06 آبان 1400 22 (ربیع الاول 1443 - 28 : 17
کد خبر : ۳۵۵۴۷
تاریخ انتشار : ۰۵ شهريور ۱۳۹۳ - ۰۷:۳۲
درس‌های قرآن «معلم دوست‌داشتنی»
حضرت موسی(ع) بنا شد نزد حضرت خضر(ع) شاگردی کند و بخشی از علوم او را بیاموزد، پس حضرت خضر(ع) گفت: «إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطیعَ مَعِیَ صَبْراً»(کهف/67) تو صبر نخواهی کرد؛ شاگرد اگر خواست شاگرد خوبی باشد باید صبر و حوصله کند.
عقیق: حجت‌الاسلام قرائتی که بیش از 30 سال به تدرس علوم و معارف قرآنی می‌پردازد سال گذشته در نمایشگاه بین‌المللی قرآن کریم به عنوان محبوب‌ترین چهره قرآنی انتخاب شد بر همین اساس نام «معلم دوست داشتنی قرآن» را برای وی برگزیم و در طرحی با همین عنوان از سال گذشته به بازخوانی بخشی از مطالب ایراد شده در برنامه درس‌هایی از قرآن حجت‌الاسلام قرائتی می‌پردازیم.

در ادامه بخشی از این مطالب با موضوع «معلم و شاگرد» که در تاریخ 25 شهریورماه سال 1361 در برنامه درس‌هایی از قرآن ایراد شده است تقدیم مخاطبان خبرگزاری فارس می‌شود.

رشد نتیجه علم‌آموزی است

نکته 1) قرآن وقتی تعریف خودش را از قول جن می‌کند، می‌گوید: «یَهْدی إِلَى الرُّشْدِ»(جن/2) جنی‌ها وقتی قرآن را شنیدند آمدند، گفتند قرآن کتابی است که به سوی کمال و رشد هدایت می‌کند؛ اصولاً فایده‌ علم، رشد است.

نکته 2)  قرآن می‌گوید: «فَوَجَدا عَبْداً مِنْ عِبادِنا آتَیْناهُ رَحْمَةً مِنْ عِنْدِنا وَ عَلَّمْناهُ مِنْ لَدُنَّا عِلْماً»(کهف/65) علم لدنی یعنی علمی که از طرف خداست و نیاز به مطالعه ندارد، اولیاء ما علم‌شان همین گونه است.

ادب شاگرد در مقابل معلم

نکته 3) خضرت موسی(ع) نزد حضرت خضر(ع) که علم لدنی داشت، رفت تا شاگردی کند و گفت: «قالَ لَهُ مُوسى‏ هَلْ أَتَّبِعُکَ عَلى‏ أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ رُشْداً»(کهف/66) اجازه می‌فرمایید که «أَتَّبِعُکَ» تابع تو باشم؟ از همین کلمه ابتدا ادب شاگرد روشن می‌شود یعنی اینکه شاگرد برای نشستن سر کلاس استاد از او اجازه گرفت.

نکته 4) در ادامه می‌فرماید: «‏أَنْ تُعَلِّمَنِ مِمَّا عُلِّمْتَ» نمی‌گوید: هر چه بلد هستی یادمن بده، می‌گوید: «مِمَّا عُلِّمْتَ» از آن چیزهایی که بلد هستی. از اقیانوس علمت قطره‌ای به من یاد بده، این‌ها همه‌اش ادب است.

خصوصیات شاگرد خوب

نکته 5) حضرت خضر(ع) به حضرت موسی(ع) گفت: «قالَ إِنَّکَ لَنْ تَسْتَطیعَ مَعِیَ صَبْراً»(کهف/67) تو صبر نخواهی کرد. شاگرد اگر خواست شاگرد خوبی باشد، باید صبر و حوصله کند.

نکته 6) «قالَ سَتَجِدُنی‏ إِنْ شاءَ اللَّهُ صابِراً وَ لا أَعْصی‏ لَکَ أَمْراً»(کهف/69) گفت ان‌شاءالله خواهی دید که من صابر هستم و به حول و قوه‌ خدا من صبر می‌کنم و شاگرد خوبی هستم که معصیت امر تو را نمی‌کنم؛ این هم باز ادب شاگرد است.

نکته 7) «وَ کَیْفَ تَصْبِرُ عَلى‏ ما لَمْ تُحِطْ بِهِ خُبْراً»(کهف/68) وقتی انسان صبر می‌کند که اطلاع داشته باشد. برخی چون آینده‌ کارها را نمی‌دانند، بی‌حوصلگی می‌کند در حالی که اگر کسی آینده‌ چیزی را بداند، کم حوصله نیست.


منبع:فارس
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: