حجتالاسلام محمدزمانی در بیان تعریف اهل بیت(ع) از شاعر ولایی:
حجتالسلام و المسلمین محمدزمانی از شاعران حوزوی است. به اعتقاد او در شعر هیئت امروز فاصلهای میان مراثی با شعر «خوب» از نظر اهل بیت(ع) وجود دارد. به گفته او، از منظر اهل بیت(ع)، شعر «خوب» آیینی در کنار مراثی، به حماسه هم میپردازد.
عقیق:«آسیبشناسی شعر هیئت» چند سالی است که باب شده است. هر ساله همزمان با فرا رسیدن ایام عزاداری محرم، رسانهها به این موضوع میپردازند. شاید آنچه سبب شده تا این موضوع یکی از مباحث پر مباحثه در سالهای اخیر تبدیل شود، نداشتن تعریفی سنجیده و دقیق از شعر هیئت و ویژگیهای آن از منظر اهل بیت(علیهمالسلام) و علما است. شعر هیئت هرچند همزمان با سنت عزاداری بر مصیبت اهل بیت (علیهمالسلام) متولد شده، اما هنوز تعریفی دقیق از این نوع اشعار از منظر علما و صاحبنظران وجود ندارد و بیشتر اقوال بر سلیقه استوار است تا بر سنت شعری در منظر اهل بیت (علیهمالسلام). از این منظر با حجتالاسلام و المسلمین جواد محمدزمانی، شاعر و کارشناس شعر دینی، به گفتوگو پرداختیم.
محمدزمانی در ابتدای سخنان خود به ارائه تعریف از اینگونه شعری پرداخته و سپس قابیلتها و ظرفیتهای این دسته از اشعار در موضوعات مختلف از جمله موضوع مهم «وحدت» را مورد بررسی قرار داد. از دیگر بخشهای این گفتوگو به تعریف شعر هیئت مناسب شأن اهل بیت(علیهمالسلام) از منظر خود این بزرگواران اختصاص داشت. وی در اینباره گفت: ما دو دسته سخن از اهل بیت(علیهمالسلام) درباره شعر آیینی داریم؛ بخشی از آنها سخنانی هست که در تأیید ابیاتی از شعرای عصر فرمودند و بخش دیگر از دل تمام روایات معصومین(علیهمالسلام) استخراج میشود.
آقای زمانی! شعر هیئت به عنوان گونهای از شعر آیینی در سالهای اخیر بیشتر از پیش پرداخته شده است، اما با وجود این تعریف دقیقی از چند و چون این نوع اشعار وجود ندارد. شما در ابتدا تعریفی از شعر هیئت بفرمایید و تفاوتهایی که این نوع سرودهها با دیگر گونههای شعر آیینی دارد.
شعر هیئت همان شعر آیینی است که در خاستگاهی سروده میشود که یکسری قابلیتها برای اجرا در محافل مذهبی داشته باشد. به نظرم آنچه که الآن در هیئتها خوانده میشود با آنچه که آرمان ماست، فاصله دارد. آنچه الآن خوانده میشود بیشتر مراثیای هستند که از نظر ادبی سست هستند و هنوز به آن قابلیتهای لازم و «مرثیه مترقی» و «آرمانی» نرسیدهاند.
برای رشد شعر هیئت دو کار باید انجام دهیم؛ نخست ارتقای شاعران هیئتی در عرصه ساختار و فن شعر و دوم رشد دینی و معرفتی شاعران که این دومی اهمیت فراوانی دارد؛ به عبارت دیگر شاعر ما از منظر معرفتی رشد کند و بتواند از این راه عناصر حاضر در شعر هیئات اعم از حماسه، معرفت، عاطفه و.. را به شعر تبدیل کند. ما شاعران را باید در وهله اول با کتابهایی که در اینباره نوشته شده، آشنا کنیم. به نظرم هر شاعری که در این زمینه کار میکند، باید یکدور حتماً کتابهای شهید مطهری را بخواند. این کف کار است.
دوم اینکه درسنامههای تاریخی برای شاعران آماده کنیم تا شاعر با تاریخ آشنا شود. برخی از سرودههای گفته شده صبغه معرفتی ندارد و از نظر تاریخی رد شده و یا نظر مخالف آن نیز وجود دارد. مثلاً ماجرای به غارت بردن انگشتر امام حسین(علیه السلام) از سوی دشمن، از نظر تاریخی رد شده است. از امام صادق(ع) نیز درباره صدق این موضوع سؤال کردند، ایشان این قضیه را رد میکنند و میفرمایند که الآن این انگشتر در دست ماست. و یا موضوع سر به محمل کوبیدن حضرت زینب(سلام الله علیها) که از نظر تاریخی رد شده و حتی خود مرحوم مجلسی که این داستان را نقل میکند، به ضعیف بودن سند این روایت تأکید دارد. ضمن اینکه این ماجرا از زبان مسلم جساس، یکی از کارگزاران دربار عبیدالله، نقل میشود که نمیتوان از این نظر به حرف او اعتنا کرد.
برای رشد این سرودهها باید به این موضوعات توجه کنیم، نخست اینکه به صدق گزارههای تاریخی نقل شده در شعر، اطمینان کنیم. ثانیاً آن گزاره تاریخی را باید بررسی کنیم که با اندیشههای شیعی در تعارض نباشد. ثالثاً در میان گزارهها به موضوعات اخلاقی بیشتر توجه کنیم. بهتر است فضائلی نقل کنیم که به ما تعقل ببخشد. صرف گفتن از فضائل اهل بیت(علیهم السلام) خوب است، اما بهتر است از فضائلی بگوییم که بیشتر تبدیل به الگوهای رفتاری شده است. ما اگر بخواهیم شعر هیئت را رشد دهیم، باید عنصر شعور را همطراز با شور رشد دهیم. شور خوب و لازم است، اما عنصر شعور باید در کنار آن باشد تا شعر هیئت رشد کند. دیگر اینکه برای ارتقای شعر این حوزه باید به آسیبهای این حوزه مانند خلقالساعه بودن و یا عرضه بیش از حد شعر توجه داشت که هر دوی این موارد منجر به این میشود که به همه عناصر عاشورا و دیگر وقایع توجه نمیشود.
فرمودید که شعر هیئت حاضر با مرثیه مترقی و آرمانی فاصله دارد. منظور از مرثیه مترقی چیست؟
در مرثیه مترقی شما شاهد حکمت در شعر هستید. یعنی شعر شما صرفاً یک عاطفه نیست. در این زمینه ابتدا باید عاشورا را که سه عنصر «احساس و عاطفه»، «عزت و حماسه» و «عقلانیت دینی» است، بررسی کنیم. مرثیه مترقی در کنار عاطفه، به عزت و حماسه میپردزاد و در کنار آن بحث عقلانیت و منطق دینی را هم مشاهده میکنیم. در این دسته از اشعار، نگاه به مرثیه نگاه به یک «مدرسه» است. عزاداریها باید حالت مدرسه داشته باشد. فرق عزاداری تشیع و «ولایی» با عزاداری «انگلیسی» این است که در عزاداری انگلیسی ظاهرش شبیه عزاداری ماست، اما عنصر معرفت و رشد دینی وجود ندارد. خوب ما اگر بخواهیم مرثیه مترقی داشته باشیم، باید به دنبال این باشیم که شعر ما آموزنده باشد، ولو اینکه نوحه بگوییم. به طوری که وقتی کسی این شعر را میخواند احساس کند که با تابلویی از معارف اهل بیت(علیهمالسلام) روبروست.
در سرودههای سالهای اخیر عمدتاً روی یک بعد و آن هم «مرثیه» توجه میشود. این رویه از چه سبب در شعر هیئت بیشتر دیده میشود. آیا میتوان گفت که بیشتر از این منظر است که «مرثیه» نسبت به دیگر ابعاد مانند «معرفت دینی» که لازمهاش خواندن کتاب و دقت در اقوال مختلف تاریخی است، در دسترستر است؟
مرحوم شهید مطهری در کتاب «حماسه حسینی» میفرماید که دو آسیب بزرگ فراروی هیئات ماست: نخست توجه به عنصر «جمعیت» و شلوغ شدن و دوم «کربلایی» شدن محفل و به قول امروزیها هیئت «بگیرد». برخی فکر میکنند که شعر مترقی شعری است که در هیئت تأثیر بگذارد و به اصطلاح محفل کربلا شود. ما در باور دینی اشک را هدف نمیدانیم، اشک عنصر خوبی است، اما مهم این است که اشک همراه با معرفت باشد. اگر هدف این است که محفل کربلا شود، آنوقت استقبال از مرثیه زیاد میشود، آن وقت شاعر به گزارههایی رو میآورد که سندیت ندارد، یا دچار غلو می شود و یا به عناصر سستی روی میآورد که به زخم مکتب اهل بیت(علیهمالسلام) میانجامد.
آیا میشود ورود و پرداختن به مباحث سیاسیای که اخیراً در برخی از هیئات مرسوم شده، را به نوعی پرداختن به بعدی از ابعاد «معرفتی» عاشورا به شمار آورد؟
صد در صد همینطور است، البته به شرط اینکه هنرمندانه باشد، یعنی عناصر هنر در آن وجود داشته باشد و ما با شعرمان شمر و یزید زمان را نشان دهیم و اعلام وفاداری به حسین زمان داشته باشیم. شاعران عصر اهل بیت(علیهمالسلام) این مسئله را مدّ نظر داشتند. ما هم باید در این مسیر حرکت کنیم که شعرمان جریان داشته باشد و نگاه شاعر به عاشورا منقطع نباشد.
