به بهانه سالروز شهادت سیدالساجدین(ع)؛
امام سجاد (علیهالسلام)، عمهاش زینب (علیهاسلام) و برخی دیگر از خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) چنان خطبههای بلیغ و رسوا کنندهای ایراد میکردند که ستونهای کاخ ظلم را به لرزه درمیآورد و دلهای به خواب رفته مردم را بیدار میکرد. آزادگی و حرّیت را نمیتوان در بند کرد؛ هر چند صاحبان آن به ظاهر در غل و زنجیر باشند.
:با نگاهی به زندگی ائمه اطهار (علیهمالسلام) میتوان دریافت که هر یک از آن بزرگواران، با چالش های گوناگونی در طول زندگی و دوران امامت خویش روبهرو بودهاند که زاییده فرهنگ و شرایط زمانی و مکانی خاص آنها بوده است. چنان که از زمان امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) تا زمان غیبت امام زمان(عج)، هر یک از امامان مصیبت ها و مشکلاتی را لمس کرده و صفحات خشک تاریخ و دلهای مرده مردمان بیوفا را با چند قطره اشک، جانی بخشیده اند. یکی از امامانی که با تأمل در زندگی ایشان، سیلاب اشک از دیدگان سرازیر میشود، امام سجاد (علیهالسلام) است.
معرفی امام سجاد علیهالسلام
نامش علی است. پدرش امام حسین (علیهالسلام) و مادرش شهربانو. کنیه اش ابوالحسن و ابو محمد و القاب مشهورش «زین العابدین»، «سید الساجدین» «زکیّ»، «امین» و «سجّاد» است. آن حضرت، بنا بر قول مشهور، روز جمعه چهارم ماه شعبان سال 38 ه.ق، در مدینه دیده به جهان گشود. زمانی که امام حسین (علیهالسلام) شهربانو را به همسری خویش برگزید، امیرالمؤمنین علیه السلام به آن حضرت فرمود: «از این کنیز با سعادت، خوب محافظت کن؛ زیرا از او فرزندی به تو میرسد که بهترین اهل زمین بعد از تو خواهد بود. او مادر اوصیاء و ذرّیه طیّبه من است».
دوران کودکی و نوجوانی
شهربانو، مادرِ امام سجاد (علیهالسلام) پس از تولد آن حضرت از دنیا رفت و کنیزی، تربیت ایشان را به عهده گرفت. امام تا دو سالگی در کوفه بود. سپس به مدینه هجرت کرد و تا سال شصت هجری که امام حسین (علیهالسلام) به سمت مکّه حرکت کرد، در آن شهر سکونت داشت. در این دوران که حدود بیست سال طول کشید، رویداد خاصی برای امام سجاد (علیهالسلام) نقل نشده است، امّا طبیعی و بدیهی است که ایشان در این دوران، به همراه پدر در فعالیتهای اجتماعی، فرهنگی و سیاسی شرکت داشته است.
ازدواج امام سجاد علیهالسلام
طبق سنّت پیامبر اسلام (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) ائمه (علیهمالسلام) زمانی که شرایط مناسب فراهم میشد، همسری را برای خویش انتخاب میکردند. امام سجاد (علیهالسلام) نیز در سنّ هجده سالگی با فاطمه، دختر امام حسن مجتبی (علیهالسلام) ازدواج کرد. فاطمه که او را «امّ عبداللّه» میگفتند، زنی با کرامت بود. از امام باقر (علیهالسلام) روایت شده است: «روزی مادرم زیر دیواری نشسته بود که ناگاه صدایی از دیوار بلند شد و نزدیک بود بر سر مادرم خراب شود، ولی او با دست به دیوار اشاره کرد و فرمود که نباید بر سرم بریزی. با اشاره مادرم، دیوار میان زمین و هوا معلق ماند تا او از زیر آن بلند شد و کنار رفت. پس از رفتن مادرم دیوار بر زمین افتاد. به همین دلیل، پدرم صد اشرفی صدقه داد». امام سجاد (علیهالسلام) با این ازدواج، نسل امام حسین (علیهالسلام) را با نسل امام حسن (علیهالسلام) پیوند داد.
زندگانی پر درد
امام سجاد (علیهالسلام) پیش از واقعه کربلا با گریههای عمهاش زینب کبری (علیهاسلام) آشنا بود. او در دو سالگی گریههای ایشان را بالای فرق شکافته جدش دیده بود. در دوازده سالگی نیز به همراه عمّه، برای جگر پاره پاره عمویش امام حسن (علیهالسلام) اشک ریخته بود و در کربلا غمبارترین داستان عالم را لمس کرده بود. او که از کودکی با مصیبت و درد آشنا بود، در حالی امامت را از پدرش تحویل گرفت که مظلومیت و شهادت پدر و آشنایانش را نظاره میکرد.
سرّ امامت طولانی
امام سجاد (علیهالسلام) حدود 35 سال امامت کرد. طولانی بودن مدّت امامت حضرت که از عمر بعضی از امامان (علیهمالسلام) نیز طولانیتر است، به چند دلیل است که مهمترین آنها شهادت مظلومانه امام حسین (علیهالسلام) و ترس حکومت از تکرار چنین مسئلهای بود که پیامدهای سختی نیز به دنبال داشت. دلیل دیگر، سیاست هوشمندانه امام سجاد (علیهالسلام) در برخورد با آنان بود. از آنجا که زمانسنجی و شناخت شرایط زمانی و مکانی، لازمه امر خطیر رهبری جامعه است، امام سجاد (علیهالسلام) نیز با تیزبینی و هوشیاری خاصّی، شرایط را آماده مبارزه و جهاد نیافتند و با شیوههای دیگری به مبارزه با خلفای جور برخاستند.
دفن شهدای کربلا
بنا بر روایات، کار کفن و دفن امام را، امام پس از او انجام میدهد. از امام رضا (علیهالسلام) نقل شده است که فرمودند: «حسین بن علی (علیهالسلام) در کربلا شهید شد و امام پس از او علی بن الحسین (علیهالسلام) با اینکه اسیر عبیداللّه بود، با قدرت امامت خویش، برای تجهیز پدرش رفت و آنها ندانستند». آن حضرت به کمک قبیله بنیاسد، بدنهای پاره پاره و غرقه به خون را با اشک دیده شست و به خاک سپرد.
آزادگی و حرّیت را نمیتوان در بند کرد
آزادگی و حرّیت را نمیتوان در بند کرد؛ هر چند صاحبان آن به ظاهر در غل و زنجیر باشند. امام سجاد (علیهالسلام)، عمهاش زینب (علیهاسلام) و برخی دیگر از خاندان پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) چنان خطبههای بلیغ و رسوا کنندهای ایراد میکردند که ستونهای کاخ ظلم را به لرزه درمیآورد و دلهای به خواب رفته مردم را بیدار میکرد. معرفی خاندان حسین بن علی (علیهالسلام) و پردهبرداشتن از ظلمها و فسق و فجور یزید و یزیدیان، عرضه اسلام واقعی و بالاتر از همه بیان مسئله حکومت و ولایت، غرور و هیبت آنان را درهم میشکست. آن حضرت مقابل همه مردم، اُمَرای تباهی و فساد مانند یزید و ابن زیاد را به اسم کوچک و با تحقیر و پستی، مخاطب قرار میداد که نشان میدهد عزّت، از آنِ اهل بیت (علیهمالسلام) و ذلّت برای دشمنان آنان است.
رسوایی یزید در نماز جمعه
روزی در دمشق خطیب جمعهای بر فراز منبر، یزید، معاویه و آل ابیسفیان را ستود و به امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) و فرزندان ایشان دشنام داد. امام سجاد (علیهالسلام) سکوت مجلس را شکست و فریاد زد: «وای بر تو ای خطیب! خدا را به خشم آوردی و جایگاهت آتش است». ناگهان زبان خطیب بند آمد. امام سجاد (علیهالسلام) نیز از یزید اجازه خواست تا بالای منبر رود. یزید اجازه نداد، ولی اطرافیان اصرار کردند. یزید در پاسخ آنان گفت: «اگر او بالای منبر برود، مرا و آل ابیسفیان را رسوا خواهد کرد». حاضران گفتند: «نمیتواند کاری کند، اجازه بده». یزید گفت: «اینان خانوادهای هستند که دانش را به همراه شیر فراگرفتهاند». سرانجام با اصرار حاضران یزید اجازه داد و امام (علیهالسلام) بالای منبر رفته، چنان سخن گفت که دلها از جا کنده شد و اشکها جاری گردید. بدین ترتیب، مجلس متشنّج شد و پس از سخنرانی آن حضرت، تعدادی از جا برخاسته و رفتند.
