20 مهر 1400 6 (ربیع الاول 1443 - 48 : 07
کد خبر : ۴۰۲۵۵
تاریخ انتشار : ۰۷ آبان ۱۳۹۳ - ۱۸:۴۴
بخش دوم از گفت‌وگوی تفصیلی تسنیم با حاج ماشاءالله عابدی
حاج‌ماشاءالله عابدی می‌گوید: مداحی قدیم قدرت و قوت امروز را نداشت، از هر جهت بهتر شدیم، اما بزرگان ما هر مجلس روضه ای نمی رفتند، روضه هم درجه‌بندی دارد و جمعیت انبوه ملاک خلوص روضه نیست.
عقیق: حاج ماشاءالله عابدی را به سال‌ها فعالیتش در مداحی و روضه‌خوانی در مجالس اهل‌بیت(ع) می‌شناسند. وصفی بهتر از نیست اگر زیبایی منش و گذران روزگار یک فرد در میان عامه مردم  شهره به آن باشد. حاج ماشاءالله علی‌رغم همه تلاش‌ها و شناختی که مردم پیر و جوان از او و مجلس داری‌هایش دارند، عموماً در عرصه رسانه‌ها حضور پیدا نمی‌کند. این را از سر تواضع و کتوم‌بودنش برمی‌شناسند. شهره است به مسجدی بودن، آن هم در روزگاری که برخی از مداحان جوان کمتر به سراغ اهالی مسجد می‌روند. مردم مساجد محله خیابانِ ایرانِ شهرِ تهران او را به حضورش در نمازهای جماعت مسجد می‌شناسند. این حضور هرچند این روزها وصف خاصی در میان برخی قلمداد نشود اما از برندهای برتر در تأیید سیر زندگی یک فرد در میان افراد معتبر و جامعه دین‌دار سنتی ایران و محله‌های مذهبی نشین تهران است. جنس روضه‌های بعد از نماز او نمک مساجد این محله‌هاست.

هر چند که همه سفیدی موهایش را خرج خاک خوردن در حریم حسینی می‌دانند اما حاج‌ماشاءالله علی‌رغم سن و سالی که این سال‌ها پیدا کرده هنوز برای حتی دانش‌آموزان مدارس هم وقت می‌گذارد. معلمی و تدریس اخلاق و معارف دینی در مدارس یکی از خاطرات بسیار خوش شاگردان قدیم و جدید اوست. دانش‌آموزانِ سال‌ها قبل او که امروز همه جوانانی هستند که خانواده تشکیل داده‌اند از کردارش می‌گویند که مصداق کلامش است. همین را رمز ماندگاری و سوز روضه‌های وزین و متین‌اش می‌دانند.

دست بلندی هم در شعر و شعر شناسی دارد. دم خور شاعران بزرگی همچون حاج‌ غلامرضا سازگار، حاج علی انسانی، استاد حسان، موید و ... او چیرده‌دست عالم شعر و شعری هم کرده است. او تکیه دارد بر تمرکز بر فهم و شعور نهفته در اشعار، در میانه ادبیات فاخر و گفتار زیبای نثری که در هیئت می‌خواند. توصیه او به مداحان جوان‌تر هم همین است. برخی بر این باورند که علت این همه دقت و توجه حاج ماشا‌ءالله در روضه‌خوانی و مجلس گردانی حضورش در پای منابر بزرگان وعظ و علمای اخلاق همچون مرحوم ‌آیت‌الله مجتبی تهرانی، آیت‌الله حق شناس و در این روزها، آیت‌الله جاودان است.

استاد روضه است برای همین بحث و گفت‌وگوی ما با او بیشتر حول روضه‌خوانی در مجالس اهل‌بیت(ع) گذشت. از «بهت» تا «روضه باز» و از «رعایت شئون» تا «مکان و زمان روضه» در حد بضاعت خود از محضرش بهره بردیم. بخش دوم گفت‌وگوی خبرگزاری تسنیم با این مداح و پیرغلام اهل‌بیت(ع) را در ادامه می‌خوانید:

 درباره اشک و روضه باز خوانده شما گفتید که به موقع بودن آن مهم است. ما در سیر و سلوک برخی بزرگان خوانده‌ایم که موقع ‌رفتن به روضه عبا سر می‌کشیدند و بدون اطلاع راهی روضه می‌شدند. وقتی می پرسیدند کجا می روید می گفتند می روم مجلس روضه فلانی و روضه را بالاتر از خیل چیزهای دیگر در مسیر سیر و سلوک خود معرفی کردند. اهل روضه و شب زنده داری بودند و روضه حضرت امام حسین (ع) را یک جور دیگر می‌دیدند. براساس گفته‌هایشان در این طی کردن سیر و سلوک انگار سریع‌تر مسیر را می‌رفتند. از نگاه بزرگان جایگاه روضه را برای ما تفسیر کنید. این چه سری است که آن‌هایی که در حالت‌های همیشگی ارتباط با خدا بوده‌اند روضه‌هایشان متفاوت و ماندگار شده است؟

امام راحل می فرمودند" از اغلب وسایل تقرب به خدا روضه امام حسین(ع) است." به هر جهت روضه یک عبادت است و عبادت بودن آن هم به واسطه توصیه‌های معصومین (ع) است. هر عبادتی خلوصی می‌خواهد اگر نماز را بدون خلوص بخوانیم درست نیست حتی یک جزیی از نماز خالص نباشد و ریا باشد همه نماز باطل است. درباره روضه هم ما معتقدیم که حتی بیشتر از نماز موجب تقرب انسان به خداست به شرطی که از درجه بالای خلوص برخوردار باشد.

