محمد شجاعی از اساتید اخلاق میگوید: گِله خداوند از بندگان مؤمنش، گله سنگین و تکاندهندهای است که میزان عشق ما را به «الله» محک زده و زیر سؤال میبرد!
عقیق:محمد شجاعی از اساتید اخلاق و مدیرعامل مؤسسه منتظران منجی در تازهترین درس اخلاق خود با موضوع غم و شادی با محوریت «غمهای مولد شادی» به سخنرانی پرداخت که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
در جلسه گذشته، طبق روایتی از نبی اکرم(ص) آموختیم که یکی از غمهای رشددهنده و مولد شادی، غمهایی است که انسان به واسطه مصائب دیگران، متحمل میشود و با تمام وجود برای رفع این مصائب تلاش نموده و از صمیم قلب برای صاحب این مصائب و گرفتاریها دعا میکند.
مقام خیرخواهی، مقامی است که انسان تمام آنچه را که برای عزیزترین انسانهای زندگیِ خود آرزو میکند را برای دیگران هم طلب نموده و هر آنچه را که برای عزیزانش نمیپسندد، برای دیگران نیز ناپسند میداند.
اما شاید از خود بپرسید که براستی چگونه میشود به چنین مقامی دست یافت؟ نبی اکرم(ص) به این پرسش شما بسیار ساده و روشن پاسخ میدهد؛
«چنانچه فردی تا به این حد با شما دوست بود که آنچه را در دل داشت برایتان بازگو کرد، اگر او شاد بود، شما هم از شادیِ او شاد باشید و اگر اندوهگین بود، برای اندوهِ او اندوهگین شوید و اگر کمکی از سوی شما ممکن بود که بتواند اندوهش را رفع کند، حتماً به این کمک اقدام نمایید.
شاد بودن و لذت بردن از شادی و آرامش دیگران، از نشانههای یک قلب بزرگ و مبارک است که به الله شباهت یافته است. آنان که از شادی دیگران رنج برده و به حسادت گرفتار میشوند، نه تنها دنیا را در فشار و عذاب سپری میکنند، که آخرتی بسیار دردناک برای خویش رقم میزنند.
میدانیم که در یک خانواده، انتساب به یک پدر و مادر و یا عضویت در یک جمع فامیلی، سبب میشود که اعضای این خانواده و فامیل همواره به واسطه این انتساب از شادی یکدیگر شاد و در غمهای همدیگر، غمگین باشند.
اهل بیت علیهمالسلام نیز دائماً به تک تک شیعیان، انتساب به اصل و ریشه مشترکشان را تذکر داده و آنان را به خیرخواهیِ نسبت به یکدیگر سفارش میکنند.
فراموش نکنیم که همه ما از یک ریشه مشترک و روح واحد (روح محمد صلی الله علیه و آله و آل او) آفریده شدهایم و هیچ تفاوتی میان ما وجود ندارد. همه ما یک پدر و مادر مشترکِ آسمانی داریم و در حقیقت همگی یک حقیقت هستیم در بدنهای مختلف. کسی که این انتساب را باور میکند و روز به روز از باورهای حیوانی پیرامونِ شخصیتِ خویش فاصله میگیرد، میان خود و دیگران هیچ تفاوتی نمیبیند. لذا برای رفع غصههای دیگران از هر کمکی که در توان دارد دریغ ننموده و حتی دیگران را برای این منظور به کمک فرا میخواند. او در مواقعی که نمیتواند قدمی برای رفع مشکل بردارد، دستان خالیاش را با اضطرار به دعا بلند نموده و از مسبّب الاسباب برای رفع غصههای دیگران یاری میطلبد.
از نگاه پروردگار، لحظاتِ دعای انسان برای دیگران، صحنههایی زیبا و آسمانیاند، به گونهای که رحمت پروردگار را هم برای شخص دعاکننده و هم برای شخص گرفتار جلب خواهند نمود.
یادمان بماند که؛ هر چه برای دیگران بیشتر دعا کنیم، بیشتر به الله شبیه و نزدیک شده و مسیر رشدِ انسانی را با سرعت بیشتری طی خواهیم کرد.
