گفت وگوی تفصیلی با حجتالاسلام والمسلمین حائریزاده-بخش دوم
مداح یا واعظ باید قبل از منبر با خودش خلوت کند، برای مثال دو رکعت نماز بخواند و آن را تقدیم به حضرت زهرا(س) بکند من خودم هم گاهی اینکار را انجام می دهم و بعد از نماز میگویم من تلاشم و مطالعهام را کردم تو نیز زبان من را راه بیانداز و به من کمک کن و حرفم را بردل مردم بنشان.
عقیق:حجتالاسلام و المسلمین سید مهدی حائری زاده، را اکثراً به منبرهای دهه اول محرم چند سال اخیرش در هئیت محبان حضرت فاطمه الزهرا(سلام الله علیها) میشناسند. منبرهای پر محتوا و مباحث سلسلهوار پس از یک دهه پای منبر نشستن عایدی خوبی در کسب معارف دینی و شناخت عقلانی دین نصیب مخاطب میکند. اما پای کارهای ثابت این هیئت منبرهای پنج شنبهها صبح را هم خوب میشناسند.
حجتالاسلام حائریزاده مرثیهخوان هنرمندی هم هست. روضهخوانی و سوز نوحههایش جور دیگری مجلس را پیش از فرستادن 14 صلوات مرسوم هیئت رزمندگان غرب تهران و آمدن سعید حدادیان آماده میکرد.مرثیه شنیدن از لسان اولاد سادات لذت و حزن دیگری دارد. به خصوص وقتی یک پسر برای مادر یا جد مظهرش نوحهخوانی میکند. او معتقد است «باید حد روضه خواندن سخنران نگه داشته شود و متقابلاً برخی مداحان بزرگوار هم مواظب باشند کارشناسی در دین نکنند و در مباحث دینی و اعتقادی وارد نشوند.»
در گفتوگویی با او به بررسی وضعیت وعظ و خطابه در مجالس روضه و هیئات پرداخته شده. او منبر را رسانه منحصر به فردی برای شیعه میداند و معتقد است که «یک بخشی از منبر باید قرآن باشد زیرا الان در بیشتر جلسات قرآن خوانده نمی شود» تأکید دارد بر اینکه بر بالای منبر باید با زبان خود آنان سخن گفت. انتقاد دارد از اینکه آسیب شناسی هیئتها در زمان محرم دنبال میشود و می گوید لازم است اما قبل از زمان بروز باید این اقدام صورت پذیرد. او به زبانهای دیگر در انتقال پیام به مخاطبان هم اشاره میکند و میگوید هیچ اشکالی ندارد که با نمایش فیلم و کلیپ در هیأت در مورد جریاناتی از جنس داعش و جریانهای منحرف با مخاطبان سخن بگوییم و از ماهیت ماجرا آنها را مطلع کنیم.
با عنایت به لزوم توجه رهبر معظم انقلاب به مقوله کتابخوانی بر معرفی کتابهای ادبی و خاطرهنگاری دفاع مقدس در هیئت توسط وعاظ و ... تأکید میکند و میگوید با درنظر گرفتن تراز مخاطب باید کتابهای مطلوب در حوزههای مختلف به آنان معرفی شود. این میتواند ادامه دهنده اثر و خط فرهنگی منبر باشد. مشروح بخش دوم و پایانی گفتوگوی خبرنگار خبرگزاری تسنیم با حجتالاسلام والمسلمین حائری زاده را در ادامه میخوانید:
سیره و روش علما و بزرگان دین در سوگواری امام حسین (علیه السلام) چگونه بوده است و اساسا جایگاه عزاداری اباعبدالله(علیه السلام) در روایت ها چگونه تعریف شده است؟
حائری زاده: یکی از علمایی که مقید به این مسئله بود؛ آیت الله مرعشی بود که فرمودند من 70 سال عبادت کردم اما هیچ یک از آنها را مطرح نفرمودند اما فرمودند یک دستمال دارم که با این دستمال بیش از 40 سال اشک برای امام حسین (ع) را پاک کردم. همچنین ایشان فرمودند من به دو جهت به این مقام رسیدم اول به خاطر گریه بر امام حسین (ع) که رزق هر روزه من بود و همچنین به این دلیل که در ایام جوانی استکان و نعلبکیهای مجالس امام حسین (ع) را جمع میکردم. این حرفی است که یک مرجع تقلید فرمودهاند. همچنین همه بزرگان مقید به فضیلت گریه بر امام حسین(ع) بودهاند، از جمله «سید رشتی» به این مسئله خیلی مقید بودند که زمانی در نجف فضایی ایجاد شده بود که میگفتند هرکس که منبر میرود بیسواد است، ایشان به یک طلبه گفتند به روی منبر برو که آن طلبه عنوان کرد که من پدرم این اجازه را به من نمیدهد ایشان هم در جواب گفت اذن پدر در اینجا ساقط است و آن طلبه به روی منبر رفت و سخنرانی و روضه را انجام داد و زمانی که از منبر پایین آمد به او گفتند که حاضرم ثواب 70 سال عبادتم را به تو بدهم اما تو در مقابل ثواب این 20 دقیقه از روضهات را به من بدهی. ایشان میخواستند با این کارشان آن فضای ایجاد شده را از بین ببرند.
تمام ائمه به ما سفارش کردند که گریه بر اباعبدالله(ع) رزق روزانه شما باشد، از برکت این رزق انسان به خیلی از جاها می تواند برسد. حضرت آقا هم مقید به این موضع هستند و باید بدانیم دشمن هرجا را که نشانه میگیرد آن نقطه برای آنها خطر محسوب میشود به همین جهت دشمنان، دو رکن مهم عاشورا و مهدویت را به این دلیل نشانه گرفتهاند. چون نقطه آسیب آنها همانجا است. بنابراین جلسات را باید با شور بیشتری برگزار کرد. به نظر من عاشورا سه پیام دارد که این سه پیام عبارتند از شور، شعور و شهود یعنی معرفت و شور باید با یکدیگر تلفیق شوند تا انسان به همان شهود و لقاء الله برسد. اگر چنین اتفاقی افتاد آن وقت همان مجلسی میشود که به تعبیر روایات مصداق احیاء مجالس آلالله میشود.
بنابراین اگر به مرحله سوم رسیدیم به این معنا است که آن معرفت را کسب کردهایم؟
حائری زاده: بله، اما به این معنا نیست که همه آنها را میتوانیم یکجا کسب کنیم بلکه آن شخص میتواند در طول چند سال شور و شعور را کسب کند تا به مرحله شهود نیز برسد. مجلس امام حسین (ع) باید ما را از گناه دور و رغبت ما را به آن کم کند، یا اخلاق ما را نسبت به خانواده بهتر کند اگر چنین اتفاقاتی افتاد یعنی اینکه به آن مراحل رسیدهایم.
فلسفه اینکه میگویند اشک برامام حسین(ع) عقل را زیاد و زنگار دل را از بین میبرد، چیست؟
حائری زاده: امام (ره) تعبیری دارند و می گویند که عاشورا مثل گُل می ماند اگر به گل آب ندهیم بعد از مدتی پژمرده می شود به همین دلیل باید گل عاشورا را هرروز با اشک چشم آبیاری کنیم اما آن اشکی برای امام حسین (ع) مناسب است که موجب تغییر در رفتار ما بشود. اگر این تحول در ما ایجاد شد و به برکت عاشورا رفتارهای بد خود را رصد کرده و آن را کم کردیم آن موقع به آنچه در روایات در رابطه با زیاد شدن عقل آمده است میرسیم. گریه هم موضوعیت و هم طریقیت دارد اما اگر تنها گریه کردیم بدون اینکه اثری در رفتار من داشته باشد آن زمان تاثیر کمتری دارد. با گریه بر امام حسین(ع) همه مشکلات خانوادگی و طلاق، این همه بیحیایی در جامعه ما نباید باشد اگر واقعا عاشورا آن اثری را که ائمه(ع) ما درموردش فرمودهاند که شور، شعور و شهود است بگذارد خود به خود آمار فساد پایین میآید و توجه مردم هم به خدا و آلالله بیشتر میشود و این خواسته اهل بیت(ع) نیز است.
برای اینکه مخاطب به این مرحله برسد مداح و واعظ چه مسئولیتی دارند؟
حائری زاده: مداح یا واعظ باید قبل از منبر با خودش خلوت کند، برای مثال دو رکعت نماز بخواند و آن را تقدیم به حضرت زهرا(س) بکند من خودم هم گاهی اینکار را انجام می دهم و بعد از نماز میگویم من تلاشم و مطالعهام را کردم تو نیز زبان من را راه بیانداز و به من کمک کن و حرفم را بردل مردم بنشان. مخاطب هم باید عمل کند زمانی که بیمار نسخه اش را از پزشک می گیرد زمانی آن نسخه فایده دارد که به آن عمل کند بنابراین مخاطب هم باید به نسخهای که به او داده میشود، عمل کند. عمل هم به این است که برای مثال اگر روزی 10 تا درو غ میگویم روزی یکی از دروغهایم را کم کنم تا در نهایت تعداد آنها به صفر برسد یا زبانم را کنترل کنم این تغییرات میتواند تدریجی باشد و در این راه میشود توسل کرد که اثرگذار نیز هست.
چرا خاک خوردههای دستگاه اباعبدالله(علیه السلام) سوزشان بیشتر است؟ این سوز از کجا به آنها داده شده است؟
ما وعاظ و ذاکران میگوییم سِمَت نوکری داریم. بنابراین اگر نوکر واقعا نوکری کند این سوز به وی داده میشود، اگر نوکر نوکری کند حرف پول نمی زند، دور و نزدیک برایش تفاوتی پیدا نمیکند و در هرلحظه خدا را در نظر میگیرد. این سوز در یک یا دوسال هم حاصل نمیشود و هرچه انسان جلوتر میرود تجربههای زیباتری به دست میآورد. ممکن است که برای مثال اگر من به 30 سال پیش خود نگاه کنم بگویم منبر من ملات نداشت با وجود اینکه در آن زمان فکر میکردم که خیلی ملات داشت. هرچه انسان جلوتر میرود وابستگی خود را به دستگاه امام حسین (ع) بیشتر احساس میکند. مضاف بر اینکه پامنبریها هم رفته رفته جدا میشوند و انسان متوجه میشود که فقط یک انیس دارد که آن هم امام حسین(ع) است.
در یک کلام این شور با بی کلکی به وجود میآید که در روایات به این بیکلکی، «اخلاص» گفته میشود. شیخ جعفر شوشتری که بالادست ایشان کسی را نداشتیم خوابی دیدند که حضرت در خواب عنایتی به ایشان می کند و یک قاشق حلوا به او می دهند که در نهایت ایشان به حاج شوشتری تبدیل شدند. راه برای همه باز است اما باید اخلاص باشد و زمانی هم که اخلاص وجود داشته باشد کم جمعیت یا پرجمعیت بودن اهمیتی ندارد اتفاقا وقتی جمعیت کمتر است تراوشات معنوی انسان چه بسا بیشتر میشود. زمانی که جمعیت بیشتر است احساس خطر بیشتری برای گوینده و خواننده وجود دارد. یعنی این احساس ترس که دچار خودبرتر بینی یا گرفتار اوج شدن برایش وجود دارد بنابراین همواره این احساس نیاز وجود دارد که اخلاص که همان محک اصلی است برای به وجود آمدن آن سوز وجود داشته باشد.
شاید به همین دلیل بوده است که یک زمانی چای ریختن یا کفش جمع کنی افتخار محسوب میشد، این ارزش از کجا نشات میگیرد؟
به این دلیل که همه اعم از وعاظ، مداح، چای ریز، کفش جمع کن، و... یک هدف دارند و آن اعتلای امام حسین(ع) است. همه آنها خودشان را نمی خواهند بالا بکشند بلکه میخواهند حرف امام را بالا ببرند و همه تبدیل به بلندگو برای امام میشوند. مرحوم حاج غلام علی رجبی چنین خصوصیتی داشت، ایشان اولین کسی بود که شعرهای خودمانی را ابداع کرد، ولی اگر 10 تا مداح میخواستند بخوانند این اجازه را به همه آنها میداد، اگر میدید کسی برای کفش جفت کردن نیست خودش آن کار را انجام میداد و به طور کلی هرجای مجلس کمکی نیاز بود انجام میدادند تا آن پرچم روی زمین نخوابد. اگر همه چنین باشند شرط اخلاص محقق شده و هم تبدیل به بلندگوی امام حسین (ع) میشوند.