عرفا و بزرگان ما هم این چنین بوده‌اند، درست است که برای روضه یک حساب ویژه‌ای باز می‌کردند اما همه جا نمی‌رفتند، دقت می‌کردند که کجا خالص‌تر است.خود امام راحل همه جا نمی‌رفت یا همین حاج اسماعیل اربابی همه کس را به خانه اش راه نمی‌داد، واقعا راه نمی‌داد و بزرگان می‌آمدند. آقای حق شناس را من خودم آنجا دیده‌ام، آقای ضیاءآبادی، علامه امینی، آقای مجتهدی، علامه عسگری، آقای فخر اینها همه جا نمی رفتند. اول می‌سنجیدند که کجا بروند درست است هر جا بروند روضه امام حسین(ع) است و تاثیرات خودش را دارد ولی درجه بندی دارد. مثل غذا این چلوکبابی یک جور غذا دارد و چلوکبابی دیگر غذای دیگری دارد. درغذای جسم بعضی‌ها یک تخصص ویژه‌ای دارند و می‌گردند که ببینند چلوکبابی چه جایی بهتر است. غذای روح هم همینطور است. آن چیزی که در وادی امام حسین (ع) به سرعت آدم را جلو می‌برد همین توسل و روضه است منتهی هر چه سالم‌تر، بهتر و عوامل مختلف تاثیر گذار است. مثلا باید توجه کرد پول آن صله‌ای که می‌دهند از کجا آمده است. بعضی از این بزرگان در روضه‌ای شرکت می‌کردند و غذای آن را نمی‌خوردند با این که ما می‌گوییم غذای امام حسین (ع) تبرک است و واقعا هم همینطور است اما آنها یک چیزی بالاتر می‌بینند. لذا روضه با روضه تفاوت دارد، همه خوب هستند ولی خوب‌تر و عالی‌تر داریم. آنهایی که مرد خدا هستند می‌گردند دنبال آن عالی‌ها.

مرحوم علامه مداح، حاج محمد علامه که واقعا در میان مداحان علامه بود، فامیلی او علامه بود ولی واقعا در وادی مداحی هم یک علامه بود. ایشان نقل کرده از کسی که از آقا امام زمان (عج) می‌پرسد آقا از این روضه‌ها کدامشان را بیشتر دوست دارید یکی  را به ما بگویید؛ آقا می‌فرمایند" من همه را دوست دارم" او اصرار می‌کند، می‌فرمایند" فلان جا" ظاهرا سمت مولوی بوده و آدرس می‌دهند و می‌فرمایند" آنجا یک مجلس روضه است، ما آنجا را دوست داریم". آن شخص آنجا می‌رود و می‌بیند یک خانه محقری است و یک پیرزنی است و یک پیت حلبی گذاشته و منبر چیده و بعد روضه خوان می‌آید و می‌خواند و یکی دو نفری هم هستند، این شخص که خودش هم مداح بوده از پیرزن اجازه می‌خواهد که من هم روضه بخوانم، می‌گوید بخوان امروز و فردا و پس فردا می‌خواند، یک دهه بعد به پیرزن می‌گوید اجازه بدهد پاکت‌ آنهایی که می‌آیند و اینجا روضه می‌خوانند را من بدهم. می‌خواهم بگویم روضه با روضه فرق دارد، پیرزن خیلی متاثر می‌شود و می‌گوید نه من یک سال در این خانه و آن خانه کار می‌کنم و پول جمع می‌کنم برای روضه‌ام، تو می‌خواهی زرنگی کنی و پول پاکت‌ها را بدهی؟ امام زمان (عج) چنین روضه ای را دوست دارند. حالا از نظر ما کدام روضه است روضه‌ای که جمعیتی انبوه بیایند و شور وهیجان و سبک جدید بخوانند و چه کنند؟ معلوم نیست نظر امام زمان (عج) آن باشد، ممکن است آن هم باشد ما نمی‌خواهیم بگوییم آن باطل است ولی به هر جهت هر چقدر روضه، خالص‌تر باشد، بهتر و موثرتر خواهد بود.


در بخش روضه سوال آخرم درباره خواندن روضه نوامیس آل الله است. برای خود من سخت است، شاید مستمع با خودش فکر کند حالا این روضه را دارند می‌خوانند من گوش کنم یا نه! من به این مجلس بروم یا نه!. مثلا آنچه که درباره خاندان امام حسین (ع) بعد از اسارت اتفاق افتاد، خیلی از مواقع این‌ها را باز و مکشوف می‌خوانند. برخی همان ابتدا یک اجازه سوری هم از امام زمان(عج) می‌گیرند و عذرخواهی هم به اصطلاح می‌کنندو اما در هر حال چه اجازه داده شود چه نشود می خوانند. به قول شما روضه فی نفسه خوب است ولی برخی مواقع این می‌تواند روی مستمع اثر بگذارد و من نوعی نباید مثلاً این را بشنوم زیرا وقتی می‌شنوم حرمت و قداست می‌شکند. از این جنس روضه نوامیس را می‌توان برشمرد که خیلی سنگین‌تر از هر روضه دیگری است. همانطور که حضرت صاحب فرموده اند " الشام ، الشام، الشام". به نظر شما اینگونه روضه خواندن مراقبت بیشتری نمی‌خواهد؟

