پیرمرد توجهی نکرد. آمدند پیش او.
گفتند : "ما وضو می گیریم؛ شما ببینید وضوی کداممان
درست است."
وضو گرفتند. صحیح و کامل.
پیرمرد خنده اش گرفت. گفت : " وضوی هر دوتان
حرف ندارد. این منم که با این و سن و سال اشتباهی وضو می گیرم."
نقشه حسن و حسین گرفته بود.
پی نوشت:
کتاب آفتاب بر نی
منبع:باشگاه
211008