عقیق:رجبعلی نکوگویان، مشهور به شیخ رجبعلی خیاط از عارفان مشهور است. وی متولد 1262 ش در تهران بود. در جوانی ماجرایی همچون ماجرای حضرت یوسف (ع) برایش پیش میآید. خودش میگفته: وقتی آن دختر به من اعلان کرد، وحشت کردم و از منزل فرار کردم. اگر انسان قربالیالله میخواهد، باید دوری از گناه داشته باشد...جوان خیاط پس از رهایی از دام نفس اماره و شیطان و باز شدن چشم و گوش دل ،در صف بندگان شایسته قرار میگیرد. سرانجام او در 22شهریور 1340 هجری شمسی درگذشت. او را از عارفان و اهل باطن دانستهاند و توانایی شناسایی باطن افراد (در اصطلاح: چشم برزخی) را داشته است. قبر او در ابن بابویه تهران است. مناجات همیشگیاش این جملات بود: «خدایا! ما را برای خودت تعلیم و تکمیل و تربیت بفرما. خدایا! پروردگارا! ما را برای لقای خودت آماده بفرما» «کیمیای محبت» (زندگینامه و گفتههای شیخ ) را آقای محمدمحمدی ریشهری نوشته است که در ادامه به برخی از جملات عرفانی این عارف واصل به نقل از این کتاب اشاره میشود: ۱) سعی کنید صفات خدایی در شما زنده شود. خداوند کریم است، شما هم کریم باشید. رحیم است، رحیم باشید ستار است، ستار باشید... 2) عمل، فقط و فقط باید برای رضای باریتعالی و با اخلاص باشد. 3) اگر ما به قدر ترسیدن از یک عقرب از عقاب خدا بترسیم، همه کارهای عالم اصلاح میشود. 4) تو برای خدا باش، خدا و همه ملائکهاش برای تو خواهند بود: من کان لله کان الله له. 5) مقدسها همه کارشان خوب است، فقط «من»شان را باید با خدا عوض کنند. 6) دعا کنید که خداوند از کری و کوری نجاتتان بدهد و تا هنگامی که انسان غیر از خدا بخواهد، هم کور است و هم کر. 7) دل جای خداست. صاحب این خانه خداست؛ آن را اجاره ندهید. 8) دل آینه است. غیر خدا را در آن راه ندهید، که اگر یک لکه کوچک پیدا کند زود نشان میدهد. 9) کار را فقط برای خدا انجام دهید ؛ نه برای ثواب، یا ترس از جهنم. 10) اگر انسان بخواهد راحت شود، باید عمر خود را به خدا واگذار کند و هر چه او میخواهد. 11) حد کمال انسان این است که به خدا برسد، یعنی مظهر صفات حق شود. 12) حال انسان باید همچون فرهاد باشد، تیشهای هم که میزد به یاد شیرین میزد. 13) اگر انسان، خودش علاقهای به غیر خدا نداشته باشد، نفس و شیطان زورشان به او نمیرسد. 14) اگر طالب زرق و برق دنیا هستی، آن را دیر یا زود به دست میآوری، ولی چیزی در آن نیست. اما اگر بخواهی وجود حق تعالی تو را صدا کند و دستت را بگیرد مقداری معرفت پیدا کن و با او معامله کن. 15) اگر مواظب دلتان باشید و غیر خدا را در آن راه ندهید، آنچه را دیگران نمیبینند شما میبینید و آنچه را دیگران نمیشنوند شما میشنوید. 16) اگر کسی برای خدا کار کند، چشم دلش باز میشود. 17) خداوند بقدری مهربان است که گویا فقط همین یک بنده را دارد که دائم به او میگوید: این کار را بکن و آن کار را مکن تا درست بشوی. 18) کسی که دنیا را از راه حرام بخواهد، باطنش سگ میشود. آن که آخرت را بخواهد خنثی است و آن که خدا را بخواهد مرد است. 19) هر کس هر کاری میکند، باید آن ار خوب انجام دهد و محکم کارباشد، خیاط بایستی از کوکهای ریز و نخ محکم استفاده کند. پیامبر اکرم (صلی الله و علیه و آله ) فرموده است: « وَ لَکِنَّ اللهَ یُحِبُّ عَبداً إِذَا عَمِلَ عَمَلاً أحکَمَهُ «؛خدا بندهای را دوست دارد که کارش را محکم انجام دهد. 20) انسان کسی را که دوست داشته باشد برایش پول خرج میکند. ما هم اگر میگوییم خدا را دوست داریم، باید در راه او خرج کنیم. 21) این چرخ خیاطی سینگر را ببینید ؛ همه قطعات ریز و درشتش مارک مخصوص کارخانه را دارد. میخواهند کوچکترین پیچ هم نشان این کارخانه را داشته باشد. انسان مؤمن هم، همه کارهای بزرگ و کوچکش باید نشان خدا را داشته باشد. 22) هر کاری را میکنید، نگویید من کردم. بگویید: مولا مرحمت فرمود و همه را از خدا بدانید. 