این سوال هم درهمان روضه باز نهفته است که باید خوانده شود ویا نه؟ اگر فضا و جای آن باشد باید خوانده شود اگه همه بنا را بر این بگذارند که نخوانند به نفع دشمن است روضه خوان، نخواند ونویسندگان ننویسند پس چه می‌ماند اگر از اول همه این ایده را داشتند از عاشورا چه می‌ماند؟ آن وقت یزیدیان هرچه دلشان می‌خواست می‌کردند. پس اصل روضه باید خوانده شود منتهی به جای خودش اگر یک وقتی من احساس می‌کنم الان اینجا می‌خواهند روضه مکشوف بخوانند و من آمادگی ندارم مثلا من به شخصه معمولا سالی یک بار زیارت ناحیه را می‌خوانم بیش از آن هم نه بالاخره دیگران هم می‌دانند زیارت ناحیه است و الان زمان آن است و لا به لای زیارت ناحیه هم آن نکاتی که مد نظر شماست با صراحت بیان شده است. به من گفتند بیا بخوان نرفتم، بالاتر از این‌هایی که ما از آن پرهیز می‌کنیم را می‌خوانیم.

همین اخیرا به یکی گفتم راس مطهر امام حسین (ع) را به آن وضعیت جدا کنند، سنگین‌تر است یا بگوییم معجر را بردند؟ مسلما ماجرای معجر سنگین تر است. چطور آن سنگین نیست و این سنگین است. گاهی اوقات ما در لابه لای روضه‌ها این نکته‌ها را می‌گوییم که آقا ما داریم روضه حضرت زینب (س) را می‌خوانیم با این خصوصیات صدای مستمع بلند است ولی معنای روضه چیست؟ ما اگر ناراحت هستیم که معجر نوامیس آل الله را برده‌اند. نباید ناراحت باشیم که معجر از سرزن و دختر خودمان برده‌اند؟ اگر واقعا داریم داد می‌زنیم و گریه می‌کنیم پس چرا دختر و زن خودمان اینطوری بیرون می‌آید؟ یعنی اگر همه چیز در کنار هم دیده شود و گفته شود آن وقت اثر آن هم می‌ماند.

من نمی‌خواهم به کسی توهین کنم ولی ما می‌شنویم، اینکه بگوییم روضه حضرت زینب (س) خواندن سنگین است، اگر راست می‌گوییم نباید بگذاریم که زن و بچه‌های خودمان اینطوری بیرون بیایند، لذا آن باید بخواند و من هم آنها را رعایت کنم. اگر می‌گوییم این کار خیلی بدی است برای خانم و دختر من هم بد است که با وضع ناجور در کوچه و خیابان ظاهر شود. گاهی اوقات کارها اشتباه می‌شود، بنابراین روضه مکشوف به جای خود باید خوانده شود اگر اصلا نخوانند و ننویسند به نفع دشمن است.

 یک بحثی که مطرح می شود در ارتباط با رابطه حضور در مجالس  روضه و امید به شفاعت به واسطه اهل بیت(ع) است. چندی پیش از آقای رحیم‌پورازغدی شنیدم که به نقل از شهید مطهری راجع به بحث شفاعت اهل بیت(ع) می گفت اینکه ما دل خوش کنیم که حضراتی هستند که حواسشان به ما است و یک اشکی بریزیم و هرکاری دلمان خواست بکنیم، به تنهایی درست نیست. لذا این که  می‌گویند ما که روضه خواندیم و وصل شدیم و این هر گناهی را توجیه می‌کند و نسبت به حق الله بی‌تفاوت شویم، یک انحراف خطرناک است. عبارت جالبی هم به کار بردند که برخی با این شیوه «قالتاق» شدند. روضه به جای خودش و شفاعت به جای خودش از این طرف نباید باعث بشود ما در امر گناه و در تمرد از حقی که خداوند از ما خواسته گستاخ شویم. این را چطور می‌شود تعریف کرد و تشخیص داد؟ به عنوان یک بزرگ‌تر که سال‌ها به نوعی ذاکر و استاد اخلاق هم بوده‌اید برای ما توضیح بفرمایید؟

این حرف ‌را مقام معظم رهبری هم در میان مداحان فرموده‌اند که شعرهایی نخوانید که مردم را در رعایت واجبات و ترک محرمات سست کند. در همین شعرهایی که اتفاقا صحبت امام حسین (ع) را دارد و اینگونه القاء می کند که هر کاری کنیم امام حسین (ع) هست، این‌ها یکسری حرف‌هایی است که خود آن افرادی هم که می‌گویند می‌دانند که درست نیست. ولی می‌گویند و بعضا می‌خواهند مجلس گرم شود و اشعار حالی و مطالب حالی می‌خوانند وگرنه هر چه درجه محبت آدم به امام حسین (ع) و اهل بیت (ع) بیشتر باشد نشانه آن این است که در عمل به آنها نزدیک‌تر است تا اینکه خود آنها می‌فرمایند "حب علی حسنة، لا یضر معها سیئة" یعنی این که محبت امیرالمومنین حسنه‌ای است که سیئه طرف‌ آن نمی‌آید نه این که گناه کنید به محبتتان ضرر نمی‌زند. اشتباه می‌کنند، چرا اگر کسی به ائمه حب داشته باشد نمی‌گذارد، گناه به طرف او بیاید بنابراین قرآن اجر رسالت را محبت اهل بیت (ع) قرار داده و در آیات دیگر هم می‌گوید که به این جهت آن را اجر قرار داده‌ایم که تبعیت کنید یعنی اگر کسی محبت امیرالمومنین(ع) در دلش بیاید سعی می‌کند مثل ایشان شود. یکی از دوستان می‌گفت آن اوایل انقلاب زنان بدکار را جمع می‌کردند یک جا و یک کانونی بود که نگهداری می‌کردند، او تعریف می‌کرد و می‌گفت یکی از این زنان شیفته یکی از مردانی که خدمه آن جا بود، شده بود به قدری شیفته او شده بود که آن مرد یک پیکان سفید داشت و او این پیکان سفید را هر وقت در خیابان می‌دید می‌رفت بر آن دست می‌کشید و تمیزش می‌کرد.

