سپس فرمودند: مایل بودم شخصى
را سرمایه بدهم براى تجارت به کشور یمن برود، خدمت پدرم حضرت امام باقر (علیه
السلام) رسیدم و عرض کردم :
مى خواهم به فلانى براى تجارت سرمایه بدهم، نظر شما
چیست؟ صلاح است یا نه ؟
ایشان فرمودند:مگر نمى دانى او شراب مى خورد؟
عرض کردم :از بعضى از مؤ منین شنیده ام مى گویند او شراب
مى خورد.
فرمودند: سخنان آنان را
تصدیق کن؛ چون خداوند درباره پیامبر مى فرماید: پیغمبر به خدا ایمان دارد و مؤ
منین را تصدیق مى نماید، بنابراین شما باید مؤ منین را تصدیق کنى
.
آنگاه فرمودند: اگر سرمایه را در اختیار او بگذارى،
سرمایه نابود شود و از بین برود خدا تو را نه اجر مى دهد و نه امانتت را جبران مى کند.
گفتم :براى چه ؟
فرمودند: خداوند مى فرماید: اموالى را که خداوند آن را
مایه زندگیتان قرار داده به نادانان ندهید. آیا نادان تر از شرابخوار وجود دارد؟
پس از آن فرمودند:
بنده تا شراب نخورده همیشه در پناه خدا است و در سایه
لطف او اسرارش پرده پوش مى شود. هنگامى که شراب خورد سرش را فاش مى کند و او را
در پناه خود نگه نمى دارد.
در این صورت گوش، چشم، دست و پاى چنین شخص، هر کدام
شیطان است او را به سوى هر زشتى مى برد و از هر خوبى باز مى دارد.
پی نوشت ها:
1- علامه مجلسی. بحارالانوار، ج103: 84.
2-ناصری، محمود. داستانهای بحار الانوار، ج3: 126.
منبع:قدس
211008