از آدم ابوالبشر تا آيت الله العظمي سيد محمود شاهرودي؛
علما و بزرگان نيز به تأسي از ائمه اطهار (ع)، اهتمام بسيار زيادي به اين سنت حسنه داشتهاند و نقل شده كه زيارت كربلا با پاي پياده، تا زمان مرحوم شيخ انصاري (قده) مرسوم بوده و حتي نقل شده است كه ايشان طبق نذري كه داشته، با پاي پياده به زيارت امام علي بن موسي الرضا (ع) رفتهاند. و مرحوم آخوند خراساني (قده) نيز به همراه اصحابشان با پاي پياده به زيارت كربلا مشرف ميشدند.
عقیق: زيارت خانه خدا و مراقد ائمه اطهار (ع)، از امور مهم معنوي شمرده شده و روايات بسياري درباره آن وارد شده است. پاداشهاي اخروي مختلفي براي زيارت بيان شده و در روايت آمده است كه اهل بيت (ع) به زيارت زوار رفته و هول و هراس قيامت را از آنها دور كرده [۱] و ايشان را مورد شفاعت خود قرار ميدهند [۲]. زيارت امام حسين (ع) نيز مورد سفارش بسياري قرار گرفته و روايات و پاداشهاي فراواني براي آن وارد شده است. زائر آن حضرت (ع) از آتش دوزخ در امان است [۳] و زيارت ايشان، برابر با هزار حج و هزار عمره و آزاد كردن هزار بنده است، اجر هزار شهيد از شهداى بدر و هزار روزهدار و هزار صدقه مقبوله به زائر امام حسين (ع) عطا شده [۴] و آمرزش گناهان گذشته و آينده، كمترين ثوابي است كه به او كرامت ميشود. [۵]
براي زيارت، علاوه بر پاداشهاي اخروي، فوائد و ثمرات مختلفي از جمله تزكيه نفس و خداشناسي، بيداري دلها و ياد آخرت بيان شده و زيارت، بيانگر اعلام وفاداري [۶] و ابراز ادب و ارادت به مراد است. شاخصترين ثمره زيارت را ميتوان تعظيم و بزرگداشت جايگاه خداوند و ائمه اطهار (ع) دانست و اين نكوداشت زماني كه با پاي پياده صورت گيرد، علاوه بر تعظيم فراواني كه در اين حركت وجود دارد، سبب ايجاد ارتباط معنوي عميقي شده و جلوهاي عاشقانه از بندگي را به رخ ميكشد. به فرموده مرحوم دربندي: زائر پياده، خود را در برابر سلطان اقليم جوانمردي و خورشيد سپهر عصمت و شهادت، كوچك ميشمارد. [۷]
زيارت با پاي پياده، بزرگداشتي است كه از گذشته بوده و اختصاص به زمان خاصي ندارد، همان گونه كه نقل شده، حضرت آدم هزار بار به زيارت خانه خدا رفت، در حالي كه اين مسير را به وسيله قدمهايش پيمود [۸] و اين شيوه، اختصاص به دين و فرهنگ خاصي هم ندارد [۹]، همان گونه كه قيصر، پادشاه روم با خدا پيمان بسته بود كه هر گاه در نبرد با امپراتوري ايران پيروز شود، به شكرانه اين پيروزى بزرگ، از مقر حكومت خود (قسطنطنيه)، پياده به زيارت بيت المقدس برود و پس از پيروزى، به نذر خود عمل كرده و پاى پياده رهسپار بيت المقدس شد [۱۰].
