حضرت فرمود: مادرت به عزايت بنشيند آيا مى دانى استغفار چيست ؟ (چون استغفارش تنها به زبان بوده و دلش از حقيقت آن خالى بود) استغفار درجه بلند مقامان و صدر نشينان عالم اعلى است و در معنى استغفار شش چيز لازمست و توبه داراى شش پايه و اساس است :
1 پشيمانى و حسرت و ناراحت و افسرده از كردار و گناهان گذشته .2 تصميم قطعى و عزم برترك گناه براى هميشه .
3 ادا كردن حقوق مردم بطورى كه هنگام مردن پاك باشد و
رحمت خدا را ملاقات كند در حاليكه حق كسى بر عهده اش نباشد.
4 هر واجبى كه از او ضايع شده (مثل نماز و روزه و خمس و
زكوة و حج ...) تدارك نمايد.
5 آنچه گوشت بدنش از حرام روئيده با اندوهها آبش كند تا
پوست به استخوان بچسبد و گوشت نو در بدنش پيدا شود.
6 زحمت عبادت را ببدن خود بچشاند چنانچه خوشى و شيرينى
گناه را چشانيده (تا جبران گردد) در اين هنگام بگو استغفر اللّه . (1)
بله لازمه صحّت و كمال توبه حسرت و ندامت بر گناه و عزم
برترك آن در آينده بطوريكه اگر بر ترك آن گناه تصميم نداشته باشد معلوم مى شود
حقيقتا از آن گناه و معصيت پشيمانى ندارد.
از لوازم حسرت و ندامت بر گناه سعى در تدارك آنست يعنى
اگر آن گناه حق اللّه بوده مانند ترك ، نماز و روزه و زكوة و خمس و حج ... پس قضاى
آن را بجاآورد و اگر حق الناس بوده مثلا حق مالى است آن را بصاحبش برگرداند، اگر مرده
بورثه اش بدهد و اگر نمى شناسد از طرفش صدقه دهد و اگر حق عرضى است (يعنى با اعضاء و
جوارحش كسى را اذيت كرده ) حلال بودى طلبد و طرف را از خودش راضى كند و اگر حق حد
باشد مانند قذف بايد تسليم صاحب حق شود تا بر او اقامه حد شود يا عفوش كند.
امير المؤ منين على (ع ) مى فرمايد: پشيمانى بايد قلبى
باشد و بزبان هم عذر خواه و تصميم جدى و مداوم بر ترك گناه باشد. (2)
امام سجاد (ع ) مى فرمايد: توبه بمعنى كار شايسته و باز
گشت از انحراف نه لقلقه زبان ، به اين ترتيب شرايط قبول شدن توبه را بدست آورديم
كه علاوه بر ترك گناه و پيشمانى و تصميم بر ترك ، جبران ضايعات گناه نيز لازم است . (3)
چنانچه قرآن كريم در سوره نور آيه 5 مى فرمايد: اِلاّ الَّذينَ تابُوا مِنْ بَعْدِ ذلِكَ واَصلَحُوا .
مگر آن كسانيكه بعد از اين توبه كنند و به اصلاح و جبران
بپردازند.
جمله اصلحوا بيانگر اينستكه شرايط مهم توبه اصلاح و جبران ضايعات گناه است .
جبران گناه با كارهاى نيك و خوب ممكن است به صورتهاى گوناگون مانند كمكهاى مالى ، جهاد در راه خدا، روزه گرفتن ، شب زنده دارى و... انجام گيرد ولى مناسب آن است كه جبران هر گناه خاصى در رابطه با ضد همان گناه باشد مثلا گناه بى حجابى و ناپاكى را با حفظ كامل عفت و رعايت همه جوانب پاكدامنى جبران كرد، گناه غيبت كردن با كنترل زبان و مراقبت دقيق براى حفظ زبان بايد جبران شود.
و
گناه ظلم و بى رحمى را با احسان به مظلومان و دستگيرى از بينوايان تلافى نمود. و
گناه چشم چرانى را با عفت چشم و نگاههائى كه براى آن پاداش است مانند نگاه به قرآن
و چهره عالم ربّانى و نگاه به چهره پدر و مادر جبران نمود. تا با برقرارى اين
هماهنگى ضايعات گناهان بطور مناسب همسان جبران گردد چنانكه اين مطلب از بعضى
روايات استفاده مى شود.
امام صادق (ع ) فرمود: كفاره و جبران گناه كارمند دستگاه
حاكم و سلطان و دولت رسيدگى و برآوردن نيازمنديهاى برادران دينى است . (4)
اى خدا من فقير و گدايم
رانده و مضطر و بى نوايم
تو رحيم و كريم و غفورى
آمدم تا كه بخشى خطايم
خالق مهربانى و آقا
بنده ام مستحق عطايم
بر در خانه تو شب و روز
حلقه بر در زنان گشته جايم
با نوا گِريم اى بار الها
بشنوى يا الهى صدايم
خوانمت با غم و آه و زارى
كن ز فضلت اجابت دعايم
پی نوشت ها:
1- نهج البلاغه : حكمت 417
.
2- تحف العقول : صفحه 149 .
3- كشف الغمه : جلد 2، صفحه 313 .
4- وسايل الشيعه : جلد 15، صفحه 584 .
منبع:جام
211008