وى نوجوانى است كه پدرش در ميدان كارزار به شهادت رسيده، شايد مادرش از ميدان رفتن او نگران باشد.
عقیق: غير از افراد خاندان ابوطالب، يارانى كه اباعبدالله الحسين (عليه السلام) را همراهى مى كردند و يا رهسپار كوى آن بزرگوار شده بودند، خانواده هاى خود را همراه نداشتند؛ زيرا كسانى كه از مدينه با حضرت آمده بودند به جهت بيم از دشمن، براى خانواده خود احساس امنيت نمى كردند و آنان كه در مسير راه و در كربلا حضور آن بزرگوار شرفياب شدند، از ترس دشمن، به طور پنهانى خود را به حضرت رسانده بودند. تنها سه تن از ياران امام (عليه السلام) به اتفاق خانواده هاى خود خدمت حضرت رسيده بودند:
جنادة بن حرث سلمانى: وى با خانواده خويش حضور يافت و خود به امام پيوست و خانواده اش را به خانواده امام (عليه السلام) ملحق گرداند. پس از شهادت جناده همسرش به فرزند او عمر فرمان داد به يارى امام حسين (عليه السلام) بشتابد. عمر نزد امام آمد و از آن حضرت اجازه ميدان خواست. امام بدو رخصت نداد و فرمود:
((وى نوجوانى است كه پدرش در ميدان كارزار به شهادت رسيده، شايد مادرش از ميدان رفتن او نگران باشد)).
نوجوان عرضه داشت: اتفاقا مادرم به من چنين دستور داده است. از اين رو، امام (عليه السلام) به او اجازه ميدان داد.
عبدالله بن عمير كلبى: او از منطقه ((چاه جعد)) به سوى امام (عليه السلام) شتافت و همسرش وى را سوگند داد تا او را با خود ببرد. عبدالله، زن و همه فرزندان خويش را با خود همراه ساخت و خدمت امام حسين (عليه السلام) رسيد. خود به آن حضرت پيوست و خانواده خويش را به خانواده امام (عليه السلام) ملحق نمود. و آن گاه كه به ميدان كارزار شتافت، مادرش وى را به نبرد تشويق مى كرد و زمانى كه به شهادت رسيد، همسرش از خيمه بيرون آمد و نظاره گر او بود و خود را به بالين وى رساند و همان جا به شهادت رسيد.
مسلم بن عوسجه: وى خانواده خويش را نزد حسين (عليه السلام) آورد و خود به آن حضرت پيوست و خانواده اش را به خانواده امام ملحق گرداند. زمانى كه مسلم بن عوسجه به شهادت رسيد - همانگونه كه در بيان شرح حال او پى برديد - كنيزش فرياد واسيداه! وا مسلم بن عوسجتاه! سر داد و سپاهيان دشمن بدين طريق از كشته شدن مسلم اطلاع يافتند.