حال اگر کسی شیفته امیرالمومنین و امام حسین(ع) باشد، می‌بیند امام حسین (ع) چه چیزی را دوست دارد و آن را انجام می‌دهد، اگر بگوید من شیفته امام حسین (ع) هستم باید خیلی مراقب باشد اما متاسفانه ما می بینیم درهیات‌ها ساعت‌ها نوحه خوانی و سینه زنی می‌کنند، بیرون که می‌روند در ماشین نوارهای آن چنانی می‌گذارند و گوش می‌دهند، اینها درجات ضعیفی از محبت دارند و گرنه اگر محبت امام حسین (ع) را داشته باشیم هر چه بالاتر رویم، دقیق‌تر و مراقبتر و مواظب‌تر خواهیم شد وگرنه خودمان را گول زده‌ایم. این که شخص بگوید من امیرالمومنین(علیه السلام) را دوست دارم و برایش مداحی کند و سینه بزند اما هر چه می‌خواهد بگوید، غیبت کند، تهمت بزند و به زن نامحرم نگاه کند، قهوه خانه برود و.. این‌ها بازی است خودشان هم می‌دانند بازی است.

در فرمایشات مقام معظم رهبری نسبت به سبک زندگی اسلامی تأکید شده است. جامعه مداح، بچه حزب‌الهی و بچه هیاتی چقدر از این سبک زندگی که مد نظر حضرت آقا بود دور شدند؟ مداحان و هیئتی ها به عنوان یک الگو چه سبک زندگی را باید رعایت کند؟ برخی اوقات رفتاری دیده می‌شود که احساس می‌شود به شدت با این مولفه‌ها فاصله دارد. مدل زندگی برخی آقایان جور دیگری شده است.

مداح در واقع می‌خواهد مردم را سوق بدهد به آن کسی که مدح او را می‌کند، به امام حسین (ع) به امیرالمومنین (ع) به امام زمان (عج) و الان متداول است قبل از مداحی‌ها چند بیتی از امام زمان (عج) می‌خوانند و می‌خواهند شوق و محبت و مودت مردم را به امام زمان (عج) زیاد کنند لذا مداح باید اول قدم را خودش بردارد، یعنی خودش این شوق و ذوق در او ایجاد شده باشد. باید مراقب نمازش، روزه‌اش، دعایش و مناجاتش، تقوایش و گفتارش باشد. اگر مداحی عین آب خوردن دروغ می‌گوید خدایی نکرده اگر چنین کسی باشد، نمی‌تواند مردم را به سمت درست سوق بدهد چون سبک زندگی اش سبک زندگی ائمه (ع) نیست.

متاسفانه الان یک مقدار موضوعات قاطی شده، مداحی می‌کنند و مدیر هیات هستند ولی خانواده او بد حجاب هستند. این‌ها با هم همخوانی ندارد اگر واقعا می‌خواهد مردم را به سمت اهل بیت (ع) سوق بدهد اول باید خودش اهل بیتی باشد " کونوا دعاة الناس بغیر ألسنتکم " مردم را بخوانید به غیر زبانتان، یعنی با عمل خود مردم را دعوت کنید. خدا رحمت کند مرحوم آیت الله بهجت را یک عده‌ای از اداره‌ای آماده بودند پیش ایشان، فرمودند:" اگر شما به عنوان رئیس اداره دروغ بگویی همه آن کسانی که تابع‌ هستند دروغ می‌بافند" و این در تمام زمینه‌ها است. متاسفانه الان یک اوضاع و احوال این چنینی به خصوص در ارتباط با اعتیاد، مصرف دخانیات و اینها پیش آمده و خیلی آن را شل کرده‌اند.

 بحثی در کلام شما وجود داشت که تاکید بر مقتل خوانی مستند و مستدل داشت. از قول برخی بزرگان شنیدم که می‌گفتند بعضی از افراد روضه‌های عجیب و غریبی می‌خوانند که یا نشنیده‌ایم یا یک مدلی می‌خوانند که ما ندیده‌ایم و به دستگاه ضربه می‌زند. درعین حال بعضی از گروه‌ها هم عین مقتل را می‌خوانند و تاکید دارند که باید به اصل مقتل خوانی بازگشت داشته باشیم. بعضی‌ها فکر می‌کنند این‌ها ژست است در حالی که خود این افراد می‌گویند که اصلاً این گونه نیست و این‌ دقت اتفاقاً رمز کار است.

