استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران گفت: خطبه سال 60 هجری امام حسین(ع) در راستای امربهمعروفونهیازمنکر پیش از قیام عاشورا در جامعهای که مردمش به سمت آداب قبیلهای چرخش کرده بودند، ایراد شد و این را تنها آگاهان جامعه متوجه شدند.
عقیق: نشست ویژه خانه اندیشمندان علوم انسانی با حضور صادق آیینهوند رئیس پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و حجتالاسلام داود فیرحی استاد علوم سیاسی دانشگاه تهران عصر روز گذشته (6 آبان ماه) برگزار شد.
حجتالاسلام فیرحی در ابتدا عنوان کرد: یک اتفاقی در سالهای صدر اسلام رخ داده و باعث تولید دیدگاهها و متنهای خاص شد، خطبه امام حسین(ع) سال 60 هجری به نقل از امام علی(ع) حدود یک سال پیش از اتفاقات کربلا ایراد شد و جزو اسناد سلسلةالذهب است، این خطبه درباره امر به معروف است، چرا که ظاهراً در داخل دولت اسلامی دگرگونی آغاز شده بود و آگاهان جامعه آن را احساس کرده بودند.
وی با اشاره اینکه در آن دوره جامعه تحت فشار تقابلهای قبیلهای قرار گرفته بود، افزود: مواردی این گونه باعث شد، مردم از آرمانهای پیامبر(ص) دور شوند و اینجا بود که اندیشه اصلاح پدید آمد و مسیر اصلاح هم توسط خود خاندان اهل بیت(ع) رهبری میشد، در نهایت این اندیشه با مفهوم امر به معروف و نهی از منکر گره خورد.
حجتالاسلام فیرحی با بیان اینکه در نظام مذهبی، سیاسی و دولت پیامبر(ص) هم به تدریج انحرافاتی رخ داد و کسی منکر آن نیست، ابراز داشت: این تحریف یعنی چرخش دوباره به آداب قبیلهای که تقریباً نشانههایش در زمان خود پیامبر(ص) بود ولی به تدریج که رشد کرد، فاصلهها مشخص شد و از جمله فاصلهها نگاه اهل بیت(ع) به مسأله حکومت است.
وی ادامه داد: خطبه امام حسین(ع) در سال 60 هجری از این زاویه است، ایشان در آن دوره توضیحاتی ارائه میدهند و فکر میکنند تغییرات را نمیتوان کنترل کرد، مگر مکانیزمی برای آن در نظر گرفته شود و آن هم امر به معروف و نهی از منکر است، به تدریج نه تنها امر به معروف و نهی از منکر یک اهرم نظامی و بازدارنده قدرت نشد، بلکه خود این امر به معروف تبدیل به ابزار دولت برای کنترل شهروندان شد، امر به معروف و نهی از منکر دو وجه داشت؛ یکی نظارتی شهروندان به شهروندان، دوم نظارت شهروندان به دولت که قسمت دوم فلج شده بود و دولت اموی یاد گرفت که چگونه ابزار نظارتی علیه دولت را به کنترل دولت علیه شهروندان تبدیل کند.
حجتالاسلام فیرحی با اشاره به اینکه خطبه امام(ع) هم دقیقا توجهش به نظارت شهروندان به دولت است و به همین دلیل هم حساسیت نشان میدهد، خاطرنشان کرد: این خطبه آخرین سال حکومت معاویه گفته شده و در نظامهای استبدادی حاکم در آستانه مرگ گشایشی در کارش ایجاد میکند و همان دورانها بوده که خطبه خوانده شده است.
*خراج در جامعه پس از پیامبر (ص)
وی در بخش دیگر سخنانش درباره مفهوم خراج در جامعه آن دوران عربستان گفت: ظاهرا پولهایی آن دوران در حال گردش بود، اعراب که عددی بالای هزار نداشتند، مثلاً رقم درآمدشان را هزارتا، هزارتا ، هزارتا میگفتند، یکی از بزرگترین محققین ما، مرحوم محقق نائینی در سال 286 هجری شمسی نوشته که در آن دوره دولت اسلامی به دو قسمت تقسیم میشود، دولت اسلامی از هجرت قبل از خراج و دولت اسلامی از هجرت بعد از خراج! به هر حال از زمانی که خراج دست دولت آمد به منبع لایزال پول رسیدند، چندین برابر پول نفت کشورهای خاورمیانه و از این پس این دولت بود که به مردم دینارها را میداد و این گونه شد که شرایط عمومی باعث تحول اقتصادی دولت شد و دولت بینیاز از مردم و مردم نیازمند شدند.
فیرحی با برقراری ارتباط بین تحول اقتصادی و احکام نظارتی امر به معروف و نهی از منکر گفت: این دوره یک اشرافیت زیادی پدید آمد و معاویه قهرمان آن بود، اما یک طبقه اشرافی که معاویه تنها نماد آن بود، این طبقه خلیفه را پشتیبانی میکرد و ما شاهد شکاف طبقاتی میشویم و این اعتراضات صدای امام حسین(ع) را به مردم کوفه گره میزند.