عقیق: حیات انسانی و معقول بشر در گرو پیوند با حقایق وَحْیانی قرآن کریم است، چرا که وحی یگانه عامل زندگیبخش بشر و پیروی از دستورها و آموزههای آن، زمینهساز باریابی به زندگی معقول و مطلوب است: ﴿استَجیبوا لِلّهِ ولِلرَّسولِ اِذا دَعاکُم لِما یُحییکُم﴾۱؛ ﴿مَن عَمِلَ صلِحًا مِن ذَکَرٍ اَو اُنثی وهُوَ مُؤمِن فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیوةً طَیِّبَة﴾.۲
عترت طاهره که یکی از دو ثقل به جا مانده از رسول گرامی است، همتای قرآن و همدوش آن است و بر همین اساس، احکامی که درباره قرآن ثابت است، در مورد عترت طاهره نیز ثابت خواهد بود، از اینرو ارتباط با امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) نیز زندگیبخش و تأمین کننده حیات معقول و مطلوب آدمی است، چون نبی مکرم اسلام(صلی الله علیه و آله) چنانچه قبلاً بیان شد عدم معرفت و پذیرش ولایت امام معصوم زمان را مایه مرگ جاهلی برشمردند و آنچه نبودش مرگ جاهلانه میآورد، بودنش حیات عاقلانه را تأمین خواهد کرد و آن که معرفت و ولایت را فهمید، همواره خویش را در معرض ارتباط با امام معصوم عصر خویش مینهد.
ارتباط با مقام شامخ ولایت و اتصال روح و قلب انسان با امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) خویش، نه تنها حیات معقول را تأمین میکند بلکه نقایص بشر را نیز تتمیم میسازد، چرا که او کعبه حقیقی و حقیقت کعبه است: کعبه زمینی، محاذی بیت معمور است و آن بیت برابر عرش خداست. فرشتهای خاص مأمور بنای بیت معمور شد تا فرشتگانی که مقام انسانیت را به خلافت نشناختند و تسبیح و تقدیس خویش را برای نیل به مقام خلافت الهی کافی دانستند و سپس با تنبیه خداوند به معرفت اوج مقام والای انسان کامل بار یافتند، بر گرد آن طواف کنند و با این عبادت، نقص کار خود را ترمیم کنند.
ساختمان کعبه نیز برای طواف بر گرد آن جهت ترمیم و جبران همه قصورها و تقصیرها به ویژه غفلت از مقام انسانیت، و سهو و نسیان یا عصیان در پیشگاه خلیفة اللّهی انسان است۳، از اینرو بهترین تنبّه برای طائفان غافل و حاجیان ذاهل و معتمران متساهل، تدارک جهل و جبران غفلت درباره خودشناسی و معرفت مقام شامخ انسان کامل و خلیفه عصر حضرت بقیة الله(عجل الله تعالی فرجه) است، تا چون فرشتگان، طواف مقبول و سعی مشکور داشته باشند.
* چگونگی ارتباط با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه)
تشرف بیواسطه و مستقیم به محضر نورانی امام زمان(عجل الله تعالی فرجه) لیاقت و شایستگی هایی ویژه می خواهد، از این رو تنها اوحدی از موحدان به باریابی محضر مطهرش توفیق می یابند.
هر خارق عادت یا کرامتی که به دست ناشناسی صورت میگیرد و فیضی از ناحیه او به دیگران میرساند، از سرچشمه فیاض امام عصر(عج) جاری میگردد؛ اما چنین نیست که آن ناشناس لزوماً وجود مبارک ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه) باشد بلکه آن حضرت شاگردان صالحی دارد که به امر ایشان گره از کار فروبسته دیگران میگشایند و واسطه رسیدن فیض امام به آنان میشوند.
آنچه برای همگان ضروری و میسور است، ایجاد و حفظ ارتباط روحی و معنوی با آن حضرت است که در پرتو رعایت ادب حضور و ارتباط با آن حضرت تحصیل خواهد شد.
انجام دادن مستحبات و اعمال صالح به نیابت از آن حضرت و اهدای ثواب آن به ارواح طیّب عترت طاهره(علیهم اسلام) از بهترین راه هایی است که می تواند ارتباط انسان با آن وجود مبارک را تأمین کند و بهترین حالت در چنین نیابتی، آن است که انسان در برابر عمل خویش از آن امام خواست های نداشته باشد، چرا که از قدر عملش می کاهد: چون خواسته ما به قدر ادراک ماست و ادراک ما بیشتر به حجاب تمنیات ما محجوب است، مطلوب متوقّع ما نیز محدود خواهد بود، پس بهتر است که برابر این ادب، به پیشگاه آن حضرت چیز خاصی را پیشنهاد ندهیم، زیرا او از آن دسته است که سجیّتهم الکرم۴، بنابراین شایسته آن است که در انتظار عطای او باشیم، چرا که آنچه آن حضرت به اقتضای سجیّه کریم خویش عطا میکند ماندنی است.
البته این سخن بدین معنی نیست که انسان اگر مشکل خاصی دارد، با امام خویش در میان نگذارد و از او نطلبد بلکه مقصود آن است که در انجام دادن اعمال صالح به نیابت از آن حضرت، طلبی نداشته باشد و پیشنهادی ندهد تا آنان درخور خویش عطا کنند؛ نه در اندازه مطلوب محدود ما. آنان چون درخور خویش عطا کنند، هم قابلیت و ظرفیت میبخشند و هم مقبول و مظروف؛ و گاه گرچه به شخص عطا میکنند، ظهور و فضل عطایشان جامعهای را بهرهمند میسازد؛ مانند آنچه حضرت رضا(علیه السلام) به شاگرد خویش جناب زکریّا بن آدم در برابر استجازه او برای خروج از قم فرمود: شما در قم بمانید. خدای سبحان به برکت شما عذاب را از مردم قم برمیدارد، آنگونه که به برکت مزار پدرم عذاب را از ساکنان آن منطقه برداشته است.۵ این نمونهای از آن عطایاست که به شخصی چنان لطفی میکنند که چون پیکرش در زمینی مدفون شود، آن برکت در تمام آن شهر جریان یابد.
از دیگر آداب حسنه در ارتباط با امام عصر(عجل الله تعالی فرجه) ادب برخاستن به احترام نام مبارک ولیعصر(عجل الله تعالی فرجه) است که در میان شیفتگان و پیروان خاندان عصمت(علیهم السلام) سنّتی دیرپاست.
پینوشتها
۱ ـ سوره انفال، آیه ۲۴/
۲ ـ سوره نحل، آیه ۹۷/
۳ ـ الکافی، ج۴، ص۱۸۸ ـ ۱۸۷/
۴ ـ برگرفته از زیارت جامعه کبیره که در آن ائمّه(علیهمالسلام) چنین خوانده میشوند عادتکم الاحسان و سجیّتکم الکرم (البلد الامین، ص ۳۰۲؛ من لایحضره الفقیه، ج۲، ص۶۱۵).
۵ ـ الاختصاص، ص۸۷/
منبع: شبستان