دو تا مطلب این جا مطرح است. یکی این که مستمعین می‌آیند و با یک فضای باطنی روضه خواندن من و امثال من را گوش می‌کنند و نمی‌دانند که من راست می‌خوانم یا دروغ، آن‌ها گریه خود را می‌کنند به اعتبار این که غیر ممکن است که من مداح دروغ بخوانم، آن فرد اجرش را می‌برد، اگر چه من دروغ خوانده باشم. اگر می‌داند فرد اهل دروغ است نباید به خواندن آن دامن زد. زیرا آن دنیا، آن فرد مواخذه می‌شود و چوب آن را می‌خورد چرا که اگر من پشت تریبون دروغ می‌گویم دامنه آن زیاد است و 10 تا مداح هم با شنیدن آن ممکن است بخوانند و همین طوری بگردد و در بین مردم پخش شود ودر کتاب‌ها وارد شود و این‌طور این دروغ می‌ماند. برای همین است که یکسری از کتاب‌های مقتل اصلا صحت ندارد و به نوعی قابل استناد نیست. این‌ها از کجا آمده است؟ از همین خواندن‌ها شروع  شده و کم کم یک نفر این‌ها را جمع کرده و در کتاب آورده است. یکسری از آن هم برای صدر اسلام نیست، بلکه 300 سال 400 سال پیش نوشته شده است بنابراین اگرامروز ما بگوییم آقا این روضه‌ای که شما می‌خوانید هیچ جا نیست و درست نیست باور نمی‌کند و می‌گوید شما که اشکال وارد می‌کنید، اشتباه می‌کنید در فلان کتاب وجود دارد. این یک اثر نامطلوبی دارد.

دیگر این که ما هر وقت به سلیقه خودمان خواسته‌ایم اسلام را پیرایش کنیم ضرر زده‌ایم. آن که اسلام را آورده پیامبر اکرم (ص) و ائمه هستند و اصل دین را آن‌ها می‌دانسته‌اند، ما کم و زیاد کرده‌ایم من همیشه برای دعاها این مثال را می‌زنم؛ کسی آمد پیش امام صادق (ع) یا امام سجاد (ع)، گفت آقا یک دعایی به من بیاموزید چنین و چنان باشد که عاقبت به خیر باشم آقا این دعا را به او فرمود به نام دعای غریق " یاالله، یا رحمان، یا رحیم، یا مقلب القلوب ثبت قلبی علی دینک" آن فرد که می‌شنید تکرار کرد وگفت" یا الله، یا رحمان، یا رحیم، یا مقلب القلوب و الابصار، ثبت قلبی علی دینک" آقا فرمودند: خدا مقلب القلوب و ابصار است ولی این که من می‌گویم را بگو؛ یعنی نگو "یا مقلب القلوب و الابصار" و اصل دعا را بگو. حال ببینیم ما چقدر به اول این دعا اضافه کرده‌ایم و چقدر به آخر آن اضافه کرده‌ایم.

ما خواستیم آن را زینت بدهیم اما چیزی اضافه کرده ایم درباره دعاهای دیگر هم همینطور است، روضه‌ها هم همینطور است. لذا ما هر چه بخواهیم به سلیقه خودمان برویم و به دین اضافه یا کم کنیم این جز ضرر چیزی دیگری ندارد و این یک نمونه آن است. در روضه هم همینطوری است. مثلا من مداح یک دروغ کوچک گفته‌ام این یکی را دیگری کمی اضافه کرده و ادامه داده است و گاهی اوقات ما که در این کار هستیم می‌فهمیم، مردم نمی‌فهمند گاهی اوقات هم اینقدر ظریف اجرا می‌کنند که ما هم که می‌فهمیم گریه می‌کنیم، می‌فهمیم یک چیزی از خودش می‌سازد ولی اینقدر لطیف و ظریف می‌سازد که ما هم گریه می‌کنیم. مداحی برای من تعریف می‌کرد، می‌گفت من به مشهد رفته بودم  و آن موقع‌ها دسته به راه افتاده بود و دسته دسته می‌آمدند پشت پنجره فولاد. او می‌گفت من دیدیم رئیس یک هیاتی می‌گوید آنجا رفتی داستان یک مریض را بساز  و این را بگو و من هم شنیدم من هم روی دست او یک داستان قوی‌تری ساختم. واقعا دل آدم می‌سوزد که می‌خواهی مردم را گریه بیندازی چرا این گونه جریان سازی میکنی؟ درباره مقتل هم همین‌گونه است.


درباره اهمیت خود هیات، می بینیم که رهبر معظم انقلاب مباحث مربوط به فرهنگ عمومی یا سبک زندگی و زیست اجتماعی مسلمانان یا حتی ازدیاد نسل و خطر پیری جامعه را وقتی می‌خواهند مطرح کنند یا پیش ببرند در جمع مداحان مطرح می کنند. به نظر می‌رسد این یک تصمیم راهبردی است که آن را در جمع مداحان مطرح می‌کنند؟ چون مثلاً درباره همین ماجرای افزایش جمعیت و خطر پیری ایشان گفته بودند که در این زمنیه جناح مومن باید فعال شود. هیئت هم یکی از اماکن اجتماع جناح مومن و مردم جامعه است آیا می‌شود این طور نتیجه گرفت در مسائل مهم فرهنگ عمومی که بایستی عزم ملی در تحقق آن شکل بگیرد این منابر و هیئت ها هستند که می‌توانند اثرگذار باشند. اینکه درون هیئت‌ها باید به مسائل اصلی مملکتی در حوزه‌های فرهنگی خصوصاً فرهنگ عمومی توجه شود.