مشکلات موجود در زمان امام سجاد علیهالسلام
1. جوّ رُعب و وحشت
حادثه کربلا ضربه شدیدی به ارکان شیعه و دنیای اسلام وارد کرد. پیش از آن نیز قتل و تعقیب و شکنجه و ظلم صورت میگرفت، ولی کشتن پسران پیغمبر (صلیالله علیهوآله وسلم)، اسارت خانواده او، شهر به شهر بردن آنان و بر نیزه کردن سر عزیز زهرا علیهاسلام ـ در حالی که هنوز بودند کسانی که بوسه پیغمبر را بر آن لب و دهان دیده بودند ـ اعمالی بود که دنیای اسلام را مبهوت کرد. از این رو، رعب شدیدی تمام دنیای اسلام را فرا گرفت.
2. انحطاط فکری
از آنجا که تعلیم دین و ایمان و تفسیر آیات و بیان حقایق دین به قول پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) محدود شده بود، مردم از نظر اعتقادی و دینی به شدت پوچ و توخالی شده بودند. کار به جایی رسیده بود که حتّی نبوّت را به چالش میکشیدند و مقام خلفا را از پیامبر (صلیاللهعلیهوآلهوسلم) بالاتر میدانستند. افکار مردم، بازیچه دست حاکمان و پیرو هوا و هوس آنان شده بود.
3. فساد اخلاقی
در کتاب اغانیِ ابوالفرج آمده است: در سالهای حدود 80 و 90 هجری تا 50 ـ 60 سال پس از آن، بزرگترین خوانندهها، نوازندهها، عیّاشها و عشرت طلبهای دنیا یا اهل مدینه بودهاند یا مکه! بدترین و هرزه سراترین شعرا نیز در مکه و مدینه بودند و مهبط وحی الهی و زادگاه اسلام، مرکز فحشا و فساد شده بود. حتّی چهرههای معروفی از قریش و بنیهاشم در این فحشا غرق بودند و مرکز این فسق و فجور، دربار و وابستگان به آن بود.
4. فساد سیاسی
اغلب شخصیتهای بزرگ در زمان امام سجاد (علیهالسلام)، سر در آخور آرزوها و خواهشهای مادّی خویش داشتند که به وسیله رجال حکومت برآورده میشد. امام سجاد (علیهالسلام) در آن زمان فرمودند: «ما نمیدانیم با مردم چگونه رفتار کنیم. اگر آنچه از رسول خدا (صلیاللهعلیهو آلهوسلم) شنیدهایم بازگو کنیم، میخندند و اگر ساکت باشیم، به وظیفه خویش عمل نکردهایم. در مدینه بیست نفر نیست که ما را دوست داشته باشد».
مسئولیت امام سجاد علیهالسلام
با توجه به اوضاع دشوار و وضع فرهنگی زمان امام سجاد (علیهالسلام)، آن حضرت بار سه مسئولیت را به دوش میکشید: نخست باید معارف دین را به مردم میآموخت؛ زیرا بدون آشنایی مردم با دین نمیشود به آنان امیدوار بود. دوم آنکه باید مسئله امامت را که از ذهنها دور شده بود برای مردم تشریح و بازسازی میکرد. مردم باید میدانستند که چه کسی لیاقت امامت را دارد و امثال عبدالملک نمیتوانند جانشین پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) باشند. سوم آنکه باید خود را به عنوان امام معرفی میکرد و این امر در چنین خفقانی میسر نبود. از این رو، امام سجاد (علیهالسلام) بیشترین تلاش خویش را صرف آشنا کردن مردم با آموزهها و احکام دینی کرد که ثمره تلاش سی و پنج ساله آن حضرت، تأسیس دانشگاه عظیم امام باقر و امام صادق (علیهماسلام) بود.
ابعاد مبارزات امام سجاد علیهالسلام
1. افشاگری و رسوا ساختن دستگاه خلافت
از همان آغاز امامت و دوران اسارت، امام سجاد (علیهالسلام) با سخنرانی های بلیغ و محکم خویش، یزید و یزیدیان را رسوا میکرد. شهادت امام حسین (علیهالسلام) افکار عمومی را متوجه وحشیگری یزید کرده بود، و امام سجاد (علیهالسلام) با توجه به این مسئله، با یادآوری مکرّر فاجعه کربلا اجازه نمیداد ظلم و جنایت آنان به فراموشی سپرده شود. با دیدن آب، گریه میکرد و زمانی که از او پرسیده میشد: «آیا غم و اندوه شما پایانی ندارد، میفرمود: «یعقوب، دوازده پسر داشت. وقتی یکی از آنان ناپدید شد، در مصیبت فراق او مویش سپید، کمرش خم و چشمانش نابینا شد؛ در حالی که فرزندش زنده بود. ولی من شهادت پدر، برادر و هفده تن از خاندانم را به چشم دیدم. چگونه حزن و اندوهم تمام شود و گریهام کاهش یابد؟»
2. تبیین معارف دین با موعظه و نصیحت
امام سجاد (علیهالسلام) در جامعه با «بحران مدنیّت» روبهرو بود و ضدارزشها جای ارزشهای دینی را گرفته بودند و از اسلام در جامعه اسلامی و حتی شهرهایی مانند مکه و مدینه تنها نامی باقی مانده بود. از این رو، آن حضرت در تبلیغ پیامبر گونه خویش به فکر احیای احکام دین در جامعه بود، ولی خفقان شدید و قرار داشتن ایشان در زیر ذره بین حکومت، مانع از آن بود که امام (علیهالسلام) به طور مستقیم تبلیغ کند. از این رو، بهترین روش برای سوق دادن مردم به سمت دین، روش نصیحت و موعظه و استفاده از بیانات اخلاقی بود. حضرت با این شیوه نه تنها اسلام را معرفی میکرد، بلکه گاهی نیز در قالب بیان مسائل اخلاقی و مواعظ خویش، به مسئله امامت و ولایت میپرداخت.
3. تبیین حقایق دین در قالب دعا
کارسازترین سلاحی که امام سجاد (علیهالسلام) برای مبارزه با دستگاه ظلم و احیای فرهنگ دینی در دست گرفت، بیان معارف و حقایق دین در قالب دعا بود. در دعاهایی که از زبان امام سجاد (علیهالسلام) میشنویم، دریایی از معارف ناب شیعی موج میزند و غواصان این دریای نورانی، هر یک به وُسع و توان خویش از این انوار الهی بهرهمند میشوند. امام سجاد (علیهالسلام) بسیاری از اهداف و مقاصد خویش را در قالب دعا و مناجات بیان میکردند. افزون بر اینها، پرورش روح حرّیت و آزادمنشی و مبارزه با ذلّت و خواری از مسائلی است که در دعاهای امام سجاد (علیهالسلام) دیده میشود.
صحیفه سجادیّه، اُخت القرآن
صحیفه سجادیه کتابی مشتمل بر 54 دعا است که در موضوعات مختلف از امام سجاد (علیهالسلام) نقل شده و فرزندان آن حضرت، یعنی امام باقر (علیهالسلام) و زید آن را مینوشتند. پس از آن نیز، امام باقر، امام صادق علیهماالسلام ، زید و یحیی وظیفه خود دیدند آن را حفظ کنند تا به دست عمّال حکومت نیفتد. این کتاب که به «خواهر قرآن»، «زبور آل (محمد صلی الله علیه وآله وسلم)» و «انجیل اهل بیت (علیهمالسلام)» معروف است از مهمترین منابع گرانبهای معارف الهی است که تاکنون حدود هشتاد شرح بر آن نوشته شده است.