پياده روي اربعين
در دين مبين اسلام نيز، زيارت با پاي پياده، سنتي حسنه شمرده شده و سفارش بسياري بر آن شده است. امام صادق (ع)، محبوبترين وسيله تقرب بنده به خداوند را زيارت خانه او با پاي پياده دانسته و ميفرمايند: يك حج با پاي پياده، برابر با هفتاد حج است [۱۱]. تشرف با پاي پياده به بارگاه ائمه اطهار (ع) نيز مورد تأكيد بسياري قرار گرفته و امام صادق (ع) ميفرمايند: هر كه پياده به زيارت امير مؤمنان (ع) رود، خداوند متعال به هر گامى ثواب يك حجّ و يك عمره براى او نوشته ميشود، و اگر پياده برگردد، به هر گامى، براى او ثواب دو حجّ و دو عمره مينويسند [۱۲]. زيارت امام حسين (ع) نيز با پاي پياده مورد سفارش بسياري قرار گرفته و امام صادق (ع) ميفرمايند: هر كه پياده به زيارت او رود، هر گامى كه بردارد و بگذارد، ثواب آزاد كردن بندهاى از اولاد اسماعيل را دارد و در روايت ديگري نيز ميفرمايند: هر كه پياده به زيارت قبر امام حسين (ع) رود، خداوند متعال به عدد هر گام براي او هزار حسنه نوشته و هزار گناه را از او محو مىكند [۱۳]. و روايات در اين باب، بسيارند.
مرحوم شيخ بهايي، براي رواج فرهنگ زيارت در بين مردم، در سال ۱۰۰۹ ه. ق از اصفهان عزم مشهد كرده و با پاي پياده به زيارت امام علي بن موسي الرضا (ع) رفت
اهل بيت (ع) نيز به اين سنت نيكو اقدام كردهاند و نقل شده است كه امام حسن (ع) بيست و پنج مرتبه از مدينه با پاي پياده به زيارت خانه خدا رفتند [۱۴]. امام حسن (ع) در مسير زيارت خانه خدا، از مركب پياده شده و مسافت بين مدينه تا مكه را با پاي پياده طي نموده و تمام كاروان نيز به تأسي از ايشان از مركب پياده شدند؛ به گونهاي كه ديگر سوارهاي در كاروان وجود نداشت [۱۵]. و در روايت ديگري نيز بيان شده است كه امام حسين (ع) راه را پياده ميپيمود، در حالي كه محملها و جهازها در كنار ايشان حركت ميكردند [۱۶].
از نقلهاي تاريخي [۱۷] اين گونه به دست ميآيد كه تشرف به بارگاه ائمه اطهار (ع) با پاي پياده، از زمان حضور ائمه رايج بوده [۱۸] و در نقاط مختلف سرزمين اسلامي صورت گرفته است [۱۹]؛ ولي در قرنهاي گوناگون اسلامي و به مقتضاي حكومتهاي مختلف، مشكلات بسياري به خود ديده و همان گونه كه زيارت ائمه اطهار (ع) در زمانها و مكانهاي مختلف دچار سختيهاي فراوان بوده، اين سنت نيز داراي فراز و نشيب بوده است.
حاكمان حكومتهاي شيعي مانند حكومت آل بويه و حكومت صفويه، به اين سنت حسنه اقدام كرده و سعي در تبليغ آن بين شيعيان داشتهاند. بنا به نوشته ابن جوزي، جلال الدوله، يكي از نوادگان عضدالدوله [۲۰]، در سال ۴۳۱ ه. ق با فرزندان و جمعي از ياران خود براي زيارت، رهسپار نجف شده و از خندق شهر كوفه تا مشهد اميرالمؤمنين (ع) در نجف را كه يك فرسنگ فاصله بود، پياده و با پاي برهنه پيمود [۲۱]. در زمان حكومت صفويه نيز اهتمام بسياري بر زيارت با پاي پياده صورت گرفته است. شاه عباس صفوي و علماي بزرگ عصر ايشان همچون مرحوم شيخ بهايي، براي رواج فرهنگ زيارت در بين مردم، در سال ۱۰۰۹ ه. ق از اصفهان عزم مشهد كرده و با پاي پياده به زيارت امام علي بن موسي الرضا (ع) رفت [۲۲]. نقلهاي ديگر تاريخي نيز شهادت بر اين مطلب ميدهد [۲۳].