امروزه چه بخواهیم چه نخواهیم حداقل گوشه‌ای از جمعیت دست هیاتی‌ها و مداحان است، قدیم این چنین نبود. از دید من امروز همه چیز بهتر از قدیم است من خودم یک آدم قدیمی هستم برای آن نسل هستم حتی مداحی این دوره با تمامی نقص‌هایی که دارد حتی هیات‌ها با تمام نقص‌هایی که امروزه دارد بهتر از قدیم است. من قدیم مداحی ها را دیده‌ام، امروز هم دیده‌ام مداحی که الان است با این قدرت و قوت به هیچ وجه در زمان قدیم نبود. البته یک قشری از مداحان می‌گویند قدیم چنان بود و چنین بود اما من که بودم اینگونه نبود و گاهی هم حتی با دوستانم بحث کرده‌ام، من می گویم آقا قدیم مگر یک پاسبان ساده چادر از سر مادران ما بر نمی‌داشت؟ هیچ کس هیچ چیزی نمی‌‌گفت، شما می‌گویید قدیم این چنین بوده پس چرا هیچ چیزی نمی‌گفتند؟ امروز از همه جهت بحث مداحی بهتر از قدیم است، این دید من است. این که آقا این مباحث مهم را در دیدار مداحان فرموده‌اند نشان از اهمیت این قشر است. امروز خیلی از مردم برای مداح به مجلس می‌آیند و در خیلی‌ها از جاها اینطوری شده است البته من نمی‌خواهم بگویم درست است یا نه. آقا هم که به مداحان می‌فرمایند چون می‌دانند آنها با مردم مواجهه هستند و اثر بیشتری دارند لذا وقتی مردم می‌بینند و می‌شنوند بیشتر تاثیر دارد.

یکی از موضوعات هم همین تولید نسل و تکثیر جمعیت است البته تا آن جایی که من می‌‌دانم بعد از توصیه‌های  مقام معظم رهبری در این یکی دو سال یک مقداری آمار امیدوار کننده است به هم جهت مومنین باید قدم اول را به اعتبار ایمان بردارند و این که ایشان نایب امام زمان (عج) است و از جانب امام زمان (عج) و خدامی‌گوید و هر که ایمان دارد باید بیاید جلو و در این وادی هم باید پیش قدم شوند. هم جوانان زودتر تن به ازدواج بدهند، هم سن ازدواج پایین بیاید و هم این که به هر جهت سفارش اسلام را عملی کنند که پیامبر اسلام(ص) به زیادی جمعیت مسلمانان مباهات می‌کند و این را هم عملی کنند. سفارش آقا هم مثل همه سفارش‌های ایشان به جا و به حق و به موقع بوده و مداحان هم باید به جمعیتی که در اختیار دارند این فرمایشات را بگویند و توصیه کنند. الان یک اشکالی به واسطه بدحجابی و بی‌حجابی پیش آمده است ما گاهی در جلسات و محافل می‌گوییم این بی‌حجابی و بدحجابی به ضرر خود خانم‌ها است و یک ضرر هم همین است که چقدر دختر در خانه مانده و منتظر ازدواج هستند.

یکی دیگر از کارهایی که شاید به نام هیئت توسط برخی افراد و جریان ها دنبال می شود وجریان تندرویی منتسب به شیعه به آن دامن می‌زند کارهایی مثل قمه زنی و امثال آن است که بعضی از آن‌ها هدفی دارند و بعضی  از روی نادانی است و بعضی از ذکرها یا لعن‌ها را در بعضی جاها می‌گویند و هیچ توجهی به اختلاف افکنی‌ میان مسلمانان ندارند. نظرتان راجع به این موضوع چیست؟

راجع به اختلافات و ایجاد اختلاف هم سفارشات ائمه معصومین است هم سفارش مکرر مقام معظم رهبری که اتحاد و اتفاق ایجاد شود و هم سفارش خود امامان و سیره‌ ائمه و سیره‌ی بزرگان ما ایجاد اتحاد واتفاق بوده و هست. صدر اسلام را ببینیم خود امیرالمومنین(ع) که برای ایشان به حق سر و دست می‌شکنیم آن اتفاقات برای خودشان و خانواده ایشان پیش آمد، اما چه کردند؟ صبر کردند و سبب شدند که مسلمانان با هم متفق شوند حتی در نمازهای آنها شرکت کردند این شیوه‌ها را امامان بعدی هم داشتند یعنی من تا به حال ندیده‌ام در روایتی و یا نقل تاریخی چیزی که به صراحت امامان معصوم ما کسی را لعن کرده باشند، هیچ جا ندیده‌ام که اسم برده باشند. این خودش یک درس است و توصیه بزرگان ما هم این بوده است. خود آدم هم احساس می‌کند که ما واقعا نیاز به اتحاد و اتفاق داریم آنهایی که پیش هستند نه با سنی کار دارند نه طرفدار سنی هستند، نه طرفدار شیعه؛ بلکه طرفدار ایجاد اختلاف هستند. همین افرادی هم که مقام معظم رهبری به آن اشاره کردند گروهی هستند که مرکز آن‌ها در انگلیس است. یعنی یک گروهی به سنی ها فحش می‌دهند و یک گروهی به شیعیان هر دو هم از یک جا تامین مالی و لجستیکی می‌شوند. هدف آنها ایجاد اختلاف است آدم خودش درک می‌کند ما یک دشمن مشترک به نام صهیونیست داریم و آنها همه با هم هستند. امروز داعش هم تحت پوشش صهیونیست است و از طرف آن‌ها می‌جنگند. به تعبیر مقام معظم رهبری آ‌نها به نیابت از صهیونیسم هم سنی و هم شیعه را می‌کشند حال ما هم بیایم با هم اختلاف ایجاد کنیم. او از خدا می‌خواهد این اتفاق بیافتد.

