25 بهمن 1400 13 رجب 1443 - 24 : 01
کد خبر : ۴۱۸۵۱
تاریخ انتشار : ۲۸ آبان ۱۳۹۳ - ۱۸:۴۷
پاسخ به چند پرسش درباره روش های مبارزه امام سجاد(ع) با حکومت بنی امیه در سالروز شهادت ایشان
عقیق:روز شهادت امام سجاد(ع) در چند روایت متفاوت ذکر شده و تاریخ دقیق آن مشخص نيست اما روايت 25 محرمِ سال 94 هجري سنديت بيشتري دارد. امام زین العابدین پس از عمری 57 ساله به دست هِشام ‏بن عبدالملك در زمان خلافت وليدبن عبدالملك مسموم شد و در كنار مرقد مطهر عموی بزرگوارش، امام حسن‏ مجتبي(ع) در قبرستان بقيع به خاك سپرده شد. به مناسبت سالروز شهادت ایشان روش های امام سجاد(ع) برای دوران امامت و مبارزه با حکومت بنی امیه را در گفت و گوی خبرآنلاین با آیت الله آقا رضی شیرازی و دکتر رسول جعفریان در ادامه می خوانید.

آیا امام سجاد(ع) تنها با دعا کردن به مبارزه پرداخت؟

تصور بیشتر افراد از امام سجاد فردی است که فقط به عبادت و گوشه نشینی مشغول بوده که این فقط یک بعد مبارزه امام است. آیت الله آقا سید رضی شیرازی دراین باره می گوید: «این مبارزه در عرصه های دیگری به شکل دیگر بوده است و آن بررسی وضعیت فکری شیعه و پاسخگویی و حرکت تبیینی برای معارف شیعه بوده است. آن روزی که حسین بن علی (ع) شهید شد، در سراسر جوامع اسلامی بیش از یکی دو سه تن مسلمان واقعی باقی نمانده بود. امام صادق (ع) می فرماید: «ارتد الناس بعد الحسین الا ثلثه؛ پس از حسین (ع) تمام مردم به سوی کفر بازگشتند، مگر سه نفر که هنوز در عقاید خود استوار بودند.»

این روایت، تابلوی زنده و گویایی است که قیافه جامعه اسلامی آن روز را در برابر ما قرار می دهد. در چنین دوره تاریک و سیاهی بود که امام علی بن الحسین (ع) می بایست زمام امور را در دست گیرد و به نام انجام وظیفه امامت، اسلام را از یک سقوط قطعی و مسلم نجات بخشد. فاصله اسلام با مرگ و نابودی، بیش از یک قدم نبود، در و دیوار ممالک اسلامی از تیرگی گناه سیاه شده بود و می رفت تا یک باره به سوی جاهلیت بر گردد و بت، جای گزین خدا شود و مسجد ها بت کده گردند و ظلم و ستم بر عدالت چیره شود. قدرت ها همه در دست مخالفان اسلام بود و ناجوان مردانه می کوبیدند و جلو می رفتند. در چنین شرایط سخت و خطرناکی بود که می بایست امام سجاد (ع) پا به میدان مبارزه بگذارد و با تمام کژی ها و انحرافات مبارزه کند.»

آقا سید رضی شیرازی درباره شرایط سخت امام در دوران امامتش می گوید: «از یک طرف، امکانات زین العابدین (ع) برای وصول به این هدف بزرگ در حد صفر بود و از طرف دیگر، قدرت های مادی و ظاهری نیز همه در اختیار دشمن بود. او اکنون به صورت یک انسان اسیر، در چنگ دشمن قرار دارد، مردم همه سنگ امویان را به سینه می زنند و طرف داران خاندان نبوت و آنان که قطب قلب و دلشان به یاد خدا می تپید، همه و همه در خاک و خون غوطه ور شده اند. امام (ع) از کربلا به سوی کوفه رفت تا در لباس اسارت، تبلیغات عظیم خود را علیه ایجاد کنندگان صحنه کربلا شروع کند. در دوره اول تلاش امام این بود که هر چه بیشتر باطن ننگین دودمان اموی را در برابر مردم ظاهر سازد و عقربک توجه آنان را از کشش به سوی این خاندان ستم گر، منحرف گرداند. باید آزادی فکر در جامعه های اسلامی تأمین شود و روح مردم از سیطره حکومت وحشت و ترور یزید خارج گردد. پس از وصول به این هدف است که امام (ع) می تواند دوره دوم زندگی خود را با ورود به مدینه و پس از مرگ یزید که دو سال بعد از واقعه عاشورا رخ داد، آغاز کند و توجه به خدا و فضیلت را در روح مردم زنده گرداند.»

شرایط دوران امامت امام چهارم چگونه بود؟

استاد فلسفه و عرفان اسلامی در ادامه تدابیر امام را چنین بیان می کند: «امام سجاد (ع) با تدبیری سنجیده کوشید احساسات سطحی مردم را مهار کند و سعی کرد تا اول مقدمات لازم را فراهم آورد و عناصری صالح را برای شروع کاری بزرگ (تجدید حیات اسلام و بازآفرینی جامعه اسلامی) تأمین کند و جان خود و تعداد بسیار معدود یاران قابل اتکای خود را حراست نماید و میدان را در برابر حریف رها نکند. امام چهارم با یک سلسله برنامه های ارشادی و فرهنگی و تربیتی، مبارزات غیر مستقیم خود را آغاز کرد و امامت را به صورت مخفی و با تقیه و در زمانی دشوار عهده دار گردید.

از آن جا که امام چهارم در عصر اختناق زندگی می کرد و نمی توانست مفاهیم مورد نظر خود را به صورت آشکار و صریح بیان کند، از این رو از شیوه موعظه استفاده می کرد.  تأمل در این موعظه ها نشان می دهد که امام با روش حکیمانه و بسیار زیرکانه ای، ضمن این که مردم را نصیحت و موعظه می کرد، آن چه را که می خواست در ذهن آنان جا بگیرد، القا می نمود و این، بهترین شکل انتقال افکار و اندیشه ی درست اسلامی در آن شرایط بود، زیرا این مباحث، در عین حال که اثر و نتیجه سیاسی داشت و بر ضد دستگاه حاکم بود، حساسیت حکومت را بر نمی انگیخت.

یکی دیگر از فعالیت های امام (ع) در عصر خودش، نشر احکام اسلام و تبیین مباحث تربیتی و اخلاقی بود. امام در این زمینه، گام های بلند و بزرگی برداشتند، به طوری که دانشمندان را به تحسین و اعجاب وا داشته است؛ چنان که دانشمند بزرگ جهان تشیع، شیخ «مفید» در این زمینه می نویسد: «فقهای اهل تسنن، به قدری علوم از او [امام سجاد (ع)] نقل کرده اند که به شمارش نمی گنجد، و مواعظ و دعاها و فضایل قرآن و حلال و حرام، به حدی از آن حضرت نقل شده است که در میان دانشمندان مشهور است و اگر بخواهیم آنها را شرح دهیم، سخن به درازا می کشد...» نمونه ای از تعالیم تربیتی و اخلاقی که از امام چهارم به یادگار مانده، مجموعه ای است به نام «رساله  قوق» که امام طی آن، وظایف گوناگون انسان را چه در پیش گاه خدا و چه درباره ی خویشتن و دیگران، بیان کرده است.»

امام سجاد چگونه با تفسیر خود مسیر زندگی سیاسی شیعه را تغییر داد؟

پس از واقعه كربلا كه ضربه هولناكي براي شيعيان به شمار مي‌رفت و تجربه بسيار سختي بود كه شيعه نتواند در رأس امور قرار گيرد، حضرت سجاد(ع) مسير زندگي سياسي شيعه را از برخورد مستقيم به غيرمستقيم، تغيير داد و در واقع اين برخورد غيرمستقيم نيز تفسير تازه‌اي از كارهاي سياسي و فرهنگي بود.

دکتر رسول جعفریان، استاد تاريخ اسلام در این باره می گوید: «بايد به اين حقيقت توجه داشت كه امامان ما تنها امام سياسي نبودند كه جامعه را رهبري كنند بلكه آنها اماماني بودند كه بايستي دين را براي مردم تبيين مي‌كردند. اين مسئله كه بيش از 50 دعاي مشهور و بيش از 200 دعاي غير مشهور از امام سجاد(ع) به جا مانده نشانگر آن است كه يكي از وظايف امام(ع) تبيين رابطه زيباي ميان انسان و خداست. امام سجاد(ع) باني و عامل سياست جديدي در ميان شيعيان بود كه تقويت كننده بنيادهاي فكري و اخلاقي شيعه محسوب مي‌شد. ممكن است مانند دوران شاهنشاهي يك مرجع تقليد سال‌ها هيچ گونه قدرت سياسي نداشته باشد ولي به هر حال تبيين احكام ديني برعهده وي است حالا آنكه امامان ما درجه بالاتري را در اين امور داشته‌اند.»

دکتر جعفريان درباره سیاست اصلی امامان و کار امام سجاد عنوان می کند: «امامان معصوم(ع) به دليل عصمت و دركي كه خداوند متعال از قرآن به آنها داده بود رسالت مهم‌تري در تفسير دين بر عهده آنها بود، اين سياست امام سجاد(ع) بعدها ميان شيعيان باقي ماند به طوري كه امام باقر(ع) و امام صادق(ع)‌ نيز همين استراتژي را ادامه دادند. شيعيان نبايد فقط به انجام كارهاي سياسي مشغول شوند بلكه بايد در كنار فعاليت‌هاي سياسي به انديشه و تفكر هم بپردازند، بسياري از اوقات وقتي حكومت بيش از حد، سياسي ‌شود در واقع، اخلاق، فرهنگ و دين‌شناسي مورد غفلت قرار مي‌گيرد.

با مروري بر صحيفه سجاديه در مي‌يابيم كه بخش عمده معارف اين كتاب ارجمند، توحيد، نبوت،امامت و ولايت است كه به تبيين موقعيت و جايگاه اهل بيت عليهم‌السلام پرداخته و به طور كلي صحيفه سجاديه منبع عرفان نظري مقبول و معقول است و ما امروز به جاي عرفان‌هاي كاذبي كه در جامعه شايع بوده و اسباب تحريف اجتماع را فراهم مي‌كند بايد «دعا» را تقويت كنيم. نبايد بيش از حد، به ادعيه شكل سياسي داد بلكه بايد سعي شود مضامين بلند آنها به طور مستقل، بخش‌ معنوي جامعه را تغذيه كند چرا كه جامعه امروز به لحاظ اخلاقي، نقاط ضعف‌هايي دارد كه بايد جلسات دعا در ميان توده مردم، تقويت شود.»

منبع:خبر آنلاین
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: