عضو هیأت علمی مؤسسه امام خمینی(ره) گفت: کسی که در مقام ذکر مصیبت اهل بیت(ع) قرار میگیرد، نباید مطالبی را بگوید که خلاف بدیهیات عقلی باشد به طور نمونه بگویند حضرت علی اکبر (ع) در روز عاشورا یک تنه ۶۰۰۰ نفر را کشت!
عقیق: یکی از مباحثی که همواره با فرارسیدن ایام سوگواری اباعبدالله الحسین(ع) مورد توجه قرار میگیرد بحث تحریفاتی است که به واقعه عاشورا وارد شده است، از این رو حجتالاسلام جواد سلیمانی عضو هیأت علمی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) طی گفتوگویی به چند سؤال در خصوص نوع نگرش ما به منابع و مقاتل عاشورا پاسخ داد. * بحث از تحریفات عاشورا بحث ظریفی است که به راحتی نمیتوان به آن ورود پیدا کرد ابتدا درباره رویکرد ما به تحریفات واقعه عاشورا توضیحاتی را بفرمایید. بحث تحریفات عاشورا از جمله مباحث بسیار حساس است لذا وقتی ما وارد آن میشویم عوارضی دارد به طور مثال اگر بخواهیم درباره حضرت علی اصغر(ع) و نحوه شهادت ایشان صحبت کنیم برخی از اقوال اعتبار بیشتری داشته و برخی دیگر سندیت کمتری دارند و شاید آن قولی که از اعتبار کمتری برخوردار است در روضهها بیشتر گفته میشود که بیان روایتی که اعتبار بیشتری دارد را مورد ضعف قرار دهد و اتفاقاً همان روایت ضعیفتر میان مردم مشهور باشد از این رو ممکن است اگر روایت با سند قویتر را بگوییم موجب تشویش در اذهان مردم عزادار شده و آن را نپذیرند. بنابراین بحث از تحریف کردن بحث ظریفی است که به راحتی نمیتوان به آن وارد شد. * شاخصهای تعیین مصیبت معتبر از غیر معتبر حد و مرزهای مصیبت معتبر چیست؟ نخست اینکه مصیبت نباید خلاف قرآن باشد یعنی ما نباید چیزی را به اهل بیت علیهمالسلام نسبت دهیم که قرآن کریم با آن مخالف است مثلاً ضعفی را به ائمه اطهار (ع) خطاب کنیم که قرآن آن را رد کرده است چرا که رجس و پلیدی از این بزرگواران به دور است و یا اینکه چیزی را بگوییم که با عصمت اهل بیت (ع) سازگار نباشد، همچنین در خصوص حضرت زینب (س) که در حد عصمت است و مقام والایی دارد هنگام بیان مصیبت، یکسری شیونها، فغانها، عجزها و نالههایی را به ایشان لقب دهیم که کار شایستهای نیست و ما نمیتوانیم چیزی را که دون شأن اهل بیت و وهن آنها به شمار میرود را به آنها نسبت دهیم. نکته بعدی اینکه خط قرمزی که در بیان مصیبتها وجود دارد این است که مصیبتی بخوانیم که هیچ منبعی برای آن وجود ندارد؛ یعنی وقتی سؤال میکنیم منبع این حرف شما کجاست میگوید فلانی گفته یا اینطوری بوده است! در واقع مداحان و خطبای ما وقوع حوادث عاشورا را از 1400 سال پیش گزارش میدهند و اینجا جا دارد که بگویند مثلاً منبع ما قرن هفتم یا قرن دهم است و یا اینکه بگویند در بحارالانوار آمده یا اینکه شیخ قمی اینچنین گفته است. از دیگر مواردی که در تحریفات عاشورا مطرح میشود بدیهیات عقلی است؛ کسی که در مقام ذکر مصیبت اهل بیت (ع) قرار میگیرد نباید مطالبی را بگوید که خلاف بدیهیات عقلی باشد به طور نمونه بگویند حضرت علی اکبر (ع) در روز عاشورا یک تنه ۶۰۰۰ نفر را کشت! اگر حضرت علی اکبر با هر یک از این افراد تنها پنج دقیقه هم جنگیده باشد در کل چقدر میشود در حالی که واقعه عاشورا در یک روز آن هم از صبح تا بعد از ظهر به طول انجامیده است؛ همچنین پس افرادی را که سایر اصحاب سیدالشهدا (ع) کشتند چه میشود؟! چه بسا در مقاتل آمده است که بنی هاشم بعد از ظهر عاشورا شروع به جنگ تن به تن کردند یا اینکه برخی میگویند شمشیر حضرت علیاکبر (ع) چند متر بود که هر وقت آن را تکان میداد سر 10 نفر از دشمنان روی زمین میافتاد و ... از جمله مواردی هستند که عقل نمیتواند آنها را بپذیرد. بنابراین باید یکسری ملاکهایی برای مصیبت معتبر قرار دهیم، مصیبتی که حد نصابها را برای نقل دارد لذا وقتی این مرزها رعایت شد دیگر مستمع مسائلی که در شأن اهل بیت علیهمالسلام نیست را باور نخواهد کرد. همچنین هر کتاب مقتلی هم معتبر نیست بلکه کتابی که نویسنده آن محقق، مورخ، علمای مذهبی و یا در زمره کسانی باشد که اهل مطالعه است نقل او قابل قبول خواهد بود. * حدفاصل مکاشفات و واقعه اصلی در بیان مصائب کربلا باید شفاف بیان شود برای اینکه ما درگیر این تحریفات نشویم چه باید بکنیم؟ برای اینکه ما مبتلا به تحریف نشویم باید آنجا که صحبت از مکاشفات است مرز مکاشفات را از مرز اتفاقاتی که در کتابها نقل شده است را جدا کنیم؛ بدین معنا زمانی که فردی در عالم کشف به خاطر حالات معنوی که دارد صحنهای از روز عاشورا را مشاهده میکند یا در عالم خواب، چیزی را به صورت رؤیای صادقه میبیند کسی که در مقام منبر و مداحی قرار میگیرد باید بگوید فلانی در عالم خواب یا عالم مکاشفه چنین چیزی را مشاهده کرده است. البته گاهی اوقات رؤیاها و کشفها صادقهاند و بعضی زمانها صادق نیستند از این رو اگر ذاکر، از علمای بزرگ باشد ما به مکاشفه او استناد میکنیم مانند الخصائص الحسینیهای که مرحوم شوشتری درباره واقعه عاشورا نقل میکند که یکسری از آنها مکاشفه است. * «مقتل جامع سیدالشهدا» ما را از رجوع به سایر مقاتل بینیاز میکند آقای سلیمانی لطفاً بعضی از معتبرترین مقاتلی که میتوان به آنها رجوع کرد را نام ببرید؟ مقتل «فتوح ابن اعصم کوفی» و مقتل «خوارزمی» است که به زبان عربی و معتبر هستند. مقتل «لهوف سید بن طاووس» یکی از مقاتل خوب و معتبری است که چندین مرتبه در ایران ترجمه شده است. متقل «مُقرّم» توسط یکی از علمای نجف نوشته شده و تحت عنوان «چهره خونین حسین (ع)» به زبان فارسی در ایران ترجمه شده است. «نفس المهموم» از دیگر مقاتل معتبری است که شیخ عباس قمی آن را به نگارش درآورده و در ایران با 2 عنوان «حماسه کربلا» ترجمه آیتالله شعرانی و «در کربلا چه گذشت» ترجمه آیتالله کمرهای است. مقتل دیگری که در ضمن منتهیالآمال سید بن طاووس به رشته تحریر درآمده است شیخ عباس قمی در ذیل نقل زندگی امام حسین حوادث کربلا را نیز بیان کرده است. مقتل بعدی مقتلی است که چکیده مقاتل معتبر به همراه احادیث است که مقتل جامعی را شامل میشود و محققان بیش از هفت سال روی این مقتل جامع کار کردهاند با نام «مقتل جامع سیدالشهدا» که از سوی مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی(ره) زیر نظر حجتالاسلام مهدی پیشوایی به چاپ رسید. اقوال مختلف و متعددی در این اثر آورده شده و به صورت علمی مورد بررسی قرار گرفته است که در نوع خود، کار ارزشمندی محسوب میشود و مراجعه به آن ما را از بسیاری از مقاتل دیگر بینیاز میکند. * اعتبار در مقاتل یعنی؛ فرد با تفحص و تحلیل در آنها میتواند قول صحیح را بیابد از منظر شما اعتبار به چه معنایی است؟ اعتبار یعنی نسبت به سایر کتابهایی که در این حوزه نوشته شده، قابلیت اعتماد دارند نه اینکه هر چه گفتهاند صحیح باشد اما شأنیت مراجعه داشته و قابل اعتماد هستند لذا آنچه که در کتب معتبر نقل شده است ظن درخور توجه برای ما میآورد و فرد با تفحص و تحلیل در آنها میتواند قول صحیح را بیابد. * «مقتل الحسین(ع) به روایت شیخ صدوق» و «مقتل مأثور» منابع حدیثی روز عاشورا هستند آیا منبع دیگری غیر از مقاتل برای واقعه عاشورا وجود دارد؟ بله، از دیگر منابع ما احادیث است که در احادیث ائمه اطهار (ع) توضیحاتی درباره قیام عاشورا داده شده است از جمله از امام سجاد، امام صادق و امام رضا علیهمالسلام نکاتی نقل شده است که با توجه به این نکات مقتلی تحت عنوان «مقتل الحسین(ع) به روایت شیخ صدوق» جمعآوری شده که به احادیث مرتبط با عاشورا اشاره دارد یا اینکه مقتل دیگری به نام «مقتل مأثور» وجود دارد که این دو مقتل تمام احادیثی که درباره قیام عاشورا آمده است را جمعآوری کردهاند و از آنجا که از فیلتر علمای دینی عبور کرده یک نوع تأییدی دارند که سایر کتابهای تاریخی، این تأیید را ندارند که به آنها اعتبار خاصی میبخشد. همچنین برخی از زیارتنامهها نیز خود حاوی بیان داستان گزارشی هستند که در کربلا اتفاق افتاده است. مثلاً عبارتی داریم که میگوید «ایها الامام العطشان» این عبارت به ما میفهماند که در روز عاشورا امام حسین (ع) عطشان بوده است پس زیارات نیز منبعی هستند برای بیان ماوقع عاشورا. * تزئین مصیبت اشکالی ندارد به طور خلاصه بعضی از ویژگیها و خصوصیاتی که خطبا و مادحان اهل بیت (ع) باید رعایت کنند، چیست؟ کسی که میخواهد نقل مصیبت کند اولاً باید محتوای مستندی از مصیبت را بیابد و هنگام بیان نیز میتواند آن را آرایش و تزئین کند و این زیبا کردن را به نوعی میتواند به مخاطب و شنونده بفهماند به طور مثال میگوید خیمهها را آتش زدهاند؛ بچههایی که جایی را نداشتند به آنجا پناه ببرند شاید دستهای از آنها برای ملاقات پدرانشان به طرف قتلگاه میرفتند و میخواستند به آنها پناه ببرند عدهای نیز به سوی مدینه میرفتند. به کار بردن لفظ «شاید» به مخاطب نشان میدهد که او در حال پرورش این ماجرا است که ایراد و اشکالی هم ندارد. نکته دیگر اینکه مداح و سخنران میتواند با زبان شعر، حادثهای را نقل کند اما چون زبان شعر زبان مبالغه است مخاطب میفهمد که او نمیخواهد عین واقعه را نقل کند که این نیز اشکالی ندارد.