معروفت ترین و مشهورترین اثر علامه مجلسی
این کتاب را شاید بتوان معروفترین و مألوف ترین کتاب فارسی زبان حضرت علامه مجلسی دانست که در آن ضمن پرداختن به آداب و سنن و اخلاق، مسیر تکامل یک انسان مومن از طریق توسل جستن به آداب و اخلاق اسلامی مورد توجه واقع شده است.
کتابی جامع و مفصل در بیان آداب اسلامی
از جمله ویژگی های برجسته این کتاب می توان به جامعیت آن اشاره کرد که در طول این اثر مجموعه مطالب بسیار متنوع و مفصلی در حوزه های مختلف و با ریزبینی ها و دقت نظرهای خیره کننده علامه آنهم با یک نظم و نسق قابل توجه و ادبیات و بیان فاخر قابل تأمل به مخاطب عرضه شده است.
تاریخ گواهی می دهد که این کتاب در ۲۶ ذیحجه سال ۱۰۸۱ (قمری) نوشته شده و موضوع آن هم اخلاق و آداب و سنن اسلامی است.
چهارده باب برای ورود به بهشت برین آداب دینی
موضوعی که در ساختارهای مختلف و عناوین گوناگون و متنوعی، بوسیله مولف و محقق برجسته ای همچون علامه مجلسی از منابع مختلف شیعی گردآمده و در ۱۴ باب تنظیم و تدوین گشته است.
نویسنده کتاب خویش را با بیانی ادیبانه و مسجع و مطنطن آغاز می کند و با شیوه و اسلوبی که مأنوس علمای سلف است به بحث ورود پیدا می کند و انگیزه خود را از تألیف و تحقیق این اثر بیان می نماید.
نمونه از از نثر فاخر و بیان زیبای علامه در حلیه المتقین
سخن آغازین این کتاب که به عنوان مقدمه ای در اول آن آمده با این عبارات شروع می شود:
...چنين گويد احقرتراب اقدام مؤ منين و خادم طلبه علوم ائمه طاهرين محمد باقر بن محمد تقى حَشَرَهُ اللّه مَعَ مَواليهِ الْمطهَرينَ صَلَواتُ اللّهِ عَلَيهِم اجْمَعين كه چون عمده امتياز بنى نوع انسان از ساير انواع حيوان بتخلق باخلاق حسنه و تَزَيُّن بآداب مستحسنه است و بمقتضاى حديث شريف نبوى صلوات اللّه عليه وآله : بُعِثْتُ لاُتَمِمَ مَكارِمَ الاْخْلاق تمامى آداب پسنديده و جميع اخلاق حميده در شرع انور و دين اطهر آنحضرت ظاهر و مبين گرديده و چون مختصرى از مكارم اخلاق در كتاب عين الحيوة بيان شده بود جمعى از سالكان مسالك سعادت و ناهجان مناهج متابعت اهل بيت رسالت عليهم السلام از اين ذرّه حقير التماس نمودند كه رساله دربيان محاسن آداب كه از طريقه مستقيمه ائمه طاهرين صلوات اللّه عليهم باسانيد معتبره باين قليل البضاعة رسيده باشد، بروجه اختصار تحرير نمايد و بجهت عمومِ نفع ، نسبت باهل ابن ديار مضامين اخبار را در لباس لغت فارسى قريب الفهم بجلوه در آورد.
لهذا با ضيق مجال و كثرت اشتغال رعايت حقوق اخوت ايمانى را لازم دانسته و از مقتضاى حديث الدّالُّ عَلَى الْخَيرِ كَفاعِلِهِ اميدوار گرديده اجابت ملتمس ايشان نموده و برچهارده باب و خاتمه مرتب گردانيد.
آنچنان که در متن این مقدمه پیداست، هم به جهت نوع ادبیت متن و قالب بیانی و ساختار واژگانی، از ویژگی های قابل تأملی برخوردار است و هم به شرح انگیزه ها و زمینه های این بحث اشاره دارد.
همچنان که نویسنده عنوان نموده این کتاب دارای چهارده باب است که عناوینش از این شرحند:
آداب جامه و كفش پوشيدن، آداب زيور پوشيدن مردان و زنان ، آداب خوردن و آشاميدن، فضيلت تزويج و آداب مجامعت، آداب مسواك كردن ، آداب استعمال بوى خوش ، آداب حمام رفتن ، آداب خواب رفتن و بيدار شدن ، آداب حجامت كردن ، آداب معاشرت با مردم ، آداب حضور در مجالس ، آداب ورود به خانه و خروج از آن، آداب پياده رفتن و سوار شدن ، آداب سفر.