نکتهای مهم درباره صحیفه سجادیّه
صحیفه سجادیّه، تنها شامل راز و نیاز و مناجات با خداوند نیست، بلکه از قالب دعا برای بیان مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و عقیدتی استفاده شده است. در بعضی از این دعاها، از نقش و موقعیّت ویژه رهبران الهی و اهل بیت (علیهمالسلام) و ویژگیهای آنان سخن به میان آمده است که به منزله مبارزه ای با حکومت اموی و به چالش کشیدن و نفی مشروعیت آن است. به همین دلیل، فرزندان امام سجاد (علیهالسلام) آن کتاب و دعاها را به عنوان ستون و زیربنای مبارزاتی ائمه (علیهمالسلام) علیه خلفای ظلم، مخفی نگه میداشتند. اگر صحیفه سجادیّه تنها شامل دعا و مناجات بود، دلیلی برای مخفی نگه داشتن آن وجود نداشت. بنابراین، صحیفه افزون بر اینکه شامل دعا و مناجات است، شمشیری در برابر حکومت اموی به شمار میآید.
شخصیت علمی امام سجاد علیهالسلام
تاریخ گواهی میدهد که دانشگاه امام باقر و امام صادق (علیهماسلام)، در نتیجه حرکت علمی امام سجاد (علیهالسلام) به وجود آمده است و چه بسا ترتیب یافتگان مکتب پربار امام چهارم (علیهالسلام)، از اصحاب دین و دانش آن دو امام همام بوده اند. در شمار اصحاب و شاگردان امام سجاد (علیهالسلام) با چهرههایی روبهرو میشویم که محققان و نویسندگان کتب رجال، از ایشان به عنوان «فقیه» یاد کردهاند؛ یعنی آنان در مسائل دین و احکام شریعت، صاحب نظر بودهاند.
نقش امام سجاد علیهالسلام در حیات علمی
با نگاهی به زندگی اصحاب امام سجاد (علیهالسلام) در مییابیم که آن حضرت در حیات علمی خویش، دو نقش اساسی را ایفا کرده اند: نخست استمرار بخشیدن به حیات علمی نیروهایی که محضر پیامبر، امیرالمؤمنین، امام حسن و امام حسین (علیهمالسلام) را درک کرده بودند، ولی برای تحکیم مبانی فکری، عقیدتی و عبادی خویش به مرجعی نیاز داشتند؛ شخصیتهایی مانند سُلیم بن قیس هلالی، ابوالاَسْوَد دُئِلی، حبیب بن ثابت، جابربن عبداللّه انصاری و بسیاری دیگر.
دوم تجدید بنای پایه های معرفت میان نسلهایی که در دوره استبداد امویان به محیط دینی و فرهنگی جامعه گام نهادند؛ جوانان و نوجوانانی که دین خویش را از عمّال خودفروخته و علمای درباری فرا گرفته بودند. امام سجاد (علیهالسلام) میبایست این نیروها را به سوی دانش حقیقی و اسلام واقعی جذب میکرد و آنان را برای شرکت در کلاسهای دانشگاه امام باقر و امام صادق (علیهماسلام) آماده میساخت؛ چهرههایی مانند اَبان بن تَغْلِب، اسماعیل بن عبدالرحمن، اَبان بن ابی عیّاش، ابوحمزه ثمالی و....
شهادت
بیشتر علما مانند کلینی (رحمةالله)، سنّ امام سجاد (علیهالسلام) را هنگام شهادت، پنجاه و هفت سال نوشتهاند. از اخبار چنین برمیآید که ولید بن عبدالملک یا هشام بن عبدالملک آن حضرت را با زهر مسموم کرده، به شهادت رسانده است. آن شب امام سجاد (علیهالسلام) وضو گرفتند، نماز خواندند و در پایان شب، شربت شهادت نوشیدند. شهر مدینه در عزای امام سجاد (علیه السلام) سیهپوش شد و از زمین و آسمان، آثار اندوه نمایان بود. پیکر شریف آن حضرت را در قبرستان بقیع، کنار قبر مطهر عمویش امام حسن (علیهالسلام) به خاک سپردند.