این تفکر از کجا نشات میگیرد که برخی از ما در درون خودمان فکر میکنیم چون یک شفیعی داریم میتوانیم هرنوع گناهی را انجام بدهیم؟
حائری زاده: دلیل این موضوع کم معرفتی است. واعظ باید در جلسات از معرفت سخن بگوید تا خلا ذهنی ما در این حوزه پرکند. باید یادمان باشد که بحث شفاعت به معنای پارتی بازی به آن شکلی که همه می دانند نیست شفاعت برای خود شرایط خاص دارد، کسی که 8 و نیم گرفته است می شود به او نمره 10 داد اما کسی را که صفر گرفته است، نمیشود به نمره 10 رساند. پس هم شفاعت کننده و هم شفاعت شونده شرایط دارد و ابزار و سازوکارهای خاص خود را دارد. برای مثال کسی که نمازش را نخواند به این بهانه که امام حسین(علیهالسلام) شفاعت میکند، درست نیست. چون در روایات داریم نماز ملاک مومن است، بنابراین اگر نمازمان را نخوانیم و تا صبح هم سینه بزنیم هدف امام(ع) تامین نشده است و مثل این است که یک کارمند در ساعت اصلی به محل کارش نرود بنابراین اگر میخواهیم عزاداری امام حسین(علیه السلام) را انجام بدهیم باید واجبات خود را انجام بدهیم. آنگاه این عزاداری خود را چاشنی آن واجبات کنیم. در روایات هم به گریه ای اشاره شده است که انسان را متحول کرده و در خلقیات انسان در حوزه فردی، خانوادگی و اجتماعی تاثیر بگذارد. عاشورا یک سلوک 10 روزه است که این 10 روز باید تا اربعین ادامه داشته باشد.
شاید به همین دلیل است که هر روز ماه محرم به نام یک نفر از سوی وعاظ و مداح نامگذاری شده است. یعنی یک روز زندگی عباسی و یک روز زندگی علی اکبری داشته باشیم. بله همه این ها الگو هستند. یک انسان 6 ماهه الگویش علی اصغر، 33 ساله حضرت عباس(علیهالسلام)، 28 ساله علی اکبر(علیهالسلام) است، 11 ساله عبدالله ابن حسن(علیهالسلام) است، یک خانم 50 ساله حضرت زینب(علیها سلام) و برای تمام رنج های سنی در کربلا الگو وجود دارد. یکی از بزرگان فرمودند ما بیش از آنکه به مسائل عاشورا بپردازیم به مصائب عاشورا پرداختهایم با اینکه اگر به مسائل عاشورا پرداخته بشود دیگر مصائب عاشورا وارد آن نمیشود.
برای مثال در جامعه ما گاهی یک شخصی برای امام حسین(ع) خرج میکند نزول هم میگیرد و این درحالی است که امام حسین(علیهالسلام) در شب عاشورا فرمودند اگر کسی حق الناس به گردنش است برود و من ذمه خود را از روی او برداشتم، یک نفر 700 دینار بدهکار بود و حضرت اجازه شهادت به ایشان نداد و گفتند که آن بدهی واجب تر است. در روایات آمده است که هرکس دینار به گردنش باشد 600 نماز مقبولش را میگیرند تا دینارش صاف شود. بنابراین آموزه های عاشورا چنین مسائلی است. در جامعه می بینیم که با وضعیت عجیبی به جلسات می آیند که شاید موجب موهون شدن جلسات بشود اگر چه بسیاری از اوقات جنبه هدایتی برای آنان دارد.
این به همان عدم معرفت بازمی گردد.
حائری زاده: بله اصلا «اسئل الله الذی اکرمنی بمعرفتکم».
برگریدم به سخن درباره خود حضرت حسین(علیهالسلام). چه شده و چه تفسیری دارد که حضرت در قتلگاه از مقام رضا حرف میزنند. چه میشود که حضرت زینب(سلام الله علیها) آن صحنه را زیبا تفسیر میکنند. در مورد رسیدن به این مقام بفرمایید.
حائری زاده: آدمی که با خدا معامله می کند شکست ندارد. بلاها سکوی پرش آدم است، ما بلا را میدانیم در صورتی که بلا یا جنبه تادیبی دارد و یا جنبه ترفیعی دارد، امام حسین (ع) یک بلا تحمل کرد گستره اثر این بلا تا روز قیامت است. حضرت یوسف با بلایی که تحمل کرد برادران و مردم مصر به یک نوایی رساندند. اینکه حضرت می فرمایند «الهی رضا بقضائک» نکته مهمی است که امام خود زن و بچه اش را داد رفت اما خودش را طلبکار نمیداند. بلکه بدهکار خداوند می داند و می گوید خدایا هرچه داشتم در راه تو دادم اما هنوز حسین(علیهالسلام) به تو بدهکار است. اما ما یک مجلس می رویم از خدا طلبکار هستیم و این طلبکار بودن بد است. اگر یادمان باشد همه به خدا بدهی داریم کارهایمان جلو می رویم اما همه ما از خداوند و ائمه طلبکار هستیم. اگر خداوند فقر را برای ما پسندید باید راضی باشیم البته خیلی سخت است ولی تمرین و تلقین می خواهد.
