ماه مبارک رمضان، ماه آینه هاست.
ماهی که با همه زیبایی و شرافت و نوای عرفانیش، در برابر انسان می ایستد و با در ضیافت خدایی خویش، انسان به سوی والاترین و منزه ترین مراتب هستی می برد.
آری؛
رمضان آمد و آهسته صدا كرد مرا
مستعد سفر شهر خدا كرد مرا
از گلستان كرم طرفه نسيمي بوزيد
كه سراپاي پر از عطر و صفا كرد مرا
نازم آن دوست كه با لطف سليماني خويش
پله از سلسله ديو دعا كرد مرا
فيض روحالقدسم كرد رها از ظلمات
همرهي تا به لب آب بقا كرد مرا
من نبودم بجز از جاهل گم كرده رهي
لايق مكتب فخر النجبا كرد مرا
در شگفتم ز كرامات و خطاپوشي او
من خطا كردم و او مهر و وفا كرد مرا
دست از دامن اين پيك مبارك نكشم
كه به مهماني آن دوست ندا كرد مرا
زين دعاهاست كه با اين همه بيبرگي و ضعف
در گلستان ادب نغمه سرا كرد مرا
هر سر مويم اگر شكر كند تا به ابد
كم بود زين همه فيضي كه عطا كرد مرا
شعري از «فتحالله اسلامينيا»
آری؛ با آمدن رمضان، دلها همه متوجه باران رحمت و بهشت مودت و بهار قرآن شده است. به یمن آمدن این ماه ربانی و آیت آسمانی، جان حلاوتی تازه یافته است.
طبل وجودم می نوازد .تمام ذرات وجودم را بدین ضیافت بشارتی داده شده است.اكنون هنگام در رسیده است. موسم است. موسم رمضان. موسم عبادت و شستشوی جان در نهر پاك رمضان است.
باز ای و دل تنگ مرا مونس جان باش
وین سوخته را محرم اسرار نهان باش
زان باده که در میکده عشق فروشند
ما را دو سه ساغر بده و گو رمضان باش…
(حافظ ص ۱۸۴)
رمضان چونان كوره ای است كه هستی آدمی را می سوزاند و آدمی نو با جانی تازه از آن سر بر می آورد.اینك هنگامه ای است كه در طول یك ماه ضیافت الهی، منِ حقیقی انسان كه در سایه من های دروغین قرار گرفته است مجالی دوباره می یابد تا از حصار و سایه برون آید و خویشتن آدمی گردد.
میبسازد جان و دل را بس عجایب کان صیام
گر تو خواهی تا عجب گردی، عجایب دان صیام
گر تو را سودای معراجست بر چرخ حیات
دانک اسب تازی تو هست در میدان صیام
هیچ طاعت در حبان آن روشنی ندهد تو را
چونک بهر دیده دل کوری ابدان صیام
چونک هست این صوم نقصان حیات هر ستور
خاص شد بهر کمال معنی انسان صیام
چون حیات عاشقان از مطبخ تن تیره بود
پس مهیا کرد بهر مطبخ ایشان صیام
باری؛ ماه رمضان زمانی است که در آن بسیاری از نشانه های ناپیدا و سنتهای غبارگرفته دین مبین اسلام و مکتب حقه اش روشن تر و زیباتر به تجلی درمی آید.
نشانه هایی که برای حیات طیبه انسان تدوین گشته و به جهت ادامه مسیر حقیقی زندگی و رسیدن به مدارج والای انسانی از طریق تکامل و تعالی به او ارزانی داشته شده است.
در این ماه است که روشنان بسیاری از زیبایی های دین به چشم سر و دل ما می آید و هوش و حواسمان متوجه آن می شود.
یکی از این زیباییهای منتشر و مستتر در رمضان، «اخلاص» است. و روزه، یکی از عباداتی است که روی و ریا در آن راه ندارد و اخلاص در آن به روشنی و سرشاری، در جریان است.
وقتی روزه هستی، کسی نمی فهمد؛ کسی نمی داند جز خدا و خودت.
نه نشانه ای در ظاهر و نه علامتی در سیما.
و این خود یکی از جذاب ترین و زیباترین عبادات است که انسان را با خدا، به معامله ای بی ریا و خالصانه رهنمون می سازد.
در همین باب حدیثی از مولا امیرالمومنین علیه السلام است که می فرماید:
فرض الله ... الصیام ابتلاء لاخلاص الخلقامام على علیه السلام فرمود:
خداوند روزه را واجب کرد تا به وسیله آن اخلاص خلق را بیازماید.
نهج البلاغه، حکمت 252
آری؛ روزه عبادتی است خالصانه. خلوصی که از دل تعبدی عارفانه و آگاهانه نشأت می گیرد.
و تو می دانی که شرط رسیدن به این معراج آسمانی، روزه است و میوه ای که بر شاخساران سبز آن جوانه می زند: اخلاص!
گر تو خواهی نور قرآن در درون جان خویشتن
هست سر نور پاک جمله قرآن صیام
بر سر خوانهای روحانی که پاکان شستهاند
مر تو را همکاسه گرداند بدان پاکان صیام
روزه چون روزت کند روشن دل و صافی روان
روز عید وصل شد را ساخته قربان صیام
در صیام ار پا نهی شادی کنان نه با گشاد
چون حرامت و نشاید پیش غنا کان صیام
زود باشد کز گریبان بقا سر بر زند
هر که در سر افکند ماننده دامان صیام
(کلیات شمس جزو سوم صص ۲۹۱ تا ۲۹۳)