و بخشی با عنوان خاتمه که دربيان بعضى از «آداب متفرقه و فوايد نافعه» است.
که در هر باب نیز فصول متعدد و متنوعی نیز ذیل همان عنوان باب آمده و شاخه ها و ریزمباحث و فرعیات آن عنوان اصلی مورد توجه و اشاره قرار گرفته است.
باب اول که در بیان آداب جامه و کفش پوشیدن است، خود از دوازده فصل تشکیل یافته است که عبارتند از مواردی همچون فضیلت تجمل و زینت کردن.
در باب دوم به موضوع آداب حلى و زیور پوشیدن مردان و زنان و سرمه کشیدن و درآینه نظرکردن وخضاب کردن اشاره شده است و ذیل دوازده فصل، به موارد مختلف و مباحث این بخش پرداخته شده است که از جمله عبارتند از: فضیلت انگشتر بدست کردن و آداب آن و چیزهایی از این دست.
باب سوم به آداب خوردن و آشامیدن اشاره دارد و در دوازده فصل، به مباحث و فرعیات مهم این حوزه خطیر در زندگی انسان اشاره دارد.
فصل اول از باب سوم دربیان ظرفهائى که در خوردن و آشامیدن وسایر استعمالات مى توان استعمال نمود و آنچه نهى از آن وارد شده است و در فصلهای بعدی هم همین مباحث به طور جامع دنبال شده است.
در باب چهارم به موضوع فضیلت تزویج و آداب مجامعت و معاشرت زنان و کیفیف تربیت فرزندان و معاشرت ایشان پرداخت شده است.
از جمله عناوین این فصلها می توان به فضیلت تزویج کردن و نهى از رهبانیت، صفات پسندیده و ناپسندیده ایشان، آداب نکاح و... اشاره نمود.
باب پنجم به موضوع آداب مسواک کردن و شانه کردن و ناخن و سرتراشیدن و امثال آن اشاره دارد.
فضلیت مسواک کردن، در فضیلت سر تراشیدن و آداب آن، در آداب موى سر نگاهداشتن، در فضیلت شارب گرفتن یعنى موى لب بالا را تا ته گرفتن، آداب ریش بلند کردن، فضیلت موى سفید و حکم کندن آن، از جمله عناوین این بابند.
باب ششم به آداب استفاده از بوى خوش و بوئیدن گل و روغن مالیدن اشاره دارد و از جمله عناوین فصول متنوعش بدین شرحند: سبب پیدا شدن بوهاى خوش در زمین، فضیلت بوى خوش و آداب آن، کراهت رد کردن بوى خوش، فضیلت مشک و عنبر و زعفران و ... .
در باب هفتم آداب حمام رفتن و سر وبدن شستن و دارو کشیدن و آداب بعضى از غسلها مورد توجه قرار گرفته است.
آدابی که در ضمن دوازده فصل آمده و عناوینش اینگونه اند:
در فضیلت حمام، در آداب داخل شدن و بیرون آمدن و دعائیکه باید خواند، در بیان آنچه در حمام نباید کرد و آنچه تجویز شده است، در فضیلت شستن سر وبدن و دفع بوهاى بد از خود کردن، در فضیلت شستن سر با سدر و خطمى، در فضیلت دارو کشیدن، در ازله کردن موى زیر بغل، در غایت زمانیکه نوره را تاءخیر توان کرد، در دعاهاى وقت نوره کشیدن، در اوقات نوره کشیدن و سایر آداب آن، در فضیلت حنا مالیدن بعد از نوره و در آداب غسل جمعه و ... .
باب هشتم، حوزه آداب خواب رفتن و بیدار شدن و بیت الخلا رفتن است.
بیان اوقات خواب، وضو گرفتن پیش از خواب، مکان خوابیدن و آداب پیش از خوابیدن، سایر آداب خوابیدن، آداب و ادعیه که پیش از خواب باید خوانده شود، راههای دفع ترسیدن در خواب و خواب پریشان دیدن ومحتلم شدن، دعاها براى دفع بیدارى و براى بیدار شدن در آخر شب، بیان نماز و دعا براى خوابهاى نیک دیدن وآداب بیدار شدن، بیان اسباب خواب راست و دروغ و تعبیر خواب، آداب بیدارى و مذمت خواب بسیار و... عناوین این بابند.
