نکاتی از سخنرانی آیت الله احدی را بخوانید:
*خانواده امیرالمومنین از امروز کوفه را به سمت مدینه ترک کردند، حتی مردم کوفه خواستند تا هفتم حضرت بمانند ولی امام حسن مجتبی(ع) فرمود: وسایل را جمع کنید به مدینه برویم کوفه به ما وفا ندارد.
*شیخ عباس قمی قائل به این است که امشب(شب بیست و سوم)، شب قدر است، امشب همه امور به واسطه ی فکر و ذهن شما مقدر می شود.
*وقتی وارد مدینه شدند مورد استقبال واقعه شدند، شهادت امیرالمومنین خبرش در مدینه پیچید، هر خانه ای از خانه ی بنی هاشم عزا دار شد، امام حسن دستور داد اول به زیارت رسول خدا بروند، وقتی امد کنار قبر پیامبر سلامی عرض کرد و از این قسمت به بعد دیگر متاسفانه از هیچکدام از روات نقل نشده است.
*به آقا امام حسن گفتند که منبر تشریف ببرید، حضرت قبول کردند در حالی که مسجد النبی مملو از جمعیت بود، ایشان در منبر خطبه خواند فرمود شما می دانید چه کسی کشته شد؟ کسی کشته شد که علم اولین و آخرین عالم را داشت، منظور از علم اولین حضرت آدم است و منظور از علم آخرین امام عصر(عج) است، یعنی ایشان هم در آغاز خلقت عالم بود و هم نسبت به خاتم جهان عالم بود.
*در ادامه فرمود: ایشان استکفاف داشت، آنقدر در علم دور اندیش بود که هنوز دارند بیانات ایشان را تحلیل می کنند، امام حسن در ادامه فرمود: ایشان از نظر اقتصاد و معیشت بسیار مستکفی بود، مثلا ایشان کلا یک دست لباس داشت، صفت دیگر ایشان خدا ترسی بوده است، خدا ترسی ایشان به قدری بود که می توانست عامل باز دارنده باشد، اگر خدا ترسی ما عامل باز دارنده نبود باید استاد پیدا کنیم تا آنطور شویم.
*استاد امام حضرت آیت الله شاه آبادی می گوید: سوره ی انسان برای علی(ع) نازل شده است، در آیه ای می گوید: بروید به مردم بگویید ما از روزی می ترسیم که روز هولناکی است، اگر خداترسی از انسان برود به راحتی معصیت می کند، امیرالمومنین کرارا فرمود: دو چیز شما را گول نزند، یکی زندگی دنیوی دوم اینکه خدا به شما مهلت می دهد و شما فریب این مهلت دادن ها را نخورید.
*اگر این خدا ترسی شما به حد کفایت نرسد ثمره و زیبایی هایی که باید از آن طروات بگیرید بدست نمی آید، امیرالمومنین آن چیزی که در جامعه زمان خود مطرح می کرد خدا ترسی بود، امشب باید به اندازه خودمان توشه برداریم.
* در رابطه با شب قدر قرآن می فرماید: ما ادریک...چون میردم نمیفهمند، زیرا مردم پنج دسته اند بعضی ها فراتر از ذات خودشان نمی شناسند و در این شب به مناجات و شب زنده داری نمی آیند، برخی ها در حال تنزیه خدا هستند فقط می گویند لیس کمثله شیء اما در این حد هستند فقط، سوم بعضی ها در مقام اسماء هستند، فقط خدا را در حد اسم صدا می زنند، چهارم کسانی هستند که تشبیه هستند یعنی وقتی نماز می خوانند در برابر تلویزیون و مجسمه می خوانند، فرمود: قسم پنجم کسانی هستند که تمام سفر های زمینی خودشان را رها کرده و به حد استکفاف رسیده اند.