نمونه ای از مکارم اخلاق امام سجاد علیهالسلام
زمانی که تاریکی، خیمه سیاه خود را بر شهر مدینه میگسترانْد، و حاکمان و زراندوزان تا صبح به عیاشی و خوشگذرانی مشغول میشدند، صدای گامهای مردی به گوش میرسد که کیسه غذایی بر دوش گرفته و به سمت خانههای فقرا پیش میرود و در حالیکه صورت خود را پوشانیده است، غذاها را میان آنان تقسیم میکند. فقرا هر شب منتظر او هستند و با آمدنش به یکدیگر بشارت میدهند که صاحب اَنبان آمد. پس از شهادت امام سجاد علیهالسلام آشکار شد که صاحب اَنبان کسی جز زینالعابدین و سیّدالساجدین (علیهالسلام) نبوده است و صد خانواده از فقرا و بیچارگان مدینه به کمک آن حضرت روزگار خویش را سپری میکرد. پس از شهادت امام (علیهالسلام) ، آثار کیسهها بر دوش مبارک حضرت پیدا بود.
عبادت امام سجّاد علیهالسلام
یکی از القاب امام چهارم (علیهالسلام)، زین العابدین یعنی زینت عبادتکنندگان است. آن حضرت عابدترین شخص روزگار خویش بود. زمانی که برای نماز وضو میگرفت، لرزه بر اندام شریفش میافتاد و رنگ چهرهاش متغیّر میشد. چنان نماز میخواند که گویا نماز وداع میخواند و وقتی به سجده میرفت، سر برنمیداشت تا زمانی که عرق آن حضرت سرازیر میشد. در نماز به طور کلی از دنیا فارغ میشد و میفرمود: «مگر نمیدانید در پیشگاه چه خداوند عظیمی میایستم و با چه کسی مناجات میکنم؟»
نمونه ای از اعجاز امام سجاد علیهالسلام
روزی امام سجاد (علیهالسلام) با عدّهای از خاندان و یارانش به باغی رفتند. سفرهای گسترده شد و همه بر سر سفره حاضر شدند. در این هنگام، آهویی از سوی صحرا آمد و نالهکنان نزد امام (علیهالسلام) رفت. اطرافیان شگفتزده پرسیدند: «یابن رسول اللّه! آهو چه میگوید؟» حضرت فرمود: «او میگوید که سه روز است چیزی نخوردهام. دست به او نزنید تا بگویم با ما غذا بخورد». آنان پذیرفتند و حضرت آهو را صدا زد. آهو مشغول خوردن بود که یکی از یاران حضرت، بر پشت آهو دست مالید و سبب فرار آهو شد. امام فرمود: «مگر نگفتم به او دست نزنید؟» آن مرد سوگند خورد که نیّت بدی نداشته است. بدین ترتیب، آهو با دعوت امام (علیهالسلام) بازگشت و وقتی سیر شد، صدایی کرد و رفت. از حضرت پرسیدند: «آهو چه گفت؟» فرمود: «برای شما دعا کرد».
نصیحت امام سجاد علیهالسلام
امام در اندرزی به مردم فرمودند: «ای مردم! از خداوند بترسید و آگاه باشید که به سوی او باز میگردید و هر کس کردار نیک و بدش را در برابر خویش خواهد یافت؛ اگر چه دوست دارد بین او و کار ناپسندش فاصله زیادی باشد... به درستی که مرگ به سوی تو شتاب گرفته و تو را میجوید... بدان که اوّلین پرسش از تو درباره پروردگار توست که او را میپرستیدی، و از پیامبری که به سویت فرستاده شده بود، و دینی که بدان گرویده بودی، و کتابی که میخواندی و امامی که رهرو او بودی، و عمرت که در چه کار به پایان رسانیدی، و دارایی تو که از چه راهی به دست آوردی و در چه راهی خرج کردی...».
حدیث امام سجاد
امام زینالعابدین (علیهالسلام) فرمودهاند: «بیچاره فرزند آدم که در هر روزی به او سه مصیبت وارد میشود و از هیچ یک عبرت نمیگیرد که اگر عبرت بگیرد، امر دنیا بر او آسان میشود: مصیبت اوّل آنکه هر روز از عمر او یک روز کم میشود، ولی به اندازه از دست دادن دِرهمی ناراحت نمیشود. مصیبت دوّم آنکه هر روز به حساب خویش میافزاید که اگر از حلال باشد حساب دارد و اگر حرام باشد عقاب. مصیبت سوّم که از این دو بزرگتر است آنکه هر روز یک منزل به آخرت نزدیکتر میشود، ولی نمیداند که وارد بهشت میشود یا به دوزخ میرود».
منبع:مشرق