خوب حرف زدن با حرف خوب زدن تفاوت دارد، اما هر دو لوازم یک منبر پر مطلب و جذاب هستند.منبر اگر حرف خوب نداشته باشد که اصلاً منبر نیست و منبری اگر خوب حرف نزند مستمع ندارد. منبری باید حواسش جمع باشد که چهار چوب منبرش ازقرآن و حیث خارج نشود و اگر بقیه موارد در منبر در خدمت این دو رکن بودند، منبر در مسیر درستش قرار گرفته است.
اصلی ترین عامل در منبر موفق اخلاص است. اگر قصد قربت و خدایی بودن در منبر نباشد، شاید یک چند روزی جولان داشته باشد. اما مثل کف روی آب دریاست. وقتی که موج به ساحل می خورد، سریع از بین می رود و آب زلال می آید بالا. در این بیست سال خیلی ها بودند که مثل یک موجی آمدند ویک مدتی هم نمود داشتند، اما بعد از مدتی تمام شدند و دیگر خبری ازشان نشد. همان کف آب بودند. شما مرحوم "شیخ شوشتری" رضوان الله علیهرا ببینید،گاهی با یک جمله مجلس را زیر و رو می کرد. چون که خودش اهل حال بود و صفای باطن داشت. مفاتیح مرحوم "محدث قمی" کنار قرآن در خانه های مردم است. چون ایشان اخلاص فوق العاده ای داشتند و آن را برای و به سمت خدا نوشته اند.
یکی دیگر از عوامل موفقیت این است که منبر قابل فهم باشد. منبری هر چه هنرمند تر و خوش سلیقه تر باشد، منبرش هم پر جاذبه تر است. منبر آمیخته با ارتباطات مردمی است. بعضی سوژه های منبر را خود مردم به من می دهند. گاهی اوقات اهل منبر از بعضی مسئولین، بیشتر با معضلات اعتقادی، اقتصادی، اجتماعی و خانوادگی مردم آشنا هستند. گاهی بعد از منبر ده ها نامه می گیرم و با آن نامه ها با مشکلات مردم وشبهاتی که در ذهن مخاطبین است، آشنا می شوم. منبری باید روانشناس باشد تا بتواند مطالبی را بدون اینکه مخاطبش سؤال کند، مطرح کند.
عامل دیگر موفقیت منبر ،محتوای منبر است. عامل مهم دیگر ،چینش مطالب در منبر است. چینش مطالب از سخت ترین و با اهمیت ترین کارها در منبر است.
منبری نباید قبل و بعد منبرش با هم فرق بکند!اگر شما یک رفتار زننده از من ببینید دیگر صحبت هایم روی شما تأثیری ندارد. حتی اگر بهترین حرف ها را بزنم من را به چشم بازیگری نگاه می کنید که دیالوگی را حاضر کرده و می گوید. منبری مثل پدر می ماند که اگر در تربیت حرف بزند و عمل نکند نمی تواند پدر موفقی باشد. پدر و مادری که خود در اول وقت نماز خود را می خوانند، می توانند فرزندشان را برای خواندن نماز اول وقت تشویق کنند. پس پدر ومادری در تربیت فرزند خود موفق اند که خودشان متخلق به اخلاق خوب باشند. منبری هم هر چه اخلاقی تر و عامل به حرف های خودش باشد تأثیر منبرش هم بیشتر است.
ارتباط منبر با روضه باید حفظ شود. تفاوت شیعه و دیگران در همین است. عشق به اهل بیت و امام حسین (ع) است که باعث شده این منبر ها ایجاد شود. می توان گفت که توسل باعث می شود که منبر قوام و ادامه پیدا کند و اگر این توسل از بین برود، معارف منبر هم از بین خواهد رفت و توسل واشک تنها بدون معرفت ادامه پیدا نمی کند. اگر پشت سینه زنی شناخت باشد همیشه می ماند و اگر شناخت نبود با یک تحول و اتفاق از بین می رود. اگر بدانیم امام حسین (ع) برای چه قیام کرده است هیچ گاه او را رها نمی کنیم.