امام مجتبی (ع) فرمودند: من شبی را تا صبح شاهد بودم که مادرم فاطمه سلام الله علیها برای همسایگان خود دعا مینمودند.
اهل بیت علیهمالسلام حتی راضی به گرفتاری و مصیبت دشمنانشان نیز نبودند و برای رفع مصائب آنان نیز، یاریشان مینمودند.
بُخل در یاری دیگران و یا دعا کردن برای انسانهای دیگر، راه رشدِ انسانی را به روی انسان خواهد بست. چنین کسانی در لحظه با شکوهِ تولدشان به برزخ، حتماً دستِ خالی و بدون آمادگی برای زندگی در شرایط بهشت، متولد خواهند شد.
انسانی که به دنبال کسب کمالاتِ انسانی است، هرگز به انتقام نمیاندیشد. او از گرفتاریها و مصائب کسانی که در حق او ظلم کردند نیز خوشحال نمیشود. چنین کسی هرگز به دنبالِ ایرادگیری، مچگیری و بدخواهی برای کسی نبوده و برای هیچ کار خیری، خود را با کسی مقایسه نمیکند. نگاهِ او به هدف است و به بلندایِ هدفِ متعالیِ خود، اعمالِ خیرش را انتخاب میکند. او خوب باور کرده که طبق قاعده «هو انت» هر عمل خوب و بد انسان در حق دیگران، در حقیقت خوبی و بدی در حق نفسِ خودش بوده و به باطن او شکل میدهد، از همین رو همان خیری را که برای خودش میطلبد، برای دیگران نیز آرزو میکند.
غم بر مصیبتهای خانواده و دوستان
خداوند بزرگ باشگاه دنیا را پر از تضاد آفریده است تا میدانی مناسب برای دریافت اسماءالله توسط انسان باشد.
حال در این میدان پُر تضاد، انسان نسبت به بعضی از انسانهای پیرامون خود دلبستگیهای شدیدی پیدا میکند، به طوری که روح او در دردهای آنان، مشکلات و مصائب گوناگونشان، کاملاً درگیر و متألّم میشود. علت چنین تألمی آن است که انسان در ارتباط با این دسته از افراد به مقام رحمت رسیده است و این مقام، روح او را در رنجهای آنان، متألّم میگرداند.
در هر صورت، خوب است بدانیم که غمهای ما در مصائب عزیزانمان، کفارهای برای گناهانمان بوده و به انبساطِ قلبی ما خواهد انجامید. البته به شرطی که تحمل این غمها، بر روابط میان ما و خداوند و یا ما و خانواده آسمانیمان سایه نینداخته و فاصله ایجاد نکنند.
باید کاملاً هوشیار باشیم که تحمل این نوع غمها، ما را به کلامی و یا رفتاری که نارضایتیِ خداوند و خانواده آسمانیمان را به دنبال دارد، وادار نکند.
ای رسول، نزدیک است که اگر امت تو به قرآن ایمان نیاورند، جان عزیزت را از شدت حزن و تأسف بر آنان هلاک سازی.
رحمت پیامبر آنقدر وسیع و عمیق است که خداوند به ایشان با چنین خطابی سخن میگوید. این آیه نشان میدهد که غصههای مؤمنین برای گناهان و غفلت دیگران، بسیار قیمتی و نشانه مقامِ رحمتِ آنان است. از ویژگیهای یک روح قدرتمند، آن است که او دوست دارد تمام انسانها جاودانگیِ خود را باور کرده و خویش را به عنوان موجودی ابدی بپذیرند. او از عدم آشنایی انسانها با خانواده آسمانیشان رنج برده و برای آشتی آنان با آسمان، دعا میکند...
فراموش نکنیم، که بالاترین مقام انسانی، زمانی برای انسان حاصل میشود که او در جهت آشتیِ انسانها با اصل و ریشه حقیقیشان گام بردارد.
باید تلاش کرد، هزینه کرد، تا دل انسانها نسبت به اسلام نرم شده و ایمان در قلب آنان وارد گردد.
شناخت فرصتهای عاشقی؛ راهی برای درمان غمها
نبی اکرم(ص)، از قول خداوند تبارک و تعالی، برای بندگان مؤمنش، پیغامی آوردهاند:
قال الله تعالی: یحزن عبدی المؤمن إذا اقترت علیه شیئا من الدّنیا و ذلک أقرب لَهُ منّی، و یفرحُ إذا بَسَطتُ لَهُ الدّنیا و ذلک أبعدُ لهُ منّی، ثمّ تلا هذه الآیه، ثم قال انّ ذلک فتنه لهم.
ینزّل الله معونه علی قدَر المئونه و ینزّل الصّبر علی قدر البلاء.
بنده مؤمن من وقتی که دنیا را از او دریغ میکنم، اندوهگین میشود، در حالی که من در این حال به او نزدیکترم و وقتی که دنیا را برای او گشوده میگذارم، خوشحال میشود، در حالی که او در این حال از من دور میشود. (پس پیامبر آیه 55 و 56 سوره مؤمنون را قرائت میکنند) آیا آنان میپندارند که ما آنها را با مال و فرزندان مدد میکنیم؟ و آنها را در کسبِ عاجل خیرات یاری میرسانیم؟
نه، بلکه آنان شعورِ درک این موضوع را ندارند. همانا تمام این جریانات وسیلههای امتحان ما هستند و خداوند بر همگان به اندازه نیاز و هزینه آنها یاری فرو میفرستد و به اندازه مصیبتشان به آنان شکیبایی میدهد.
این پیغام خداوند برای عبد مؤمنش، بسیار عاشقانه است، تا جایی که انسان را نسبت به غمهای بیموردی که تاکنون در سینه جای دادهبود، بسیار شرمگین و خجل میسازد.
از دست دادن دنیا و یا کم شدن حجم نعمتهای دنیوی، به علت کاهش سطح کثرت و شلوغی پیرامون انسان در دنیا و ایجاد فرصتی برای خلوت و عشقبازی با پروردگار، بر قُرب انسان به خداوند افزوده و فاصلههای میان او و اِله حقیقیاش را بر میدارد. اندک توجهی به زندگی انبیاء عظام، روشن میکند که اغلب آنها از همان دوران کودکی، پدر و مادر خود را از دست داده و مستقیماً تحت تربیت خداوند و با توکل به او و بدون تکیه بر هیچ نیروی دیگری رشد کرده و قدرت گرفتند.
خداوند در توصیف دوستان خویش در سوره نور، آیه 37 میفرماید:
«رِجَالٌ لَا تُلْهِیهِمْ تِجَارَةٌ وَلَا بَیْعٌ عَنْ ذِکْرِ اللَّهِ... مردانی که تجارت و خرید و فروش آنان را از ذکر خداوند غافل نمیسازد مگر جز این نیست که انسانها همواره به دنبال خلوت با کسانی میگردند که محبوب آنهاست و دوستشان دارند؟ پس چگونه ما غالباً، شلوغیهای پیرامون خود را میپسندیم و به محض از دست دادن این شلوغیها و به وجود آمدن زمانی برای تمرکز و خلوت با خداوند، محزون شده و از این خلوتها، فرار میکنیم؟
راستی کدامیک از ما، یکی از این فرصتها را با آغوش باز پذیرفتهایم و آن را به منزله یک فرصتِ طلایی برای عاشقی تلقّی کردهایم؟...
و این گِله خداوند از بندگان مؤمنش، گله سنگین و تکاندهندهای است که میزانِ عشقِ ما را به الله محک زده و زیر سؤال میبرد!
عاشقان حقیقی، شهدایی بودند که همه تعلقات خود را به یکباره رها نموده و تمام سرمایه خود را (جان) در دست گرفته و به پای معشوق فدا نمودند.
زیرکترین انسانها، کسانی هستند که میتوانند از نبودن نعمتها به عنوان یک فرصت عاشقی برای اوج گرفتن استفاده کنند.