علما و بزرگان نيز، به تأسي از ائمه اطهار (ع)، اهتمام بسيار زيادي به اين سنت حسنه داشتهاند و نقل شده كه زيارت كربلا با پاي پياده، تا زمان مرحوم شيخ انصاري (قده) مرسوم بوده [۲۴] و حتي نقل شده است كه ايشان طبق نذري كه داشته، با پاي پياده به زيارت امام علي بن موسي الرضا (ع) رفتهاند [۲۵] و مرحوم آخوند خراساني (قده) نيز به همراه اصحابشان با پاي پياده به زيارت كربلا مشرف ميشدند [۲۶]. ميرزا حسين نوري (قده) اهتمام بسياري به اين امر مهم داشته و هر سال در روز عيد قربان به همراه جمعي از زائرين امام حسين (ع) به پيادهروي از نجف تا كربلا اقدام ميكردند و اين سفر، سه روز به طول ميانجاميد [۲۷].
تشرف به كربلا با پاي پياده، تا زمان محدث نوري (قده) بين طلاب و فضلاي حوزه نجف رسم بود، ولي با وارد شدن اولين نوع از اتومبيلها به منطقه، سفرهاي كارواني تعطيل شده و به دنبال آن، زيارت با پاي پياده نيز بسيار كمرنگ شد و به فراموشي سپرده شد. ولي پس از مدتي و با مطرح شدن آيت الله العظمي سيد محمود شاهرودي (قده) به عنوان يكي از اساتيد و مدرسان با نفوذ معنوي حوزه نجف، به علت التزام و اصرار ايشان در پياده رفتن به كربلا، مجددا مسئله پياده رفتن به كربلا به عنوان يك سفر مقدس رايج شد و با توجه به اين كه در اين سفر، بعضي از ايرانيان نيز گاهي اوقات، ايشان را همراهي ميكردند، رفته رفته مردم عراق به اين مسئله توجه نموده و اين گونه سفرهاي مقدس رواج يافت [۲۸].
ايشان حدود ۲۶۰ مرتبه [۲۹]، مسير كربلا را با پاي پياده پيموده و در اين سفر معنوي، جمعي از اطرافيان و شاگردان، ايشان را همراهي ميكردند. اين امر سبب شد تا پيادهروي كربلا بين طلاب و حوزويان رواج بسياري پيدا كند و نقل شده است كه مرحوم علامه اميني در زيارتهايي كه به كربلاي معلي داشتهاند، براى كسب پاداش بيشتر، بارها مسير بين نجف تا كربلا را با پاي پياده پيمودهاند [۳۰]. اين امر، چنان بين روحانيون ساكن در نجف اشرف رواج پيدا كرده بود كه غالب طلاب بارها مسير اين شهر تا بارگاه امام حسين (ع) را پياده پيموده و حتي در غير زمان اربعين و عرفه [۳۱] نيز گروههايي از طلاب، پياده به سمت كربلا حركت ميكردند. غالب علماي معاصر نيز در سفر پياده كربلا شركت كرده و كرامات و خاطرات زيبايي از اين سفرها نقل شده است. [۳۲]
سفر پياده تا كربلا، به مرور زمان در عراق گسترش بسياري پيدا كرد و در مناسبتهاي مختلف، زائران امام حسين (ع) از سراسر اين كشور، به سمت كربلا حركت كرده و با پاي پياده مسير شهرشان تا كربلاي معلي را ميپيمودند و در بين آن مناسبتها، پيادهروي اربعين از جايگاه ويژهاي برخوردار بود. با روي كار آمدن دولت بعث عراق، حكومت با اين مسئله به شدت برخورد نموده و بسياري از زائرين پياده را اسير و اعدام كرد و اين مراسم مذهبي را به تعطيلي كشانيد، ولي بعد از سقوط صدام، عشق حسيني، دلباختگان امام حسين (ع) را به سمت خود كشانده و دوباره اين سنت حسنه و ارزشمند را برپا كرده است. شيعيان و عاشقان سالار شهيدان (ع)، در مناسبتهاي مختلف، به ويژه در اربعين حسيني، بسيار پرشورتر از قبل، از شهرها و كشورهاي مختلف، به سمت كربلا روانه شده، قدم در مكان گامهاي اسيران كربلا قرار داده و مسيرهاي منتهي به شهر كربلا را با پاي پياده ميپيمايند.
ميليونها [۳۳] عزادار حسيني، چنان نمادي براي شيعه معرفي كردهاند كه همانند آن در هيچ آيين و مذهبي پيدا نميشود و چنان تعظيم شعائري برپا كردهاند كه جهانيان در عظمت آن مبهوت ماندهاند.
پی نوشت:
[۱] كامل الزيارات، ابن قولويه، جعفر بن محمد: ۱۱.
[۲] كامل الزيارات: ۱۲.
[۳] كامل الزيارات: ۱۲۲.
[۴] كامل الزيارات: ۱۴۲ و ۱۴۳ و ۱۶۴.
[۵] كامل الزيارات: ۱۳۸.
[۶] من لا يحضره الفقيه، ابن بابويه محمد بن علي: ج ۲، ص ۵۷۷.
قال الرضا (ع): ان لكل امام عهدا في عنق اوليائه و شيعته و ان من تمام الوفاء بالعهد زياره قبورهم.
[۷] اسرارالشهاده (چاپ سنگي): ۱۳۶.
[۸] وسايل الشيعه، حر عاملي محمد بن حسن: ج۱۱ ص۱۳۲.
[۹] دانشنامه ايران، موسوي بجنوردي محمد كاظم: ج۲ ص۳۹: ابن خردادبه دربارۀ شيز مىگويد: آتشكدۀ آذرجشنس (آذر گشنسپ) در آنجا بوده است و اين آتشكده در نزد مجوسان گرانقدر بود و هرگاه كسى از ايشان به شاهى مىرسيد، از مداين پياده به زيارت آن مىرفت.
[۱۰] فروغ ابديت، سبحاني جعفر: ص۶۹۶.
[۱۱] من لايحضره الفقيه: ج۳ ص۵۳.
[۱۲] فرحه الغري، ابن طاووس عبد الكريم بن احمد: ۷۵.
[۱۳] كامل الزيارات: ۱۸۳ و ۱۸۴ و ۱۸۵.
[۱۴] فضائل الخمسه من الصحاح السته، حسيني فيروز آبادي مرتضي: ج۳ ص۳۵۱.
[۱۵] صلح الحسن (ع)، آل ياسين راضي: ۲۷ و ۲۸.
[۱۶] من لايحضره الفقيه: ج۳ ص۵۴.
[۱۸] تاريخ كربلا و حاير حسيني عليه السلام، كليد دار عبدالجواد: ۸۶: گزارشى است كه به حسين، نوه دخترى ابوحمزه ثمالى مربوط مىشود. او حركت پيادۀ خود از كوفه، به قصد زيارت امام حسين (ع) را گزارش كرده است.
[۱۹] رحله ابن بطوطه، تحفه النظار في غرائب الأمصار و عجائب الأسفار، ابن بطوطه محمد بن عبد الله: ج۳ ص۱۳۳.
ترجمه سفرنامه ابن بطوطه، موحد ابطحي محمد علي: ج۲ ص۵۹: در اين هنگام خضر خان در فاصلۀ دو روزه راه از دهلى در جايگاهى كه سندبت (سند پات) ناميده مىشود، بنا به نذرى كه داشت، پياده به زيارت قبور شهيدانى كه در آن نقطه واقع است رفته بود تا در حق پدر دعا كند.
[۲۰] ابوشجاع عضدالدوله يا فناخسرو )پناه خسرو) يكي از امراي خاندان آل بويه در ايران و عراق بود. او بزرگترين امير اين خاندان شمرده ميشود.
[۲۱] المنتظم في تاريخ الملوك و الأمم، ابن الجوزي ابي الفرج عبدالرحمن بن علي بن محمد بن علي: ج ۸، ص ۱۰۵.
