مقصود مهم از این نوشته بسیار روشن تر از این هاست که نیاز به مقدمه و ادله و اثبات و نیز به صغری و کبری و فلسفه چینی داشته باشد، مسجد خانه خداست و این روزها در شهرهای ام القرای جهان اسلام در خانه خدا را در سایر اوقات نماز مربوط به اول وقت می بندند.
عقیق: همیشه برای بیان یک نکته موثر و یک نتیجه گیری قوی باید ابتدا با مقدمه شروع کرد و در مقدمه ضمن ارائه توضیح، ادعای اصلی را به نرمی مطرح کرد و سپس در خصوص اهمیت مساله توضیح داد ودر نهایت نیز نتیجه گیری نمود و بر ادعای اولیه پای فشرد، اما مقصود مهم از این نوشته بسیار روشن تر از این هاست که نیاز به مقدمه و ادله و اثبات و نیز به صغری و کبری و فلسفه چینی داشته باشد، مسجد خانه خداست و این روزها در شهرهای ام القرای جهان اسلام در خانه خدا را در سایر اوقات نماز مربوط به اول وقت می بندند.
بدون هیچ صغری و کبرایی و به همین سادگی می بایست گفت که در خانه خدا را نباید بست، حتی بدون استناد به همه کارکردهای مساجد از صدر اسلام تا همین حالا که در و دیوار همه مساجد شهرمان مملو از عکس بچه مسجدی هایی است که از آن ها فقط یک نگاه پرسشگر در تصاویرشان و یک نام بر سردر کوچه و خیابان هامان برجای مانده است. چه دلیلی محکم تر از این روایت پیامبر اکرم (ص) که فرمودند، در تورات نوشته شده است كه: خانه هاى من در روى زمين مسجدهايند . پس ، خوشا بنده اى كه در خانه اش خود را پاكيزه كند و سپس در خانه من، به ديدارم بياید، بدانيد! بر ميزبان است كه ميهمان را گرامى دارد . هان! آنان را كه در تاريكيهاى شب به مساجد مى روند، بشارت بادا به نور درخشان در روز رستاخيز.
در خانه خدا را نباید بست، به همین سادگی…پس هیچ دلیلی نمی تواند موجه باشد برای اینکه حتی از روی گشاده در خانه خدا نیز مضایقه شود، مساجد اگر چه در صدر اسلام هم خانه مردم بود و هم پايگاه قضايى و جايگاه حسبه و خانه خبر و محل تجمع مردم و محل رفع مشكلات و نیز پايگاه جهاد و نهضت و مركز آموزش اما در یک کلام مهم نقش را در شکل گیری فرهنگ عمومی جامعه داشته است و بسیاری از مشکلات فرهنگی این روزها و به در بسته خوردن در حوزه های فرهنگی به همین درهای بسته مساجد بر می گردد. بهره مندی از مساجد فقط در برگزاری نماز جماعت و برگزاری مراسم ختم و چند جلسه مذهبی ظلم بزرگ به خانه خداست، سهم کودکان محل، سهم جوانان و نوجوانان و سهم اقشار مختلف جامعه اعم از عامی و خاص و طبقه کارگر و کارمند و استاد دانشگاه از مساجد در فرهنگ کنونی جامعه ما غیر از مراسم نماز جماعت و آنچه ذکرش رفت با هیچ برابری می کند.
و شاید دلیل اصلی در نوع ساختار متولیان مساجد کشور باشد، مصیبت هزار صاحب بودن این مراکز مهم که موجب بی اثر شدن آن می شود اکنون در مساجد کشور چندین شخص و مجموعه و نهاد و کانون داعیه اداره مسجد هستند و طبعا تقصیر به گردن دیگری است و وظیفه اصلی نیز هم.
این نیز پر واضح است که پیشنماز که امام جماعت مسجد است و باید اداره کننده اصلی مسجد باشد، باید خوش سلیقه باشد و جذاب و جذب کننده و مرتبط با نسل جوان و مطلع از احوال اهل محل و نه صرفا اهالی هیات امنا و نیز محبوبیت محل که به اشاره او رفتارها و مواضع و نگرش ها قابل تغییر باشد، که اینگونه بسیاری از مسایل نیز تغییر خواهد کرد. مگر نبود که روزی روزگاری شهردار وقت تهران با اصرار شخصی خود، نرده های پارک های شهر را جمع آوری کرد و مرتب گل کاشت و چراغ نصب کرد و باز گل کاشت و چراغ نصب کرد و باز ... تا کل ها دیگر کنده نشدند و چراغ ها شکسته نشدند و پارک ها به مبلمان شبانه روزی شهر تهران مبدل شدند و اکنون طوری شده است که بچه های امروز نمی توانند تصور کنند که پارک های محدود شهر تهران روزی نرده داشته و از ساعتی به بعد کسی حق ورود به آن را نداشته است، شاید میان این همه متولی کم اثر باید شهردار تهران به میدان بیاید و اینک که همه شائبه های سیاسی کشور از تعیین رئیس جمهوری تا رئیس صدا و سیما و مجلس و شورای شهر برطرف شده با تدبیر فرهنگی ویژه ای دستان جهادگرش را لای در مساجد شهر بگذارد و نگذارد این در خانه خدا را بلافاصله بعد از نماز بسته شود.
در خانه خدا را نباید بست، به همین سادگی…
شاید جوانی به لحظه ای خلوت و حضور و شاید به دور رکعت نماز فوری و اصلا یه سجده دو دقیقه ای نیاز داشت تا گرهی از ذهنش و دلش و کارش باز شود و شاید و شاید و شاید و شاید که نیاز باشد کسی به خانه خدا برود و یک لحظه آنجا بنشیند و فکر کند یا دلش در شلوغی این شهر در حال تپیدن باشد و بخواهد گریه کند، آن وقت به در بسته برنخورد. شهرداری باید بپا خیزد .قطعا کوتاه سازی دیوار مساجد و بازگشایی درهای خانه خدا بیشتر از فضای سبزها بیشتر هزینه نخواهد داشت.می شود حتی شده در چند منطقه ویژه اش در تهران برای ساخت مساجد ساده با گلیمی و چراغی و محرابی نه مثل هتل های شیک و پر زرق و برق مثل خانه های معمولی مثل مبلمان شهری گلیمی ساده مثل همین گلیم حسینیه امام خمینی(ره) که وقتی انسان رویش می نشیند احساس آرامش می کند و نه یاد لذائذ می کند که بلکه یاد خدا در او تقویت می شود و این در هیچگاه بسته نباشد، برای همه باز باشد بازِ باز.
البته رسانه ها عموما که از هر دری ورود می کنند و شاید در مسجد برای آن ها بسته نباشد نیز خوب است که به فکر باشند و ببینند چگونه می توانند مانع بسته شدن در مساجد در ساعات غیر از نماز باشند که بسیار مبرهن است که بستن در خانه خدا به روی جامعه اسلامی - آنهم در زمانی که همه درهای دیگر در فضای حقیقی و مجازی همیشه برای آنان باز است - چه نتایجی را در برخواهد داشت و باز بودن و روی گشاده پذیرای آنان بودن در همه ساعات روز حتی غیر از ساعات نماز اول وقت چه تاثیراتی برجای خواهد گذاشت. فقط دوباره به همین سادگی باید گفت: در خانه خدا را نباید بست....پس هرکه مرد این ره است بسم الله.