آیا این امر به نوعی تعیین کردن تاریخ انقضا برای شعر شاعر نیست که نمیتوان از آن در دورههای بعدی استفاده کرد؟
تجربه نشان داده که اگر شعر هنرمندانه گفته شود، این اتفاق برایش رخ نمیدهد. مثلاً خیلی از شعرهای حافظ پاسخگویی به معضلات روز است. حتی در برخی از اشعار نام اشخاص را هم میآورد: «راستی خاتم فیروزه بواسحاقی/ خوش درخشید ولی دولت مستعجل بود». مهم این است که شعر غنی باشد.
صحبت از کمیت و دعبل شد که از شعرای دوره اهل بیت(ع) بودهاند. آیا تعریف خاصی از منظر اهل بیت(ع) برای شعر آیینی خوب وجود دارد؟
ما دو دسته سخن از اهل بیت(علیهمالسلام) درباره شعر آیینی داریم؛ بخشی از آنها سخنانی هست که در تأیید ابیاتی از شعرای عصر فرمودند و بخش دیگر از دل تمام روایات معصومین(علیهمالسلام) استخراج میشود: تعاریفی که درباره شیعه، تشیع علوی، وظایف مؤمنان و... دارند. اینها مواردی است که میتواند مستمسک ما در حوزه شعر آیینی باشد. شعر در زمان اهل بیت(علیهمالسلام) یکرسانه بوده است. در آن زمان روزنامه و مجلات نبوده و کارکرد آنها در شعر متجلی میشده است. بسیاری از اخباری که به دست مردم میرسید، براساس شعرهایی بوده که یک شاعر در میدان شهر میسروده و میخوانده است. وقتی نگاه ما به شعر یکرسانه و وسیله برای بیان معارف الهی باشد، آنوقت همه آیات قرآن کریم و احادیث اهل بیت(علیهمالسلام) فراروی شعرا قرار میگیرد و میتواند مورد استفاده شاعران قرار گیرد.
به نظر شما، حالا با توجه به این مواردی که فرمودید، شعر هیئت در سالهای اخیر در چه نقطهای قرار دارد؟
من فکر میکنم از آن نقطه آرمانی دور شدند. خاطرم هست این سؤال را سالها پیش از رهبر معظم انقلاب پرسیدم و ایشان فرمودند که امروز وضعیت هیئات وضعیت مطلوبی نیست. بعد ایشان ذکر کردند که برخی از نوحههایی که در ابتدای انقلاب خوانده میشد، من نوارهای آنها را دارم، بعضی وقتها یک بند از آن نوحهها اندازه 10 منبر تأثیرگذار بود و مطلب و محتوا داشت.
من فکر میکنم به دلایل مختلف در برخی از ابعاد شعر هیئت و حتی خود عزاداریها دچار نزول بودهایم.
ایشان این موضوع را در چه سالی فرمودند؟
این را سال 86، فکر میکنم از ایشان پرسیدم.
یکی از موضوعاتی که مهم است و در سالهای اخیر به دلیل حوادثی که در منطقه جاری است، بیش از پیش حائز اهمیت است، موضوع «وحدت» است. بسیاری از علما از جمله رهبر معظم انقلاب بر وحدت و پرهیز از بیاحترامی کردن به دیگر مذاهب تأکید دارند. چطور میتوان در هیئت به این موضوع پرداخت؟
من فکر میکنم که یکی از موضوعات جدیای که شعرای ما باید به آن بپردازند، با توجه به در پیش بودن هفته وحدت، موضوع شعر وحدت و جریانهای تکفیری و ایجاد پیوند میان برداران مسلمان است که سهم قابل توجهی از این امر بر عهده شعرا است.
به نظرم اگر شاعر به مسائل دینی عمیق نگاه کند، میتواند حتی از فاطمیه هم به عنوان یکفرصت برای وحدت استفاده کند. همانطور که «واقعه غدیر» از منظر هبر انقلاب خود وحدتآفرین است. شما اگر تعریف درستی از غدیر داشته باشید، از نظر شما این واقعه یک عید ولایت خدا بر بشر خواهد بود. این خود میتواند برای همه ما وحدتآفرین باشد. در خطبه حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) هم این موضوع دیده میشود. در غدیر سلسله ولایت خدا به مسلمین عرضه میشود. با این نگاه غدیر مژدهدهنده وحدت میان مسلمانان است. مرحوم شهید مطهری میفرمایند که «الغدیر» کتاب وحدت اسلامی است. اینکه معارف حقه شیعه را با زبان مستدل بیان کنیم، منجر به تهمتزدایی از شیعیان شده و وحدتآفرین خواهد شد.
منبع:تسنیم