بعد شروع کرد برای نوح (ع) قصه شهادت سیدالشهداء (ع) و بلاهای کربلا را گفت و اینکه امت با او چه خواهند کرد. پس نوح (ع) بر قاتلان و خاذلان اباعبدالله الحسین (ع) لعنت فرستاد.
عقیق: سیدالشهداء (ع) اسمش از جمیع اسم ها ممتاز بود. چنانچه در قصه سمامر زدن حضرت نوح (ع) وقتی که صد هزار مسمار را بر کشتی زد تا وقتی که پنج مسمار از مسامیر ماند حضرت نوح (ع) یکی از آنها را برداشت. درخشید و روشنی داد مانند کواکب دریه مضیئه که در آسمان روشنی می دهند. نوح (ع) از آن مسمار و درخشندگیش متحیر شد. خداوند عالم به قدرت کامله اش مسمار را به گفتار در آورد و به زبان فصیح و بلیغ گفت: من بر اسم بهترین انبیاء محمدبن عبدالله هستم. در این حال جبرائیل نازل شد. نوح (ع) کیفیت را پرسید. جبرئیل گفت که این مسمار به اسم سیدالانبیا محمد بن عبدالله (ص) است. حضرت نوح (ع) سه سمار دیگر را که هر یک درخشندگی خاص داشت زد تا به مسمار چهارم رسید. چون آن را برداشت درخشنده و نورانی بود و یک تری از آن ظاهر شد. جبرائیل گفت: این مسمار حسین (ع) است، بر پهلوی مسمار پدرش بزن. نوح (ع) پرسید: یا جبرائیل، این تری چیست؟ جبرائیل پاسخ داد: این خون است؛ بعد شروع کرد برای نوح (ع) قصه شهادت سیدالشهداء (ع) و بلاهای کربلا را گفت و اینکه امت با او چه خواهند کرد. پس نوح (ع) بر قاتلان و خاذلان اباعبدالله الحسین (ع) لعنت فرستاد. پی نوشت ها: مقتل شوشتری بحارالانوار، ج 11 منبع:قدس 211008