آنهایی که به سامرا آمدند و حرم عسکریین را منفجر کردند هدفشان چه بود؟ ایجاد اختلافات بین شیعه و سنی در عراق بود. اگر به این نتیجه می‌رسید کاملا برده بود ولی زرنگی علما به خصوص درایت آیت الله سیستانی سبب شد که به آن هدفشان نرسند، گفتند ما الان این‌جا را منفجر می‌کنیم و شیعه و سنی را به جان هم می‌اندازیم آن‌ها از خدایی که قبولش ندارند این را می‌خواهند که بین شیعه و سنی اختلاف بیندازند.

آن وقت بسیار سادگی است که عده‌ای این‌چنین رفتار می کنند. یک جلسه‌ای بود ما با دوستان بودیم و چند نفری از این‌ها می‌خواستند  لعن کنند ما هم با شدت جلوی آن‌ها ایستادیم و خاموش شدند آخر هم دیدم 7 تا 8 هم بیشتر نبودند و هیچ حرفی هم برای گفتن نداشتند. اگر دیگران هم در جلسات همین‌طوری برخورد کنند و جلوی آن‌ها را بگیرید، کسی دیگر از این کارها نمی‌کند. من در آنجا بلند گو دستم بود و گفتم اگر ولایتی بودن به این چیزها است من از شما ولایی‌تر هستم و این‌هایی که اینجا سینه می‌زنند از شما ولایتی‌تر هستند.

بنابراین باید رعایت کنیم بعضی از اینها آدم‌های ساده‌ای هستند من گاهی گفته‌ام اگر این‌ها با این روحیه زمان امیرالمومنین (ع) بودند به امیرالمومنین (ع) هم ایراد می گرفتند که چرا رفتی نماز خواندی و یا این‌طوری و آن طوری کردی در حالی که  به امیرالمومنین ایراد گرفتن مساوی با کفر و بی دینی است. الان اگر امام زمان (عج) هم بیایند که امیدواریم دیری نگذرد بیایند، یک عده از امام زمان (عج) می‌برند، چرا؟ برای این که فرمایشات امام طبق خواسته دل آنها نیست. همان‌هایی که الان از نایب امام زمان (عج) می‌برند. آقا ما دسترسی به امام زمان (عج) نداریم نایب ایشان می‌گوید اینطوری، باید بگوییم چشم. اگر الان چشم نگفتیم پس فردا که امام زمان (عج) آمد آنجا هم چشم نمی‌گوییم، بنابراین یک چیز بدیهی است که الان موقعیت این نیست که به مقدسات دیگران ناسزا بگوییم یا آنها به ما ناسزا بگویند.

توصیه قرآن و اهل بیت (ع) و علمای بزرگ هم این نبوده و نیست آنهایی که واقعا صلاحیت مرجعیت دارند هیچ کدام اینطوری نیستند و باید گوش بدهیم و تبعیت کنیم واقعا بعضی می‌آیند و این را یک جوری توجیه می‌کنند و می‌گویند اینها یک موضوعات اعتقادی است و اعتقاد تقلیدی نیست که برداشت ناصحیح و بسیار غلطی است اگر بگویم اعتقاد تقلیدی نیست. درست است آنهایی که مربوط به دل و قلب می شود تقلیدی نیست اما اگر بخواهیم این دید را بسط بدهیم پس نماز هم تقلیدی نیست اصل نماز توصیه و توصیه هم مربوط به قلب است پس در نماز هم نباید تقلید کنیم .در حالی که اصل پذیرش توصیه، نبوت و ولایت قلبی است ولی من می‌خواهم با زبانم حرفی بزنم این تقلیدی با دلی بودن فرق دارد بنابراین اصلا هیچ چیزتقلیدی نیست، نه نماز نه روزه نه عبادت؛ بنابراین سفارش به اتحاد و اتفاق یک سفارش بسیار مهمی است و آنهایی که عمل نمی‌کنند واقعا ولایی نیستند اگر چه دم از ولایت می‌زنند. اگر امام زمان (عج) هم بیاید از امام زمان (عج) می‌برند اگر با این روحیه باشند. مگر اینکه یک تغییر و تحولی در آنها ایجاد شود.

تشکر می کنیم از حضرتعالی که با وجود مشغله زیاد برای این گفت وگو وقت گذاشتید، در پایان اگر خاطره ای یا توصیه‌ای از هم نشینی با علما و بزرگانی همچون آیت الله حق شناس، آیت الله جاودان و... دارید بفرمائید؟

من یادم است یک زمانی هیات ما افتاد مسجد امین الدوله، آقای حق شناس هم لطف داشتند و ما از ایشان خواهش می‌کردیم و برای ما صحبت می‌کردند چند جلسه‌ای در حجره ایشان بودیم یک جلسه‌ای ایشان صحبت کرد و بعد ما عزاداری کردیم و ایشان هم نشست. فردا و یا پس فردای آن یادم نیست ما را کشید کنار و گفت من مجلس عزاداری شما نشستم و گفتم نیم ساعت یا سه ربع دیگر تمام می‌شود تمام نشد و یک ساعت دیگر هم تمام نشد. آن موقع ما هم جوان بودیم بعد توصیه کردند که شما رعایت حال همه افرادی که آنجا شرکت می‌کنند را بکنید همه یک طور نیستند یکی ده دقیقه، یک ربع، یکی نیم ساعت توان دارد باید یک حد وسطی را در نظر بگیرید. یک بار هم آقای حق شناس به آقای اربابی توصیه کرده بود، رفته بودند روضه خانه آنها، آنجا هم یک روضه‌ای بود دوشنبه‌ها، مثلا صبح شروع می‌شد تا نزدیکی ‌های ظهر و روضه خوان می‌خواند، به ایشان فرموده بودند که بین روضه‌ها یک نیم ساعت تا سه ربع صبر کنید و تنوعی بدهید، چای بدهید و کاری کنید و توصیه‌های این چنینی داشتند.

آقای جاودان هم که از شاگردان برجسته آقای حق شناس هستند ما خیلی مدیون ایشان هستیم. سالهای قبل از انقلاب یک تندرویی‌هایی می‌شد ایشان هم به طرق مختلف به ما تذکر می‌دادند که سینه زنی و عزاداری شما اینطوری باشد و سعی می‌کرد که ما در خط صحیح و متعالی باشیم این توصیه‌ها را شهید حجت‌الاسلام آشیخ محمود غفاری هم می‌کرد. ایشان اگر الان بود در این جلسات سینه زنی و اینها نسبت به بسیاری از این نوحه خوانی‌ها و سینه زنی‌ها ایراد می‌گرفت، او می‌آمد در جلسات ما و سینه زنی هم شرکت می‌کرد و عمامه را کنار می‌گذاشت ما گاهی لا به لای خواندمان می‌رفتیم در یک وادی دیگر مثلا وادی محبت و کربلا و... ایشان سینه نمی‌زد و می‌گفت سینه زنی برای این چیزها نیست مال عزاداری است. حالا الان بیایید و ببینید از اول تا آخر مجلس همین است و خبری از عزاداری برای امام حسین (ع) نیست یا کمتر است.

آخرین حرفم این است که حرف علما را باید بشنویم، ما بیشتر از دیگران باید بشنویم نه این که آنجایی که باب طبع است بشنویم و آن جایی که باب طبع نیست نشنویم، نه؛ به اصطلاح می‌گویند آیات قرآنی را اگر یک آیه را هم قبول نداشته باشیم انگار همه آیات را قبول نداشته‌ایم به خاطر این که همه را قبول کرده‌ایم. وقتی ما می‌گوییم مقام معظم رهبری نایب امام زمان (عج) و ما مقلد ایشان هستیم باید اولا بگذاریم نظرشان را بگویند، مااینقدر این طرف و آن طرف جو سازی می‌کنیم که نتوانند نظرشان را بدهند و برخی از ما این را قبول نمی‌کنیم.

اگر امام زمان (عج) فردا آمد وگفت چرا حرف نایب من را قبول نکردی و گوش ندادی چه می‌توانیم بگوییم؟ باید با رغبت بگوییم چشم. قرآن می‌گوید " اگر به خدا ایمان آوردید اگر اتفاقی افتاد و حکمی پیامبر (ص) کرد قبول کنید حتی در دلتان هم نباید چیزی باشد." الان حکم پیامبر (ص) را از کجا بگیریم از امامان و امام زمان(عج). امامی که غایب است یا نایب او؟ اگر ما لیت ‌ولعل آوردیم در واقع داریم برای امام زمان (عج) می‌آوریم، بگذاریم علما حرفشان را بزنند و از آنها تبعیت کنیم و گوش کنیم اگر چه باب طبع ما نباشد. دل آنها برای اسلام بیشتر از ما می‌سوزد و از اسلام هم از ما بیشتر با خبر هستند؛ لذا  باید گوش کنیم. زمان گذشته هم می‌آمدند پیش آقای بروجردی و می‌گفتند آقا ما مثلا 365 روز  مقلد شماییم یک روز عاشورا بگذارید مقلد شما نباشیم این حرف درست است؟ الان هم اینطور بگوییم؟

یعنی ما دلمان به حال دین می‌سوزد ولی دل آنها نمی‌سوزد؟ بنابراین توصیه من این است حرف بزرگان، مراجع به خصوص حرف رهبر معظم انقلاب را بشنویم اگر چه به ظاهر گمان کنیم که باب طبع ما نیست اگر فقط باب طبع خود را گوش کردیم حرف طبع و نفس خود را گوش کرده ایم. این حرف پسندیده‌ای نیست که فلان عالمی که امتحانش را داده مثلا آقای مطهری طرد می‌شود، چرا که فلان حرف را زده است. او یک آدم وارسته‌ای است و گریه‌های آن چنانی‌اش در عزاداری امام حسین (ع) زبانزد است یا مقام معظم رهبری یا آقای بهجت و دیگر علما و مراجع، پس باید حرفهایشان را با جان و دل گوش داده و عمل کنیم.


گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: