هر
کاری در تقرب خدا انجام دهید، بدون ترک گناه به ثمر نمی رسد
در مناجات
حضرت موسی (علیه السلام) آمده بود که خدای متعال فرمود: «مَا تَقَرَّبَ إِلَیَّ
الْمُتَقَرِّبُونَ بِمِثْلِ الْوَرَعِ عَنْ مَحَارِمِى» هیچ کس با چیزی به مانند ترک گناه به
من تقرب نجست؛ برای تقرب هیچ چیز بهتر از این نیست.
شما هر کاری در تقرب خدا انجام دهید، بدون ترک گناه به ثمر
نمی رسد؛ کاری بهتر از عزاداری حضرت حسین(ع) و عزاداری حضرت صدیقه(س) که نداریم؛ من
اینها را به عنوان وسیله تقرب به درگاه خدا آورده ام اما نمی تواند کارش را انجام
دهد.
این وسیله پرواز من است؛ اما وقتی که من گرفتار گناه
هستم، نمی تواند کارش را انجام دهد؛ باید گناه را حل کنم؛ وقتی گناه را حل کنیم،
وسیله تقرب کار می کند؛ این نکته اول بود؛ نکته دوم در حدیث دوم است.
بهترین وسیله برای محبوبیت نزد خداوند چیست؟
در حدیث
دوم خدای متعال می فرماید: «مَا تَحَبَّبَ إِلَیَّ عَبْدِی بِأحَبَّ ممَّا
افْترضْتُ» علیِه بنده من برای محبوبیت نزد من می کوشد و می خواهد یک کاری بکند و
یک وسیله ای بیاورد؛ چیزی بهتر از انجام آنچه که من بر او واجب کرده ام ندارد؛
انجام واجباتی که من برای بندگانم واجب کرده ام بهترین وسیله برای محبوب شدن نزد
من است.
بهترین
وسیله برای اینکه نزد من محبوب شوند این است که واجبات را انجام دهند؛ حمّاد بن
بشیر می گوید:« سَمِعتُ أباعَبدِالله عَلَیهِ السَّلام» من از حضرت صادق (علیه
السلام) شنیدم که ایشان می فرمود خدای تبارک و تعالی فرمود:«ما تَقَرَّبَ إلَیَّ عَبدٌ
بِشَیءٍ أَحَبَّ إِلَیَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَیْهِ» می فرماید هیچ کس به من
تقرب نجست.
فراموش
کردیم همه کارهایی که می کنیم برای تقرب به خداست
در حدیث
قبلی تلاش برای محبوب شدن بود و در این حدیث تلاش برای تقرب است؛ کسی برای تقرب و
نزدیک شدن به من با چیزی بهتر از انجام آنچه که من بر او واجب کرده ام، تلاش نکرد؛
پس ترک گناه و انجام واجبات؛ حرفی است که اگر ما می زنیم به ما ربطی ندارد.
این یک مساله فراموش شده است؛ در جوامع و فرهنگ ما
فراموش شده که همه این بالا و پایین ها و همه این کوشش ها برای تقرب به خداست؛ همه
کارهایی که می کنیم، اگر کاری بکنیم برای تقرب به خداست.
شما به اینجا آمده ای که از صفر شروع کنی و تا بینهایت
بروی؛ این فراموش شده؛ ما یک کارهای خوبی می کنیم و گاهی در کارهای خوبمان قصد
قربت می کنیم؛ بسیاری کارهای دیگر هم می کنیم و سعی می کنیم که گناه هم نکنیم؛ آن
کارهای دیگر هم همه به هدر می رود چون وقتی انسان برای کارش نیت نداشته باشد هدر می
رود.
سعی
کن هرکاری که می کنی، نیت داشته باشی
به
ابوذر فرمود سعی کن هرکاری که می کنی، نیت داشته باشی؛ حرامش می کنیم؛ چیزی که می
توانست وسیله تقرب باشد را حرام می کنیم.
یک کسی، یک کسی را دوست داشت؛ گفت من عرق گیرم را هم که
می پوشم به یاد او می پوشم؛ اگر یک ذره اهل محبت باشی، عرق گیر و پیراهن و کفش و
همه را به عشق امام زمان(عج) می پوشی؛ آن وقت اصلا دیگر یاد کفش نیستم؛ اصلا نمی
دانم کفش یعنی چه.
همه
ادیان آمده اند بگویند آقا یک کاری بکن تا به خدا نزدیک شوی؛ اگر به خدا نزدیک
شوی، آن طرف سلطنت می کنی؛ اول بنا شد که انسان گناه نکند؛ از طریق گناه نکردن
انسان به خدا نزدیک می شود.
اگر کسی گناه کند، این تقرب را خراب می کند
سعی کن واجباتت را به دقت انجام دهی؛ وقتی داری واجباتت
را انجام می دهی، یک نفر به شما سلام می کند؛ واجب است که جواب سلامش را بدهی؛ اگر
کسی گناه کند، این تقرب را خراب می کند.
مدام
یک قدم جلو می رود و دو قدم عقب می رود؛ اگر دقیقا ترک گناه می کند و بعد واجباتش
را انجام می دهد، دارد لحظه لحظه به خدا تقرب می جوید؛ اگر اهل این فن هم بودید،
انسان به آنجایی که باید برسد، می رسد.
در
ادامه حدیث می فرماید: «وَ إِنَّهُ لَیَتَقَرَّبُ إِلَیَّ بـِالنَّافـِلَةِ» نافله
یعنی زیادتی؛ گناه که نمی کند؛ همه واجبات را هم دقیق انجام می دهد؛ حالا هرکار
خوبی انجام دهد، نافله می شود؛ این ثمر می دهد؛ ثمرش را گفته اند؛ «حـَتَّى أُحـِبَّهُ»
من این بنده را دوست می دارم.
غضب خدا در میان گناهان مخفی است
خدای متعال فرمود من غضب خودم را در میان گناهان مخفی
کرده ام؛ هیچ گناهی را بی اهمیت نشماری؛ ممکن است غضب خدا در همان گناه کوچک باشد؛
رضای خودم را در کارهای خوب پنهان کردم؛ نگویی این که کار مهمی نیست.
فرموده بعد از اینکه من بنده ام را دوست می دارم، اداره
همه چیز او را خودم به دست می گیرم؛ خدای تبارک و تعالی مربی او می شود؛ تا آدم
این مربی را پیدا نکند، به جایی نمی رسد؛ مربی ای که تمام نگاه های تو را، او
کنترل می کند.
منبع:دانشجو