عقیق:نوشتار زير وصف حال زائراني است كه به عشق امام حسين(ع) با پاي پياده راه طولاني را طي كرده اند تا در ايام اربعين خود را به حرم مولا برسانند.پايش درد ميكند اما دلش قرص است، كيلومترها راه را طي كرده تا خود را به كربلا برساند؛ اربعين امام حسين(ع) نزديك است و فضيلت زيارت اربعين را ميداند.او اين را ميداند اما هدفش تنها كسب ثواب و رسيدن به اين فضيلت نيست، هدفش زنده نگه داشتن نام اربعين سيدالشهدا(ع) است.پايش درد ميكند اما دلش قرص است، قرص به امام حسين(ع) كه او را در روز محشر شفاعت ميكند، دست او را در اين دنيا و آن دنيا ميگيرد و برايش صدها برابر جبران ميكند؛ اعتقادش نيز چنين است.سختيهاي راه را تحمل كرده، اما ديده است عاشقاني را كه براي رسيدن به معشوقشان از هرچه دارند گذشته اند، ديده است زائراني را كه پا ندارند اما پياده به كربلا آمده اند و ديده است كساني را كه… نميدانم شايد ما هم ديده باشيم.پايش درد ميكند اما دلش قرص است، كيلومترها راه را با پاي پياده طي كرده تا خود را به قبله دلها كربلاي معلي برساند، سلامي بدهد و برود، نميماند، ميداند كه امام سلامش را بي پاسخ نميگذارد، ميرود تا زندگي اش را از سر بگيرد، زندگي او ديگر بوي حسيني گرفته است.بارها به مرگ تهديد شده است، دشمنان زنده بودنش را نميخواهند، دشمنان زنده بودن نام مقتدايش را هم نميخواهند، او اين را ميداند و بيشتر تلاش ميكند؛ از تهديدها نميهراسد و به مقتدايش حسين بن علي(ع) اقتدا ميكند.پايش درد ميكند اما دلش قرص است، دلش قرص است كه امامي چون حسين (ع) دارد، دلش قرص است كه با او نفس ميكشد، با او زندگي ميكند، با او ميخندد، با او ميگريد و با او براي ظهور فرزندش دعا ميكند.منبع:حج211008