چه می شود که یک فرد عزیزترین کسانش را از دست می دهد و در آخر میگوید من چیزی جز زیبایی ندیدم.
حائری زاده: به این دلیل است که هدف والایی داشتند. درست است که حضرت زینب(سلام الله علیها) فرزندان و عزیزانش را از دست داد و سرها به نیزه رفت اما هدف والاتری وجود داشت. آنها فکر می کردند که با کشتن امام حسین(ع) همه چیز تمام میشود اما تمام این 72 نفر جلوه امام حسین (علیهالسلام) را گرفتند، قبل از عاشورا آنها می خواستند امام حسین(علیهالسلام) را بکشند اما فکر آن حضرت احیا شد و گستره آن هم تا روز قیامت است؛ چه چیزی باعث میشود که بعد از 1400 سال امروز بدون اینکه کسی به ما دیکته کند از عاشورا حرف بزنیم؟ حضرت زینب(سلام الله علیها) وقتی گفتند که «ما رایت الا جمیلا» امروز را دیده بودند و دیده بودند که شخصی مثل گاندی آتش پرست بگوید قیام عاشورا باعث شکل گیری انقلاب ما شد. در یک کلام چون هدف عالی بود و زینب کبری(علیها سلام) می بیند بچهها بر روی خار مغیلان بودند، عزت خود را حفظ میکنند و در مقابل یزید مقتدرانه میایستند و میگویند ای یزید هرچه حقه بلدی به کار ببر و بدان چراغ مکتب ما خاموش نمیشود و حال آن که تو و بنی امیه خاموش خواهید شد.
نظری از رهبر انقلاب مطرح شد مبنی بر اینکه ایشان تمایل و توصیه دارند که عزاداران برای سینهزنی برهنه نشوند. برخی از بزرگان نیز بر این موارد تأکید دارند. نظر شما در این مورد چیست؟
حائری زاده: گاهی از اوقات برخی از مطالب نصف و نیمه منتقل میشود که خطرساز میشود. استفتائاتی که از حضرت آقا در مورد برهنه شدن جوانها شده است هیچ اشکال فقهی ندارد. یک فقیه از دو منظر فتوا فقهی و اخلاقی میدهد. مثلا از یک فقیه می پرسند برهنه شدن در جلسات اشکال دارد یا خیر که پاسخ میدهد اشکال شرعی ندارد مخصوصا در جایی که نامحرم و یا دوربین فیلمبرداری نباشد اما حضرت آقا فرمودند بهتر آن است که لخت نشوند این جمله فتوای اخلاقی ایشان است. من در یک جلسه گفتم پیشنهاد میکنم که در جلسات پیراهن بلند بپوشند و اگر میخواهد زنجیر یا سینه بزنند آن قسمت هایی که این کار بر رویش انجام میشود از روی لباس برداشته شود. اما اینکه در جلسات بیاییم به جوانها گیر بدهیم فکر نمیکنم این نظر حضرت آقا باشد و از مجموع فتوای آقا متوجه شدیم که در فتوای فقهی آقا این مسئله حرام نیست اما در فتوای اخلاقی ایشان میفرمایند که بهتر آن است که اینکار را انجام ندهیم.
این سربلندی ملت ایران مدیون آموزههای عاشورا است
تسنیم: بیان شهامت و شجاعت امام حسین (ع) چه تاثیری میتواند در روحیه جوانهای ما داشته باشد؟
حائری زاده: امیرالمومنین(علیهالسلام) فرمودند وقتی فهمیدم مسیرم درست است از هیچ چیز هراس ندارم، بچههای ما در دفاع مقدس هم این را یاد گرفتند و به کار بستند. شجاعت برای انسان عزت و اقتدار می آورد، اینکه ما 35 سال است روی پای خود می ایستیم برگرفته از عاشورا است. مقام معظم رهبری در مورد مذاکرات بینالمللی محکم و با صلابت ایستادند و رفتار کردند، اگر این صلابت و اقتدار با برنامه ریزی باشد جواب خواهیم گرفت. اگر عزت و اقتدار باهم باشد یک ملت را میتواند سربلند کند. کما اینکه الان ملت ایران در تمام دنیا سربلند است و این سربلندی ملت ایران مدیون آموزههای عاشورا است. درسهای زیادی از عاشورا وجود دارد از جمله شجاعت، همت بلند در عاشورا، علل ماندگاری عاشورا و... که نیاز دارد در جایگاه خودش بحث شود.