عبدالله بن عمر که شدید وحشت کرده بود، شبانه به خانه او رفت و با اصرار و التماس به محضرش رسید. او که مشغول عیش و نوش بود، پرسید: برای چه این وقت شب مزاحم شدی. گفت: «ای خلیفهی خدا! آمدهام بیعت کنم.» حجاج گفت: «شبانه؟! خوب صبح میآمدی. پاسخ داد: قربان، اگر تا صبح زنده نمانم، جواب خدا را در قیامت چه دهم؟!» حجاج هم برای تحقیر بیشتر او گفت: حال ندارم بلند شوم و دست بدهم، با پایم بیعت کن – و پایش را به سوی او دراز کرد. او شصت پای حجاج را بوسید و پس از حمد و خوشحالی از حصول توفیق بعیت، خارج شد. (2) و از آن پس معروف شد که «هر کس با دست علی (ع) بیعت نکند، عاقبت با پای حجاج بیعت میکند.»
1-چندین نفر با علی بن ابیطالب علیه السلام در زمانی که به عنوان خلیفه انتخاب شد بیعت نکردند. افرادی از قبیل: قدمه بن مظعون. عبدالله بن سلام. مغیره بن شعبه. عبدالله بن عمر. سعد بن ابی وقاص. صهیب. زید بن ثابت. اسامه بن زید. کعب بن مالک.
«لم یباعه قدامة بن مظعون وعبد الله بن سلام ، والمغیرة بن شعبة ، وعبد الله بن عمر ، وسعد ، وصهیب ، وزید بن ثابت وأسامة بن زید ، وکعب بن مالک ، وهرب قوم إلى الشام وهؤلاء یسمون العثمانیه»
2- وفی کثیر من الکتب أن ابن عمر طرق الحجاج لیلا وقال
هات یدک أبایعک لأمیر المؤمنین عبد الملک فانی سمعت رسول الله – صلى الله علیه
وآله وسلم – یقول : من مات ولیس علیه بیعة امام
فموته جاهلیة ، فأنکر علیه الحجاج مع کفره وعتوه وقال له : بالأمس تقعد عن بیعة
علی بن أبی طالب وأنت الیوم تسألنی البیعة من عبد الملک بن مروان ؟ یدی عنک مشغولة
لکن هذا رجلی
در میزان الاعتدال آمده است که او با برخی بیعت نکرد اما
با عبدالملک بن مروان بیعت کرد.
پی نوشت:
سیر أعلام النبلاء ۳ : ۲۳۱
واصبهانی به نقل از مجمع الزوائد ۷ : ۱۱۷
منبع:جام
211008