انسان نیز براى خالص شدن، نیازمند امتحانى سخت است تا جوهره اصلى اش نمایان شود كه در نتیجه وارد مرحله استحقاق و محبت الهى گردد و با خطاب "ارجعى" لایق دیدار پروردگارش شود. دنیا میدان آزمایش است و انسان هدف این آزمایش، پس حریف قدرى چون شیطان لازم است تا انسان بتواند در مصاف با او، استعدادهاى خارقالعاده خود را شكوفا كند
بنابراین اگر نفس اماره و نیروهاى سركش و شیطانها نبودند، انسان نمىتوانست در معرض آزمون الهى قرار گیرد و با نفى و طرد و مبارزه با آنها، موجب شكوفا شدن استعدادهاى عالى انسانى و سیر در مسیر كمال و خوشبختى و سعادت ابدى شود، پس شیطان شر مطلق نیست."علامه طباطبایى" فرموده است: "اگر شیطانى نبود، نظام عالم انسانى هم نبود، و وجود شیطانى كه انسان را به شر و معصیت دعوت كند، از اركان نظام عالم بشریت است، و نسبت به صراط مستقیم، او به منزله كناره و لبه جاده است و معلوم است كه تا دو طرفى براى جاده نباشد، متن جاده هم فرض نمىشود".(4) البته وجود نیروهاى شر، خلاصه در ابلیس یا شیطان بزرگ نمى شود، بلكه بسیارى از انسان ها و جنیان نیز با او همراه و در كنار او هستند و همه اینها به منزله همان لبه جاده و دره هاى سقوط اند. هم چنین به تجریه و تحقیق ثابت شده است كه فلزات براى آن كه از ناخالصى و زوائد پاك شوند، باید در كورههاى داغ قرار گیرند تا پس از آن به شكل فلزى با ارزش درآیند. انسان نیز براى خالص شدن، نیازمند امتحانى سخت است تا جوهره اصلى اش نمایان شود كه در نتیجه وارد مرحله استحقاق و محبت الهى گردد و با خطاب "ارجعى" لایق دیدار پروردگارش شود. دنیا میدان آزمایش است و انسان هدف این آزمایش، پس حریف قدرى چون شیطان لازم است تا انسان بتواند در مصاف با او، استعدادهاى خارقالعاده خود را شكوفا كند.
پىنوشتها:
1 - ر. ك : سوره بقره، آیه 34
2 - ر. ك: سوره حجر (15) آیه 34.
3 - ر. ك: سوره ص (38) آیات 83 و 82.
4 - تفسیر المیزان، ترجمه فارسى،
منبع:تبیان