یدالله بهتاش بیان کرد: امام حسین (ع) در روز عاشورا و زیر حملات بی امان دشمن، نماز خود را اول وقت و به جماعت خواند که این دو نکته مهم برای محبان حضرت دارد و اهمیت بالای نماز اول وقت و جماعت را می رساند.
عقیق: حاج یدالله بهتاش از پیر غلامان صاحب نام و دل سوخته اباعبدالله الحسین (ع) که علاوه بر مداحی و روضه خوانی دستی به نوشتن نیز دارد و چندین کتاب تا به حال از ایشان منتشر شده است در گفت و گو با شبستان به بیان نکاتی در مورد عزاداری های رایج این دوران و به صورت اختصاصی نکاتی دقیق در خصوص انجام واجبات و مستحبات ایراد نمود که در زیر می خوانید.
با سلام و تشکر نسبت به پذیرش دعوت. امروزه شاهد آن هستیم در هیئات و مجالس عزاداری دیده می شود که بحث نماز در هیئات مغفول می ماند، چرا توصیه ای نمی شود و حتی مکانی در هیئات بزرگ برای خواندن نماز وجود ندارد؟ متاسفانه گاهاً به گونه ای در هیئات بحث حُب اهل بیت بیان می گردد که مخاطبان دچار سردرگمی می شوند به طوری که فرد در ذهن خود این را پروانده که حُب اهل بیت انسان را در مقابل گناهانش مصون می کند و همین باعث می شود حتی نماز خود را فدای عزاداری و حضور در هیئت بکند. نظر شما چیست؟
امام حسین (ع) در روز عاشورا و زیر حملات بی امان دشمن، نماز خود را اول وقت و به جماعت خواند که این دو نکته مهم برای محبان حضرت دارد و اهمیت بالای نماز اول وقت و جماعت را می رساند. امام با آن حرکت خود در آن موقعیت نشان داد و به محبان خود گفت در هیچ شرایطی جایز نیست از جایگاه نماز کاسته شود. حال چگونه است که سینه زنان امام می گویند زمان سینه زنی است و بعد نماز می خوانیم؟! این انحراف و خلاف مسیری است که امام حسین (ع) خواهان آن بود. مردم باید ببینند که مداح امام حسین (ع) اهتمام ویژه به نماز دارد. آنهایی که به دنبال شفاعت اند باید بدانند پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «لا یَنالُ شَفاعَتی مَن اَخَّرَ الصَّلوةَ بَعدَ وَقتِها» یعنی کسی که نماز را از وقتش تأخیر بیندازد، (فردای قیامت) به شفاعت من نخواهد رسید. پس این تصور که در برخی مجالس گفته می شود روز قیامت خداوند بگوید بی نماز وارد جهنم شود ولی امام حسین (ع) بگویند من این فرد را به بهشت می فرستم! اشتباه محض است چراکه خود امام در همین دنیا در سخت ترین شرایط مردم را به انجام واجبات خود مانند نماز تشویق می کردند.
از قول فرزند امام خمینی (ره) نقل شده است : روز اولی كه شاه رفت ، ما در نوفل لوشاتو بودیم . نزدیك به سیصد الی چهارصد خبرنگار اطراف منزل امام جمع شده بودند. تختی گذاشتند و امام روی آن ایستادند. تمام دوربینها كار می كرد. قرار بود هر چند نفر خبرنگار یك سؤال بكنند. دو سه سؤال از امام شد كه صدای اذان ظهر شنیده شد. بلافاصله امام محل را ترك كردند و فرمودند: وقت فضیلت نماز ظهر می گذرد. تمام حاضرین از این كه امام صحنه را ترك كردند، متعجّب شدند. كسی از امام خواهش كرد چند دقیقه ای صبر كنید تا حداقل چهار پنج سؤال دیگر بشود. امام با عصبانیّت فرمودند: به هیچ وجه نمی شود و رفتند.
همسرم سیده است. یک وقت سخنی به من گفت اصلاً عجیب در من تأثیر گذاشت. گفت حاج آقا من جوراب های شما رو که میشورم به خاطر این نیست که شوهر من هستید، بلکه این کار را انجام می دهم به خاطر اینکه نوکر مادرم فاطمه ی زهرا هستید. بعد می گفت وقتی من جوراب شما رو میشورم پیش خودم زمزمه میکنم مادر جان جوراب نوکرت رو میشورم ها. من به خودم گفتم تو رو خدا مواظب باش اعتقاد این زن رو حداقل خراب نکنی اگه این ببینه صبح نماز من قضا میشه، باز با همین نیت جورابمو میشوره؟ از ترس اون هم که شده نباید نمازصبحم قضا بشه. مداح باید بتواند خود را در این موارد مراقبت کند چراکه اعتقادات بسیاری از اطرافیانش را تحت شعاع اعمال خود قرار می دهد. باید به گونه ای باشد که مردم و حداقل خانواده ما رغبت داشته باشد که در نماز به ما اقتدا کند.
خیلی از پدر مادرها نگران وضعیت فرزندان خود هستند، توصیه شما چیست؟
بسیاری از والدین به من مراجعه می کنند و نگران فرزندان و عاقبت آنها هستند. من می گویم پیامبر (ص) دو امانت قرآن و عترت را برای صلاح همه به یادگار گذاشته اند که اگر به آنها مستمسک شویم گمراه نمی گردیم. چگونه می شود نوجوانان و جوانان سالی یک بار در یک جلسه قرآن حاضر نمی شوند، یک مسجد نمی روند، هیئت نمی روند و والدینشان انتظار حفظ شدنشان را داشته باشند؟
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند: «أَدِّبوا أولادَكُم عَلى ثلث خِصالٍ: حُبِّ نَبيِّكُم وَحُبِّ أَهلِ بَيتِهِ وَ قِراءَةِ القُرآنِ» یعنی فرزندان خود را به كسب سه خصلت تربيت كنيد: دوستى پيامبرتان و دوستى خاندانش و قرائت قرآن که متاسفانه برخی خانواده ها بر این مسائل اهتمام کمی دارند و فراموش کرده اند که این مجالس سازندگی بالایی دارد.
زمانی در لندن منبر و روضه خوانی داشتم. آنجا یک آقای پزشک در مجالس حاضر می شد و به من می گفت زمانی که ایران سکونت داشتم حتی یک بار هم هیئت نرفته بودم. سال هاست که برای تحصیل و زندگی به انگلستان سفر کرده ام. یک روز به اصرار دوستان هم دانشگاهیم روز عاشورا به هیئت آمدم و با آنکه برای این کار اکراه داشتم و اولین بارم بود که در چنین مجالسی حاضر می شدم چنان تحت تاثیر امام حسین (ع) قرار گرفتم که از خود بی خود شدم. این فرد می گفت امام حسین (ع) همان بار اول دست مرا گرفت و کارم به جایی رسید که از لندن به کربلا رفتم. قبل از سفر به مادرم که در ایران بود برای حلالیت گرفتن تماس گرفتم که باورش نمی شد. او می گفت مسیر زندگی ام عوض شد و با یک دختر مذهبی ازدواج کردم و سال هاست با وجود آن مقام علمی بالایی که دارد، نوکر و آبدارچی هیئت امام حسین (ع) در لندن است و اینگونه است گاهی یک کلام در مجلس امام حسین (ع) آنقدر تاثیرگذار می شود که زندگی ها را در یک لحظه دگرگون می کند. هیئت امام حسین (ع) برکت دارد و متحول می کند و حیف است که برخی مداحان در چنین مکان باارزش و اثرگذاری، فقط با احساسات مردم بازی کنند و صرف ایجاد یک شور و تخلیه هیجانات با مقداری جیغ و داد نمی توان به ظرفیت ها دست یافت و اینجاست که مجالسی که باید انسان ساز باشند، بعضا بی هویت می گردند.