اساساً تمامِ عمر زندگی ما در دنیا، در حقیقت فرصتی است برای عاشق شدن، و انسان حقیقی، کسی است که به بلوغ عاشقی رسیده و اِله حقیقیِ خود را پیدا کرده باشد. در اینصورت حتماً در رأس لیستِ آرزوهای او الله، خانواده آسمانی و جهاد قرار خواهند گرفت.
فرصتهای عاشقی، چهرههای گوناگونی دارند، گاه انسان با ضربه خوردن از یکی از انسانهای مورد اعتمادش در دامان خداوند افتاده و به سوی او باز میشود. گاه یک طلاق، یک بلای سنگین، یک بیماری سخت و ... انسان را به انقطاعِ از غیر رسانده و او را به بلوغِ عاشقی میرساند.
شعور؛ ابزار لازم برای کشف فرصتهای عاشقی
خداوند تنها عشق پاینده و جاودانی است که همواره باقی است و حقیقتاً هیچ چیز موقتی، ارزش از دست دادنِ این عشق را ندارد. فراموش نکنیم که انسان به محض رها کردنِ خدا به خاطر هر چیز زودگذری، درست به واسطه همان امرِ فانی مورد آزار و غمزدگی قرار خواهد گرفت. اما دلی که با عشق خدا، قدرت و قوت گرفت و به واسطه هیچ مسئله موقتی با خداوند درگیر نشد، همه دنیا را مطیعِ خود ساخته و میتواند از همه امورات و در همه شرایط زندگی از آنها لذت ببرد.
کلمه (یشعرون) در آیهای که در خلال روایت بالا آمده است نشان میدهد که درک عشق الله و تمییز دادن فرصتهای عاشقی نیاز به شعور بالایی دارد. شعور به معنای باریکبینی، درک دقیق و ریزبینی است و تنها انسانهای با شعورند که میتوانند آغوش باز خداوند را از لابهلای تمام مصیبتها و بلاها یا در پس تمامِ نعمتها دیده و از یاد او و عشق بازی با او غافل نشوند.
اما کسی که چنین درکی را نداشته و با هر امتحانی (نعمت و یا مصیبت) سریعاً دل از خداوند برگرفته و غافل میشود، حتماً در این مسیر از سوی خداوند امداد شده و به واسطه نعمتها از آغوش اِله راستینش لحظه به لحظه فاصله میگیرد.
گاه انسان با انتخاب یک همسر، یک رشته تحصیلی، یک شغل، یک محل زندگی ... از آغوش خداوند به سرعت فاصله میگیرد و عجیب آنکه گاه علیرغم داناییاش به نتیجه این انتخاب، بر آن پافشاری و اصرار میورزد.
و اما... هرگز فراموش نکنیم که همه این جریانات، وسیلههای امتحان ما هستند (انّ ذلک فتنه لهم) و گرنه همان خالقی که این وسیلههای امتحان را در پیش روی ما قرار دادهاست، حتماً به اندازه نیازمان، یاریمان خواهد کرد و به اندازه مصیبتهایمان، بر قلب ما شکیبایی نازل میفرماید. اما آنچه که در این میان حائز اهمیت است آن است که انسانها:
این فرصتهای طلایی را بشناسند، از آنها در راستای عشق به الله و قربِ او استفاده کنند، با دیدنِ مصیبتها و از دست رفتن نعمتها غم به دل راه نداده و از هجوم نعمتها شادمان و هیجانزده نشوند.
باید مراقب باشیم تا به خاطر از دست دادن نعمتها، نعمت قربِ خداوند را از دست ندهیم و در زمانی که نعمتی را به دست آوردهایم غرّه نشده و از آغوش او غافل نگردیم.
فراموش نکنیم که قیمت دل ما، به سطح غمهای ماست، کمی ظرف دلمان را از غم های الهی و انسانی پر کنیم تا از شرّ غصههای دنیا رها شده و به شادی و آرامش برسیم.