23) پیش از آنکه منزل (دنیا) را عوض کنید، آرزوهای مردهها را عملی کنید. آنان آرزو میکنند که حتی برای یک لحظه به دنیا برگردند و عملی مورد رضایت خداوند انجام دهند. 24) دین حق همین است که بالای منبرها گفته میشود، ولی دو چیز کم دارد: عشق به خداوند متعال و اخلاص. 25) این عبادات ما، چیزی نیست که در آخرت روی آن حساب کنند و دست ما را بگیرد. کاری که برای ثواب است به درد خودم میخورد، کار را برای خدا انجام دهید. 26) انسان هر مقدار که به دستورهای پروردگار خود عمل کند، به همان اندازه نزدیک به حق میشود و به تشکیلات سلطنت او در میآید. 27) هر نفسی که میکشی امتحان است. در آن نفس ببین که نفست با رحمان شروع میشود یا با نیات شیطان شروع و مخلوط میشود. مواظب باش شیطان و نفس، کلاهت را برندارند. 28) در پاسخ کسی که نصیحتی خواسته بود، فرمود: خدمت به خلق، خدمت به مردم. 29) اغلب مردم در حین مرگ یا پس از آن اقرار میکنند که :‹‹صدق الله و رسوله و...که فایده ندارد، بلکه باید پیش از موت و هنگام حیات اقرار داشت. 30) غصه روزی را نخورید. من نصیحتی میکنم که شما خدا را فراموش نکنید ؛ زیرا خداوند سهم هر کسی را نوشته است. 31) من با خدا متعال انسی داشتم، التماس کردم که سرّ خلقت را به من بفرماید. خطاب آمد :احسان، احسان به خلق. آن مسألهای که انسان را بعد از فرائض به حالت بندگی خداوند تبارک و تعالی میرساند، احسان به خلق است. 32) بدبختترین شخص، کسی است که دچار بلیهای شود و در آن واقعه و حادثه، از حق غافل گردد. 33) به سادات احترام بگذارید و آنان را در هر مرتبه و منزلتی که هستند گرامی دارید. 34) اغلب مردم اظهار میدارند که ما امام زمان را از خودمان بیشتر دوست داریم، حال که اینطور نیست زیرا اگر او را بیشتر از خود دوست داشته باشیم، باید برای او کار کنیم، نه برای خود . 35) شیطان را دیدم، بر جایی که انسان در نماز میخاراند بوسه میزند. 36) در مکاشفات یقین نداشته باشید و هیچ وقت بر مکاشفه تکیه نکنید، همیشه باید رفتار و گفتار امامان را الگو قرار دهید. 37) قاشق برای غذا خوردن است و فنجان برای چای نوشیدن... انسان هم تنها برای آدم شدن خوب است. 38) قیمت تو به اندازه خواست توست، اگر خدا را بخواهی، قیمت تو بی نهایت است و اگر دنیا را بخواهی، قیمت تو همان است که خواستهای. 39) هی نگو دلم اینطور میخواهد، ببین خدا چه میخواهد. 40) خدا همه عالم را برای شما و شما را برای خودش آفریده است. ببینید که چه مقام و منزلتی برای شما آفریده است. 41) اگر چشم برای خدا کار کند میشود(عیناللّه) و اگر گوش برای خدا کار کند میشود(اذناللّه) و اگر دست برای خدا کار کند میشود(یداللّه) تا میرسد به قلب انسان که جای خداست. 42) همه خودهای انسان از خودپرستی است.تا خداپرست نشوی به جایی نمیرسی. 43) از کلمه (ما) بگذرید، آنجا که در کارها کلمه(من) و (ما) حکومت میکند، شرک است.