون، ازجمله با تأكيد بر زيارت اربعين، نام و ياد آن حضرت زنده نگه داشته شود. در بحث اربعين، اصل زيارت سيدالشهدا در اين روز و مفاد زيارت اربعين اهميت دارد و بايد نه با نگاه صرفاً تاريخي، بلكه نگاهي معرفتشناسانه همراه باشد. زيارت اربعين به قدري در پاسداشت مقام سيدالشهدا تأثير داشته كه زيارت اربعين كه ابتدا به چند ده نفر محدود ميشد، امروزه به حضور ميليوني زائران حسيني در كربلا تبديل شده است. اين نوشتار به قلم «امين شيرازي» ضمن تاكيد بر اهميت زيارت اربعين، به جنبههاي تاريخي و اعتقادي اين زيارت نزد شيعيان پرداخته است: جايگاه زيارت اربعين در متون حديثي و فقهي اربعين يك نگاه تاريخي صرف نيست؛ بلكه نگاهي معرفتشناسانه است. ما نميخواهيم به صورت صرفاً تاريخي به موضوع اربعين بپردازيم؛ بلكه با نگاهي معرفتشناسانه و با مراجعه به «زيارت اربعين» كه سفارش اكيد امام معصوم و حجّت خداست و با دقت در مضامين بلند آن كه از امام صادق نقل شده، به آن ميپردازيم. به اين اعتبار، شيعه هويّت خود را نيز بايد در اربعين جستوجو كند. بحث اربعين ابعاد مختلفي دارد. يك بعد آن، اصل زيارت سيدالشهدا در اين روز است. بُعد ديگر، مفاد زيارت اربعين است؛ چه آن زيارتي كه از امام صادق نقل شده و چه زيارت منقول از جابر و مخصوصاً زيارتي كه از زبان امام است، ابعاد بسيار عميقي را در قالب زيارت فرموده است. اهلبيت عصمت و طهارت: بر يادآوري مصائب حضرت سيدالشهدا به مناسبتهاي گوناگون تأكيد داشتند. بخشي از خطبههاي حضرت زينب كبري و حضرت امام زينالعابدين در كوفه و شام بيان مظلوميت سيدالشهدا و در حقيقت، روضهخواني است. بعد كه اهلبيت به مدينه بازگشتند، در آنجا هم مجلس عزاي سيدالشهدا پيوسته ادامه داشت؛ به گونهاي كه امام زينالعابدين عزاداران را اطعام ميكرد و اين سنت در نزد شيعيان از ايشان به يادگار ماند. اين مجلس عزا چندين سال به طور پيوسته ادامه داشت و يك سال آن، به صورت شبانهروزي بود و بنا بر نقلي ديگر تا سه سال بعد از واقعه عاشورا اين مجلس عزا در مدينه برگزار ميشد. ۲ پس از ايشان، امام باقر وصيّت كردند كه تا ده سال در منا روضه بخوانند. ۳ در دوره امام صادق فضا بازتر شد و حتي سرودن شعر و مراثي نيز تشويق ميشد و شعر نقش مهمي در ماندگاري واقعه كربلا و تحريك عواطف دارد. لذا حضرت افرادي مانند ابوعماره من شد، ۴ جعفر بن عفان ۵ و ابوهارون مكفوف ۶ را تشويق ميكند كه براي حضرت اباعبدالله الحسين شعر بسرايند. در زمان امام رضا هم ميبينيم كه شاعراني مانند مثل دعبل خزاعي براي سرودن اشعار عاشورايي مورد توجه حضرت قرار گرفتند. همچنين استمرار اقامه مجالس عزا در خانهها و بيان فضيلت شعر گفتن در رثاي ابيعبدالله و رفتن به زيارت آن حضرت در هر شرايط و در مناسبتهاي گوناگون و ترغيب به زيارت اربعين از ويژگيهاي اين دوران است. عنوان «زيارت اربعين» به زمان امام صادق بازميگردد و عجيب اين است كه با وجود بيم و ترس از حكومت جائر، مردم از امام سؤال ميكردند كه با وجود ترس از خبرچينان و عوامل حكومت، آيا به زيارت حضرت سيدالشهدا برويم؟ و حضرت ميفرمودند كه برويد. ۸ اين در حالي است كه فقهاي شيعه در مسئله حج، يكي از شرايط استطاعت را «تخليه سرب» بيان فرمودهاند؛ يعني بايد امنيت باشد و اگر امنيت نباشد، استطاعت محقق نيست؛ اما در مورد زيارت سيدالشهدا حتي با نبود امنيت نيز مردم را ترغيب به زيارت ميكردند. از اين گذشته، به مناسبتهاي مختلف نيز ترغيب به زيارت آن حضرت شده است. در جلد ۱۴ وسائل الشيعه، در آخر كتاب حج، مناسبتهاي زيارتي سيدالشهدا ذكر شده است ۹ كه در اين بخش، تنها به مناسبتها و ابواب آن در وسائل اشاره ميكنيم: استحباب تكرار زيارة الحسين؛ استحباب زيارة النساء؛ كراهت ترك زيارت الحسين؛ استحباب المشي إلي زيارة الحسين؛ باب استحباب الاستنابة في زيارت الحسين يا در مناسبتها و حالات گوناگون: استحباب زيارت الحسين ولو ركب البحر؛ ۱۰ (يعني حتي اگر ناگزير از پيمودن دريا با كشتي باشيد، باز زيارت سيدالشهدا مستحب است). يا در مناسبتها و زمانهاي خاص ۱۱ مانند: استحباب زيارت الحسين ليلة عرفة؛ في اول رجب؛ في النصف من شعبان؛ ليلة النصف من شعبان بكربلاء؛ استحباب زيارت الحسين ليلة القدر؛ ليلة الفطر؛ ليلة عاشورا؛ يوم الاربعين؛ استحباب زيارت الحسين كل ليلة جمعة. اما در خصوص روز اربعين در جلد ۱۴ وسائلالشيعه ۱۲ اين باب را مييابيم: «باب تأكّد استحباب زيارت الحسين يوم الأربعين من مقتله و هو يوم العشرين من صفر». تأكّد استحباب را كه در اينجا مطرح است، با آوردن رواياتي بيان ميكند. روايت اول از امام حسن عسكري است كه فرمود: «علامات المؤمن خمس، صلاة الخمسين، و زيارت الاربعين، والتختّم في اليمين، و تعفير الجبين، و الجهر به بسم الله الرحمن الرحيم»؛ ۱۳ نشانههاي انسان مؤمن پنجت است: پنجاه ركعت نماز روزانه (نمازهاي واجب و نافله)، زيارت اربعين، انگشتر به دست راست كردن، پيشاني بر خاك نهادن و بسم الله الرحمن الرحيم را بلند گفتن. اين روايت گرچه مرسل است، ولي بنا بر تسامح در ادله سنن و احاديث مَن بلغ در بحث مستحبات، مرسل بودن خبر، ضرري نميرساند و مشكلي ايجاد نميكند. سپس روايت صفوان جمال را از امام صادق نقل و كيفيت زيارت اربعين را بيان ميكند و بعد مطلبي است كه از «مصباح المتهجد» نقل ميكند. ۱۵ فتواي صاحب وسائل در تيتر ابواب كتابش معلوم ميشود و از اول تا آخر وسائل اينگونه است. در اينجا فتوايش اينطور است: «باب تأكّد استحباب زيارت الحسين يوم الاربعين». اين فضيلت زيارت اربعين از قديم در كتابهاي روايي مطرح بوده و همه جا در اهميت و فضيلت زيارت اربعين امام حسين به همين روايت امام حسن عسكري كه اصل آن در مزار شيخ مفيد ۱۶ و دو كتاب شيخ طوسي (يعني تهذيب الاحكام ۱۷ و مصباح المتهجد ۱۸) است، تمسك كردهاند. شيخ مفيد در كتاب مزار، عنوان «فضل زيارت الاربعين» دارد كه اين را بعد از «فضل زيارت امام حسين در روز عاشورا» قرار داده است و به همين حديث امام حسن عسكري تمسك ميكند. ۱۹ شيخ طوسي نيز در كتاب «تهذيب الاحكام» به همين روايت تمسك ميكند و در ضمن فضايل زيارت امام حسين همين روايت را ميآورد. ۲۰ همچنين شيخ طوسي در «مصباح المتهجد» ميفرمايد: «و يستحب زيارته فيه و هي زيارة الاربعين» بعد هم همين روايت امام حسن عسكري را بيان ميكند و سپس روايتي از امام صادق ۷ در كيفيت زيارت دارد كه در وسائل به آن اشاره ميكند و همه خبر و زيارت را نميآورد و فقط يك جملهاش را ميآورد: «السلام علي وليّ الله و حبيبه…» ۲۲ اما در مصباح المتهجد كامل آمده است. در آنجا دارد كه در روز اربعين و در وقت بلند شدن روز بگو: «اَلسَّلامُ عَلى وَلِىِّ اللهِ وَحَبيبِهِ، اَلسَّلامُ عَلى خَليلِ اللهِ وَنَجيبِهِ، اَلسَّلامُ عَلى صَفِىِّ اللهِ وَابْنِ صَفِيهِ، اَلسَّلامُ عَلىَ الْحُسَينِ الْمَظْلُومِ الشَّهيدِ، اَلسَّلامُ على اَسيرِ الْكرُباتِ، وَقَتيلِ الْعَبَراتِ، اَللّهُمَّ اِنّى اَشْهَدُ اَنَّهُ وَلِيك وَابْنُ وَلِيك، وَصَفِيك وَابْنُ صَفِيك، الْفآئِزُ بِكرامَتِك، اَكرَمْتَهُ بِالشَّهادَةِ، وَحَبَوْتَهُبِالسَّعادَةِ، وَاَجْتَبَيتَهُ بِطيبِ الْوِلادَةِ، وَجَعَلْتَهُ سَيداً مِنَ السَّادَةِ وَ قآئِداً مِنَ الْقادَةِ، وَذآئِداً مِنْ الْذادَةِ، وَاَعْطَيتَهُ مَواريثَ الْأَنْبِيآءِ، وَجَعَلْتَهُ حُجَّةً عَلى خَلْقِك مِنَ الأَْوْصِيآءِ، فَاَعْذَرَ فىِ الدُّعآءِ، وَمَنَحَ النُّصْحَ، وَبَذَلَ مُهْجَتَهُ فيك، لِيسْتَنْقِذَ عِبادَك مِنَ الْجَهالَةِ وَحَيرَةِ الضَّلالَةِ، وَقَدْ تَوازَرَ عَلَيهِ مَنْ غَرَّتْهُ الدُّنْيا، وَباعَ حَظَّهُ بِالْأَرْذَلِ الأَْدْنى، وَشَرى آخِرَتَهُ بِالثَّمَنِ الْأَوْكسِ، وَتَغَطْرَسَ وَتَرَدّى فى هَواهُ، وَاَسْخَطَك وَاَسْخَطَ نَبِيك، وَاَطاعَ مِنْ عِبادِك اَهْلَ الشِّقاقِ وَالنِّفاقِ، وَحَمَلَةَ الْأَوْزارِ الْمُسْتَوْجِبينَ النَّارَ، فَجاهَدَهُمْ فيك صابِراً مُحْتَسِباً، حَتّى سُفِك فى طاعَتِك دَمُهُ، وَاسْتُبيحَ حَريمُهُ، اَللّهُمَّ فَالْعَنْهُمْ لَعْناً وَبيلاً، وَعَذِّبْهُمْ عَذاباً اَليماً، اَلسَّلامُ عَلَيك يا بْنَ رَسُولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَيك يا بْنَ سَيدِ الْأَوْصِيآءِ اَشْهَدُ اَنَّك اَمينُ اللهِ وَابْنُ اَمينِهِ، عِشْتَ سَعيداً، وَمَضَيتَ حَميداً وَمُتَّ فَقيداً مَظْلُوماً شَهيداً، وَاَشْهَدُ اَنَّ اللهَ مُنْجِزٌ ما وَعَدَك، وَمُهْلِك مَنْ خَذَلَك وَمُعَذِّبٌ مَنْ قَتَلَك، وَاَشْهَدُ اَنَّك وَفَيتَ بِعَهْدِ اللهِ، وَجاهَدْتَ فى سَبيلِهِ حَتّى اَتيك الْيقينُ، فَلَعَنَ اللهُ مَنْ قَتَلَك، وَلَعَنَ اللهُ مَنْ ظَلَمَك، وَلَعَنَ اللهُ اُمَّةً سَمِعَتْ بِذلِك فَرَضِيتْ بِهِ، اَللّهُمَّ اِنّى اُشْهِدُك اَنّى وَلِىٌّ لِمَنْ والاهُ، وَعَدُوٌّ لِمَنْ عاداهُ، بِاَبى اَنْتَ وَاُمّى يا بْنَ رَسُولِ اللهِ، اَشْهَدُ اَنَّك كنْتَ نُوراً فىِالْأَصْلابِ الشَّامِخَةِ وَالْأَرْحامِ الْمُطَهَّرَةِ، لَمْ تُنَجِّسْك الْجاهِلِيةُ بِاَنْجاسِها، وَلَمْ تُلْبِسْك الْمُدْلَهِمَّاتُ مِنْ ثِيابِها، وَاَشْهَدُ اَنَّك مِنْ دَعآئِمِ الدّينِ وَاَرْكانِ الْمُسْلِمينَ، وَمَعْقِلِ الْمُؤْمِنينَ، وَاَشْهَدُ اَنَّك الْأِمامُ الْبَرُّ التَّقِىُّ، الرَّضِىُّ الزَّكىُّ الْهادِى الْمَهْدِىُّ، وَاَشْهَدُ اَنَّ الْأَئِمَّةَ مِنْ وُلْدِك كلِمَةُ التَّقْوى، وَاَعْلامُ الْهُدى، وَالْعُرْوَةُ الْوُثْقى، وَالْحُجَّةُ على اَهْلِ الدُّنْيا، وَاَشْهَدُ اَنّى بِكمْ مُؤْمِنٌ، وَبِاِيابِكمْ مُوقِنٌ، بِشَرايعِ دينى وَخَواتيمِ عَمَلى، وَقَلْبى لِقَلْبِكمْ سِلْمٌ، وَاَمْرى لِأَمْرِكمْ مُتَّبِعٌ، وَنُصْرَتى لَكمْ مُعَدَّةٌ، حَتّى ياْذَنَ اللهُ لَكمْ، فَمَعَكمْ مَعَكمْ لامَعَ عَدُوِّكمْ، صَلَواتُ اللهِ عَلَيكمْ، وَعلى اَرْواحِكمْ وَاَجْسادِكمْ، وَشاهِدِكمْ وَغآئِبِكمْ، وَظاهِرِكمْ وَباطِنِكمْ، آمينَ رَبَالْعالَمين». ۲۳ اين زيارت مخصوص سيدالشهداء۷ در روز اربعين و معروف به «زيارت اربعين» است. سيد ابن طاووس نيز در «اقبال الاعمال» فضليت زيارت امام حسين۷ در روز بيستم ماه صفر را بيان كرده و به همان حديث معروف امام حسن عسكري۷ تمسك ميكند. ۲۴ علامه حلي نيز در «منتهي المطلب» مينويسد: «و تستحب زيارته يوم الاربعين من مقتله و هو العشرون من صفر» بعد هم همين روايت علامات المؤمن خمس را بيان ميكند. ۲۵ شهيد اول در كتاب مزار ميگويد: «و منها زيارة الاربعين و يوم هو العشرون من صفر» ۲۶ و كفعمي در دو كتابش «البلد الامين» و «المصباح» خود همين مطلب را آورده است. در «البلد الامين» مينويسد: «يستحب بالعشرين منه زيارة الحسين۷ و هي زيارة الاربعين» ۲۷ و در مصباح نيز همين مطلب را آورده است. ۲۸ علامه محمدتقي مجلسي (مجلسي اول) در «روضة المتقين» در فضل زيارت سيدالشهدا در روز اربعين به همين حديث امام حسن عسكري تمسك ميكند. ۲۹ محمدباقر مجلسي صاحب بحارالانوار نيز در دو كتاب «بحارالانوار» و «ملاذ الاخيار» نيز چنين آورده است. در بحارالانوار زيارت اربعين را مطرح و تمسك به همين روايت امام عسكري۷ دارد۳۰ و در ملاذ الاخيار (كه شرح بر كتاب تهذيب الاحكام است) نيز چنين آورده است. ۳۱ اينكه مقصود از زيارت اربعين، خصوص زيارت امام حسين در روز اربعين است، به سبب شواهد متعددي از بيان علما از زمان شيخ مفيد و شيخ طوسي تا زمان سيد بن طاووس و بعد علامه حلي، شهيد اول، كفعمي، شيخ حرّ عاملي، مجلسي اول و دوم است كه ايشان همين معنا را از روايت فهميدهاند. و از اين بالاتر، زيارت اربعين طبق فرمايش حضرت امام حسن عسكري از جمله علامتهاي مؤمن شمرده شده است. بنابراين شايد بتوان گفت كه پيش از شهادت سيدالشهدا اصلاً اربعين جلوهاي نداشته است. اربعين به معناي پاسداشت چهلمين روز حماسه كربلا و شهادت سيدالشهدا و يارانش مطرح شد و دشمنان هيچگاه نتوانستند آن را از بين ببرند؛ به گونهاي كه زيارت اربعين كه ابتدا به چند ده نفر محدود ميشد، امروزه به حضور ميليوني زائران تبديل شده است. اين نكته را نيز نبايد از نظر دور داشت كه حتّي اگر جابر به كربلا نميآمد، باز هم زيارت سيدالشهدا در روز اربعين مستحب بود؛ گرچه جابر هم يقيناً در آن روز آمده است؛ چون مفاد زيارت جابر بسيار والاست و معارف عالي دارد و مضموني است كه كاملا با عمق عقايد شيعه منطبق است و نشان از كمال معرفت جناب جابر بن عبدالله انصاري دارد و بعيد نيست كه جابر بن عبدالله، هم اصل زيارت را و هم توصيه به زيارت در روز اربعين را از ائمه گرفته باشد و از اين رو سعي كرد تا خود را در اربعين به كربلا برساند. پس زيارت اربعين و استحباب زيارت سيدالشهدا۷ در روز اربعين ثابت است و بلكه به تعبير دقيق شيخ حرّ عاملي شدت استحباب زيارت آن حضرت در روز اربعين ثابت است. پس در روز اربعين دو جنبه هست: يكي اصل استحباب زيارت سيدالشهدا در اين روز كه دستور ائمه هدي است، و جنبه ديگر اين است كه جناب جابر در اين روز موفق شد با عطيه به كربلا آيد و به زيارت آن حضرت بشتابد. خلاصه سخن اينكه: زيارت سيدالشهدا هميشه مستحب است، اما در اماكن خاص و اوقات خاص سفارش دوچندان به آن شده است و اهلبيت خواستهاند به بهانههاي مخلتف نام و ياد آن حضرت زنده نگاه داشته شود. از اين رو كاري كردند كه در طول سال مردم به ياد سيدالشهدا باشند و با ايشان انس داشته باشند. حضور در آن مكان مقدس هم آثار و بركات ويژهاي دارد؛ به اندازهاي كه امام هادي وقتي بيمار شدند، با اينكه خودشان امام و حجت خدا هستند، افرادي را به كربلا ميفرستند تا برايشان دعا كنند. سرانجام اينكه خود مكان و شرايط زماني و مكاني يقيناً آثار خود را دارد و در اربعين، اين استحباب مضاعف است؛ چون با هدايت اهلبيت به مرور به شعار شيعه تبديل شده است. منبع:حج 211008