در باب نهم به آداب حجامت کردن پرداخته شده است.
در مابقی بابها نیز موضوعاتی نظیر آداب معاشرت با مردم و حقوق اصناف ایشان ذیل فصلهایی همچون حقوق خویشان و غلامان و کنیزان، حقوق همسایگان و یتیمان و عشیره وقبیله، حقوق صداقت و اخوت، حقوق مؤ منان بر یکدیگر و حسن معاشرت با خلق، قضاى حاجت مؤ منان و... مورد توجه واقع شده است.
در باب یازدهم به آداب مجالس و بوسیدن و آداب عطسه کردن وآداب نشستن و برخاستن و صحبت کردن و امثال اینها اشاره شده است.
باب دوازدهم به موضوع آداب به خانه داخل شدن و بیرون رفتن اختصاص دارد که در آن مباحثی همچون آداب فرش خانه، آداب عبادت کردن در خانه و دیگر موارد اینچنینی مورد توجه واقع شده است.
عنوان باب سیزدهم درآداب پیاده رفتن و سوار شدن و بازار رفتن و تجارت و زراعت نمودن است که ذیل فصولی متنوع به مباحثی همچون سوار شدن اسب و استر والاغ و انواع هریک، آداب نگاه داشتن ورعایت حقوق چهارپایان و... توجه شده است.
و بالاخره باب چهاردهم که در آداب سفر است و ذیل آن فصولی آمده که با عناوین مختلف، مباحث پیرامونی بحث سفر را مطرح می کند.
از بیان سفرهاى نیک و بد و ایام و ساعات نیک و بد برای سفر تا دفع نحوستهاى سفر با صدقه و دعا.
در خاتمه کتاب هم مطالبی دربیان بعضى از آداب متفرقه مطرح گردیده است.
در خاتمه به عنوان نمونه بخشی از باب اول کتاب را که در بيان آداب جامه و كفش پوشيدن است و فصل اول آن در فضيلت تجمل و زينت كردن است بیان می گردد.
«... بدانكه موافق احاديث معتبره بسيار زينت كردن و جامه هاى پاكيزه و فاخر پوشيدن هرگاه از حلال بهم رسد و مناسب حال او باشد سنت است و موجب خوشنودى پروردگار است و اگر ازحلال بهم نرسد بهر چه ميسرشود بايد قناعت نمايد. وتحصيل زيادتيهاى لباس رامانع عبادت الهى نگرداند واگر حقتعالى روزى را براو فراخ گرداند، درخور آن بخورد و بپوشد وصرف نمايد وبه برادران مؤ من بدهد.
و اگر روزى بر او تنگ شود قناعت نمايد و بحرام و شبهه خود را آلوده نكند، چنانچه در حديث معتبر از حضرت امام جعفر صادق عليه السلام منقول استكه هرگاه خدا نعمتى به بنده خود كرامت فرمايد و اثر آن نعمت بر او ظاهر شود او را دوست خدامينامند وياد كننده نعمت پروردگار خواهد بود. و اگر براو ظاهر نشود او را دشمن خدا مينامند و تكذيب كننده نعمت پرودگار خواهد بود.
و در حديث ديگر از آنحضرت منقول است كه هرگاه حق تعالى نعمتى ببنده كرامت فرمايد دوست ميدارد كه اثرآن نعمت را براو ببيند.
از حضرت اميرالمؤ منين صلوات الله عليه منقول است كه از براى برادر مؤ من خود زينت كنيد چنانچه براى بيگانه زينت كنيد كه خواهيد شما را به خوش ترين هيئتى بيند.
وبسند معتبر منقول است كه حضرت على بن موسى الرضا عليه السلام در تابستان بر روى حصير مى نشستند و در زمستان بر روى پلاس و در خانه جامه هاى گنده ميپوشيدند و چون بيرون ميآمدند براى مردم زينت ميكردند.
واز حضرت صادق عليه السلام منقول است كه حقتعالى زينت و اظهار نعمت را دوست ميدارد و ترك زينت و اظهار بدحالى را دشمن ميدارد و دوست ميدارد كه اثر نعمت را در بنده خود ببيند باينكه جامه خود را پاكيزه كند و خودرا خوشبو دارد، وخانه را نيكو دارد و ساحتهاى خانه را بِروبَد حتى آنكه چراع پيش از فرو رفتن آفتاب روشن كردن فقر را زايل ميكند و روزى را زياد ميكند...».
منبع:حوزه
211008