سخن در قیام عاشوراست، قیامی که برای همه ما حیاتی است، چرا چنین حادثه ای ابعادی جهانی یافته و چرا شعله های این آتشفشان، قرنها هنوز روشن است و قلبهای عاشقان نور و ولایت را گرما میبخشد، ...
عقیق: چنانکه رسول گرامی اسلام(ص) میفرمایند: إنَّ لِقَتْلِ الْحُسَيْنِ حَرَارَ فِي قُلُوبِ الْمُؤْمِنِينَ لَنْ تَبْرُدَ أَبَداً؛ یعنی همانا قتل امام حسین حرارتی در قلبهای مومنان افروخته است که هرگز به سردی نگراید. در بیان اهمیت قیام عاشورا نوشتیم که یکی از عواملی که سبب شد این قیام منحصر به فرد بماند، نگرشی بود که این قیام را به پیش میبرد و آن رسالت اصلاحی بزرگی بود که بر دوش امام (ع) قرار گرفته بود. نکته دوم در این قیام آن است که راهبران و اعضای این قیام از ارزش و جایگاه انسانی در نظام هستی برخوردار بودند، آنچه این قیام را از سایر قیامهای مشابه خود متمایز میسازد، اجتماع و جایگاه کسانی است که در هسته و بدنه این قیام جای دارند. ما در یاد آوری مصایب عاشورا برای انسانهایی اشک میریزیم که از جمله خوبان الهی بوده و یاور بهترین خلق خدا بر روی زمین بوده اند. در زیارت جامعه کبیره چنین میخوانیم: «السلام علیکم یا اهل بیت النبوه و معدن الرحمه؛ یعنی کان رحمت و لطف الهی آستان و درگاه اهل بیت(ع) است.» در روایتی از امام صادق(ع) منقول است که ...وَجعلنا ... يَدَهُ الْمَبْسُوطَه عَلَي عِبَادِهِ بِالرَّأْفَه وَ الرَّحْمَه. یعنی خداوند ما را دست گشاده رأفت و رحمت بر بندگانش قرار داده است. اساساً رحمت الهی از مجرا و به واسطه اهل بیت(ع) بر ما جاری و ساری است. پس آنچه در این قطعه تاریخ اتفاق افتاده است، تلاش عده ای سنگدل در قطع و رویگردانی از رحمتی بوده است که نمونه تام و کامل آن حضرت سید الشهدا اباعبدا... الحسین(ع) بوده است. توجه و درک این مسأله تنها زمانی میسر است که بینش اعتقادی فرد به حدی از معرفت رسیده باشد که در آن اهمیت و جایگاه تکوینی امر امامت در نظام خلقت را دریافته باشد. اگر در روایات اسلامی به طور مؤکد بر مسأله شناخت امام زمان تأکید شده و آمده است که «من مات و لم یعرف امام زمانه مات میته الجاهلیه هر کس بمیرد و امام زمان خود را نشناسد، به مرگ جاهلی مرده است؛ برای توجه دادن به این رکن تأثیر گذار اعتقادی در حیات فردی و اجتماعی انسانهاست. ما برای شناخت حقیقت قیام عاشورا درک چرایی نقض عهد کوفیان، ناگزیر هستیم به نگاه معرفتی پیرامون این بخش تکوین نظام خلقت بیشتر توجه نماییم. به طور خلاصه باید مد نظر داشت از جمله عوامل تأثیر گذار و ایجاد کننده چنین مصیبتی به درک نکردن جایگاه وسیع و والای امامت توسط مردم آن زمان و بویژه لشکر ابن زیاد و کوفیان بر میگردد، جایگاهی که بر اساس روایات (همچون، «ما لولا الحجه لساخت الارض باهلها.» یعنی در نبود حجت خداوند بر زمین مسلما زمین، ساکنانش را فرو میبرد) همه هستی و ادامه وجود آن را مرهون وجود و خلقت صالح ترین انسانی میداند که ما از او به امام معصوم یاد میکنیم . آنگاه که به حدیث ثقلین مروری دوباره مینماییم و سفارش رسول گرامی اسلام حضرت ختمی مرتبت(ص) بر سفارش مسلمانان به رعایت دو یادگار عزیز قرآن و اهل بیت عصمت(ع) را به خاطر میآوریم؛ اوج قساوت، رذالت و دوری انسانهایی را در مییابیم که خود موجبات هدمِ رحمت و نعمت و نزول عذاب را فراهم نمودند و این گونه است که محتشم در قصیده معروف خود ندا میدهد: جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند گویا عزای اشرف اولاد آدم است شاید این موضوع یکی از دلایلی باشد که حضرت زینب(س) در مجلس یزید میفرماید: امن العدل يابن الطلقاء تخديرك اماء ك و نساءك و سوقك بنات رسول ا... سبايا؟! قد هتكت ستورهن، و ابديت وجوهَهُنَّ، تحدو بهن الاعداء من بلد الي بلد، و يستشرفهن اهل المنازل و المناهل، و يتصفح وجوههن القريب و البعيد، و الدني و الشريف، یعنی اى فرزند آزادشدگان ! آيا از عدالت است كه زنان و كنيزان خود را پشت پرده ها جا داده اى و دختران پيامبر(ص) را به اسيرى گرفته مىگردانى، پرده هاى حرمتشان را دريده و چهره هاشان را آشكار ساخته اى و دشمنان، آنان را شهر به شهر مىگردانند و مردم بيابانى و كوهستانى به آنان مىنگرند و دور و نزديك و غايب و حاضر و شريف و پست به چهره آنان چشم مىدوزند. واقعی بودن اعتقاد به دین و مکتب پیامبر اسلام(ص) اقتضا میکند، وصیت آن حضرت در حفظ حرمت دو یادگار قرآن و عصمت مورد توجه قرار گیرد و احترام و تکریمی که همواره از امت مسلمان خواسته میشد به جا آورده شود.آنچه در میان اهل سنت بر عزاداری و حضور در جلسات عزای امام حسین(ع) شاهد هستیم ناشی از توجه برادران اهل سنت به این وصیت رسول گرامی اسلام(ص) است.