03 آذر 1400 19 ربیع الثانی 1443 - 31 : 08
کد خبر : ۳۲۷۷۵
تاریخ انتشار : ۲۳ تير ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۸
يكي از خاطرات شيرين و جذاب حجت الاسلام و المسلمين محسن قرائتي كه در سايت وي منتشر شده را با هم مرور مي كنيم:
عقیقيكي از خاطرات شيرين و جذاب حجت الاسلام و المسلمين محسن قرائتي كه در سايت وي منتشر شده را با هم مرور مي كنيم:

يك سال مي خواستم به حج بروم، با خود گفتم: امسال مي‏ خواهم حجّم، حجّي حساب شده باشد. لذا از يك هفته قبل شروع كردم به مطالعه آيات و روايات حج و بعد به سراغ حسابرسي مالي و وصيت‏نامه رفتم، از دوستان و بستگان حلاليت طلبيده و براي اينكه حج مقبولي باشم، نيت كردم به نيابت از امام زمان عليه السلام به حج بروم. غسل توبه كردم، غسل حج كردم و به خيال خودم حج شسته رفته اي را شروع كردم.

در پله هاي هواپيما ندايي مرا ميخ كوب كرد؛ آقاي فلاني تو كه قصدت را خالص كرده اي و به نيابت امام زمان ‏عليه السلام راهي مكه هستي، آيا اگر وظيفه ات انصراف از حج و اعزام به روستاي كوچكي در منطقه اي دور دست و حديث گفتن براي عده اي محدود باشد، انجام وظيفه مي كني؟

ديدم دلم به سمت مكه است، نه وظيفه.

گفتم: خدايا! از تو متشكرم كه در لحظه‏ هاي حساس مرا به خودم مي‏ شناساني.

منبع:حج

گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: