عقیق:پس
از آنكه عباسيان در سال ۱۳۲
قمري با شكست نهايي امويان، خلافت را از آن خود كرده و از مردم براي خويش بيعت
گرفتند، گرچه در آغاز خلافتشان به رهبري ابوالعباس سفاح، با بني اعمام و همرزمان
سابق خود، يعني علويان رابطه نيك و رفتاري پسنديده داشتند، ولي پس از مرگ سفاح و
آغاز خلافت منصور دوانقي، اختلاف ميان بني عباس و علويان شدت گرفت و حاكمان وقت با
بيرحمي تمام، علويان مبارز را سركوب كردند.
در عصر موسي الهادي [چهارمين خليفه عباسيان]، شيعيان و
محبان اهل بيت (ع)، به ويژه علويان مبارز، به بهانههايي واهي مورد آزار و اذيت
عمر بن عبدالعزيز بن عبيدالله [از نوادگان عمر بن خطاب] عامل هادي عباسي در مدينه
منوره، قرار ميگرفتند. تا اينكه آنان به تنگ آمده و تصميم به قيام بر ضد عباسيان
گرفتند. رهبري اين قيام را حسين بن علي بن حسن مثلث بن حسن مثني بن امام حسن مجتبي
(ع) بر عهده داشت.
آنان در سيزدهم ذي قعده قيامشان را با شعار «المرتضي من آل
محمد (ص)» آغاز كردند و با نيروهاي عمر بن عبدالعزيز عمري درگير شده و آنان به
شكست و عقب نشيني وادار كردند و سرانجام عمر بن عبدالعزيز عمري، از چنگ آنان گريخت
و در نتيجه، شهر مدينه در اختيار علويان قرار گرفت و حسين بن علي با در اختيار
گرفتن صندوق خانه بيت المال و تقسيم آن ميان مبارزان و مستمندان، به رتق و فتق
امور پرداخت و خود را براي هجوم به مكه معظمه آماده نمود. علويان، پس ازيازده روز
درنگ در مدينه، در ۲۴
ذي قعده، عازم مكه معظمه شدند. وليكن در مكاني به نام «فخ» با سپاهيان هادي عباسي
مواجه شده و پس از نبردي سنگين، متحمل شكست گرديدند و بسياري از آنان، از جمله خود
حسين بن علي به شهادت رسيدند. (۱)
موقعيت جغرافيايي فخ:
۱-اين منطقه در ورودي شمالي مكه مكرمه و در چهار كيلومتري
مسجدالحرام قرار دارد.
۲-مزار شهداي فخ در ديواره محصوري در دامنه كوه فخ و در كنار آن
منطقه همواري به نام «ذيطوي» كه محل تشكيل جلسات قريش در واقعه صلح حديبيه است،
قرار دارد.
۳-راه مواصلاتي به اين منطقه از تقاطع طريق المدينه المنوره
(تنعيم) با شارع شهدا ميباشد.
۴-بدن مطهر بخشي از شهداي فخ در ديواره محصوري كه مقابل آن
تابلوي «مقبره عبدالله بن عمر رقم۲» ثبت شده است مدفون ميباشد
و تعدادي ديگر در ديواره محصور مقابل آن در دامنه كوه قرار دارند.
پيش گويي ائمه معصومين از واقعه شهادت اصحاب فخ
امام باقر عليه السلام ميفرمايند: پيامبر (ص) با جمعي
از اصحاب از منطقه فخ عبور ميكردند كه ازمركب پياده شده و نماز خواندند. در ركعت
دوم ناگهان گريستند به طوري كه اصحاب نيز به گريه افتادند. بعد از نماز حضرت
فرمودند: جبريل بر من نازل شد و فرمود: مردي از
فرزندان تو در اين مكان، به شهادت ميرسد و شهداي همراه او اجر دو شهيد را خواهند
داشت.
حضرت علي عليه السلام فرمودند: شهداي فخ از بهترين اهل
زمينند.
نصر بن قروش مدير كاروان حج امام صادق (ع) ميگويد: امام
در راه به من فرمودند هرگاه به فخ رسيديم خبرم كن. گفتم مگر نميدانيد كجاست؟
فرمودند: چرا ولي شايد خوابم ببرد. به فخ كه رسيديم حضرت وضو گرفتند و نماز
خواندند و سپس فرمودند: مردي از اهل بيت من با گروهي به شهادت ميرسند كه ارواح
آنان زودتر از بدنهايشان به بهشت ميرسد.