[۲۲] ايران در عصر صفوي، راجر سيوري: ۹۷.
[۲۳] ايران در زمان شاه صفي و شاه عباس دوم، واله اصفهاني: ۱۷۶: و از قريۀ بشماسى كه تا حظيره مقدسه دو فرسنگ راه بود به بلدى رعايت ادب و آداب آن مسافت را پياده قطع فرمود.
تاریخ جهان آراي عباسي، وحيد قزويني محمدطاهر بن حسين: ۲۰۶: بعد از ورود رايات نصرت آيات در اندك روزى قلعه به تصرف آمد و حكومت آنجا به صفى قلى خان شفقت شد و به قصد زيارت عتبات سدره مرتبات از يك منزلى نجف اشرف پياده روانۀ زيارت شدند.
خلاصه التواريخ، منشي قمي احمد بن حسين: ج۲ ص۱۰۷۳: شاه جهانيان چون به حوالى آن شهر دلبند رسيدند غسل زيارت كرده پياده بآستانه تشريف بردند.
[۲۴] نجم ثاقب در احوال امام غايب (ع)، نوري حسين بن محمد تقي: ۲۵.
[۲۵] مردان علم در ميدان عمل، حسيني سيد نعمت الله: ج۲ ص۳۷۵.
[۲۶] روح مجرد، حسيني طهراني سيد محمد حسين: ۵۵۳.
[۲۷] نجم ثاقب در احوال امام غايب (ع)، نوري حسين بن محمد تقي: ۲۶.
[۲۸] زندگي و مبارزات آيت الله العظمي سيد محمود حسيني شاهرودي به روايت اسناد: ۴۱.
[۲۹] سيماي شاهرود، بوستان كوير، رعايتي جعفر: ۱۰۱.
[۳۰] فرهنگ زيارت، محدثي جواد: ۶۷.
[۳۱] مانند اول رجب، نيمه رجب، نيمه شعبان، تمام ايام زيارتي امام حسين (ع) به ويژه شب عاشورا و شبهاي جمعه.
[۳۲] عمرم چگونه گذشت؟ زندگي نامه حضرت آيت الله شيخ علي آزاد قزويني، آزاد قزويني علي: ۵۵: مدتي گذشت و غير از خودم و فرزندم حسن كسي را نميديدم. متوجه شدم به فرمايشات حضرت آيت الله العظمي شاهرودي، كه ببينم در آن جا چه ميبينم. ناگهان صداي مرغهايي را شنيدم كه از آن جنگل بيرون ميآمدند، از طرف مشرق به مغرب ميرفتند به طوري كه آن جاده پر از آن مرغها شده بود و آن مرغها خاكستري رنگ بودند و قدري از گنجشك بزرگتر بودند. جمعيتي از مرغها اول وارد جاده شدند و به زبان فصيح عربي ميگفتند: «واي حسين (ع) قد قتل». اينها از جاده رد ميشدند. عده زيادي هم بعد از آنها از آن جنگل وارد آن جاده ميشدند و به زبان فارسي فصيح صدا ميزدند: «واي حسين (ع) كشته شد». بنده با فرزندم حسن آن جا ايستاديم و بنده از حالي به حالي شدم؛ به طوري كه از ناراحتي گاهي گريه ميكردم و گاهي به آنها نگاه ميكردم و صداي آنها را ميشنيدم. آن جا ايستادم تا آفتاب غروب كرد. نه مرغها را ديدم و نه صداي آنها را شنيدم و از جمعيتي هم كه از آن جا ميرفتند كسي را نميديدم. بعد حركت كردم به طرف كربلاي معلي.
[۳۳] علي الصفار، سخنگوي حرم مطهر حضرت عباس (ع) در گفتگو با شبكه جهاني الكفيل (شبكه رسمي حرم عباسي) آمار زائرين پياده در سال ۱۴۳۵ ه. ق را بيش از ۱۸ ميليون اعلام كرد.
منبع:حج