امام كاظم عليه السلام هم در ديداري با حسين بن علي با
ذكر انالله و انا اليه راجعون خبر شهادت او را به وي ميدهند.
امام جواد عليه السلام نيز ميفرمايند: لم يكن لنا بعد
الطف مصرع اعظم من فخ
زمينههاي پيدايش قيام فخ:
عباسيان به اسم علويون حكومت را در سال ۱۳۲ هـ. ق از آن خود كردند اما
دوران آنان در اذيت و آزار نسبت به اهل بيت سياهتر و وحشتناكتر از امويان بود.
«موسي الهادي عباسي» چهارمين خليفه عباسي كه معاصر شهيد فخ بود، ابتداي سال ۱۶۹هـ. ق، به حكومت رسيد و
يكسال و سه ماه حكومت كرد و فردي شرابخوار و قمار باز بود و ظلم و ستم زيادي نسبت
به اهل بيت و يارانشان روا داشت.
حالا مگر قيام لازم بود؟
«موسي الهادي» در ابتداي حكومت خود دستور داده بود حقوق
و مزاياي علويان را قطع كنند و در ميان شيعيان رعب و وحشت ايجاد كنند و با پيدا
كردن افراد منسوب به خاندان حضرت علي (ع) و فرستادن آنها به بغداد جايزه بگيرند.
او پس از به قدرت رسيدن، «اسحاق بن عيسي» را كه تا
اندازهاي با شيعيان ملايم بود از زمامداري مدينه عزل كرد و به جايش دشمن معروف
اهل بيت عليه السلام «عمر بن عبدالعزيز
بن عبدالله بن عبدالله بن عمربن خطاب» را منصوب كرد. عمر بن عبد العزيز فرماندار
جديد مدينه دستور داده بود هر روز شيعيان بايد به دارالاماره بيايند و به شكل
تحقيرآميزي خود را معرفي كنند. اين سختگيريها عاقبت باعث شد تا جمعي از شيعيان به
رهبري حسين بن علي در سال ۱۶۹ هـ. ق، به اذن امام معصوم (ع) قيام
كنند. با اين قيام، حاكم ظالم مدينه فرار كردو مدينه بعد از ۴ روز به تصرف شيعيان در آمد و
علويان با شعار «اَحد اَحد» وارد مسجد شدند.
صاحب فخ ميفرمايد: ما اقدام به قيام نكرديم تا اينكه با
امام موسي بن جعفرعليه السلام مشورت كرديم و او به ما دستور قيام داد.
اذان شيعي درعصر عباسي!
با تصرف مدينه صاحب فخ دستور داد اذان شيعي كه مشتمل بر
عبارت حي علي خير العمل است گفته شود.
يا علي گفتند و عشق آغاز شد:
بعد از نماز صبح، مردم با حسين بن علي بر طبق تعاليم
قرآن و سنت پيامبر و رهبري فردي مورد پسند از آل محمد (ص) با او بيعت كردند و چون
ايام حج نزديك بود همگي محرم شدند و در روز ۲۴ ذي القعده به سوي مكه حركت
كردند.
حسين بن علي (ع) صاحب فخ كه بود؟
ارطاه گويد: هنگام بيعت، حسين بن علي (ع) اينگونه گفت:
براساس كتاب خدا و سنت رسولش و اطاعت از خداوند و ترك معصيت او با شما بيعت ميكنم
و شما را به كسب رضايت آل محمد (ص)، عمل به عدل و جهاد با دشمن دعوت ميكنم.
وي فردي بسيار كريم و اهل سخاوت و داراي كرامات بوده است.
حسن بن هزيل ميگويد: حسين بن علي (صاحب فخ) به من گفت:
مبلغي براي من وام بگير. هزيل ميگويد: بخشي از آن مقدار را كه ميخواست زير حصيري
كه معمولا رويش نماز ميخواند گذاشتم و روز بعد كه بخش ديگري پول را آوردم ديدم
پولي زير آن حصير نيست. ازاو پرسيدم: آن پول چه شد. فرمود: از آن نپرس. هزيل ميگويد
دوباره سئوال كردم، فرمود: مردي رنجور و با چهرهاي زرد از مدينه پيش من آمد و من
همه آن پول را به او دادم ولي فكر ميكنم پاداش به خاطر آن نزد خدا نداشته باشم
چون كمترين علاقهاي به آن پولها نداشتم. زيرا خداوند ميفرمايد: «لَن تَنَالُواْ
الْبِرَّ حَتَّى تُنفِقُواْ مِمَّا تُحِبُّونَ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ
فَإِنَّ اللّهَ بِهِ عَلِيمٌ»
دشمن چه كرد؟
فرمانده عباسيان (موسي بن عيسي) بعد از اطلاع از حركت
حسين بن علي به طرف مكه پس از سپاهي عظيم در منطقه فخ مانع ورودكاروان حسين بن علي
به مكه شد به طوريكه تعداد لشگريان دشمن ۴۰۰۰ نفر بود و حال آنكه
حسين بن علي كمتر از ۵۰۰ نفر را به همراه داشت.
اعتراف به حق از سوي دشمن:
موسي بن عيسي به «ابوالعوجاء» ميگويد: به خدا قسم آنها
پيش خدا از ما گراميترند اما چه بايد كرد كه «الملك عقيم» سپس جسورانه گفت اگر
پيامبر (ص) هم درباره سلطنت با ما مخالفت كند با
شمشير او را خواهيم زد و آنگاه گفت: طبلهاي جنگ را به صدا در آوريد.
همچون اباعبدالله حسين (ع) و يزيديان:
حسين بن علي مانند عمويشان امام حسين (ع) در خطبهاي خود
را معرفي و دشمن را به عمل به قرآن وسنت نبوي سفارش كرد. ولي افسوس كه همانند سپاه
يزيد، عباسيان نيز دشمن خاندان اهل بيت (ع) بودند و بر جنگ و عناد خود اصرار
داشتند.
و گزارش كوتاه از صحنه جنگ...
بعد از اقامه نماز جماعت صبح به امامت حسين بن علي،
درحمل سلاح هم برايشان روز هشتم ذي الحجه ۱۶۹ هـ. ق (يوم الترويه) دشمن
جنگ را آغاز كرد. جنگي كه درآن يك طرف مُحرم بود و طبعا حمل سلاح هم برايشان
غيرجايز؛ كه سرانجام حسين بن علي ۲۶ ساله و يارانش در نزديك «ظلمه» و در حال
احرام به شهادت رسيدند. دشمنان سرها را جدا كردند و بيش از صد سر را بالاي نيزه
گذاشتند كه در جلوي آنها سر حسين بن علي بود و آنها را به بغداد فرستادند. آنها
جمعي را نيز به اسارت گرفتند و تعدادي از آنها را هم بادست بسته به شهادت رساندند.
بدن مطهر شهداء سه روز روي زمين افتاده بود تا اينكه به دست جمعي از شيعيان در فخ
به خاك سپرده شدند. در انتها نيز به دستور حاكم عباسي، اسراء را نيز با دست بسته
به شهادت رساندند.
امام كاظم عليه السلام و سرهاي شهداء
فرماندهان عباسي براي قدرت نمايي در مدينه مجلسي تشكيل
دادند و سرهاي شهداء و حسين بن علي را در ميان مجلس و در حضور امام كاظم عليه
السلام قرار دادند و به ايشان فرمودند: آيا اين سر را ميشناسي؟ امام فرمودند:
بلي و كلمات استرجاع را به زبان آوردند و ادامه دادند: «مضي والله مسلما صالحا
صواما آمرا بالمعروف و ناهيا عن المنكر ما كان في اهل بيته مثله»
ما در فخ چه كنيم:
با توجه به نماز پيامبر (ص) و امام صادق (ع) دو ركعت
نماز در اين مكان استحباب دارد همچنين مستحب است براي ورود به مكه در فخ غسل كنند.
پی نوشت :
1- نك: تاريخ ابن خلدون، ج۲، ص ۳۳۵؛ تاريخ أمراء المدينه المنورة [عارف احمد عبدالغني]، ص ۱۴۲؛ سبل الهدي و الرشاد [صالحي شامي]، ج ۲۱، ص ۷۴؛ المحبر [محمد بن حبيب بغدادي]، ص ۳۷؛ الكامل في التاريخ [ابن اثير شيباني]، ج۶، ص ۹