14 بهمن 1400 2 رجب 1443 - 05 : 22
کد خبر : ۳۱۸۶۱
تاریخ انتشار : ۱۲ تير ۱۳۹۳ - ۱۲:۰۶
حجت الاسلام قرائتی؛
عقیق: حجت السلام قرائتی نقل میکردند:
پنج تا دستور توي قرآن هست كه چطور قرآن بخوانيم چون خود قرآن گفته كه با من چه جوري برخورد كن اول گفته بي وضو نباش لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ» الواقعة/۷۹ يكي از معناهايش اين است كه بي وضو نباش يك معناي بالاترش هم اين است كه واقعيات و انوار قرآن را روح‌هاي مطهر درك مي‌كنند. يعني تا روح مطهر نباشد معارف نوراني را درست درك نمي‌كند. قرآن پشت و پيش هم دارد ظاهر و باطن هم دارد گاهي وقتها ظاهر قرآن يك چيزي مي‌گويد باطن قرآن كلاس بالاتري مي‌دهد.

اول مي‌گويد با وضو باشيم، بعد وقتي كه وضو گرفتيم مي‌گويد: «فَاقْرَءُوا» المزمل/۲۰ بخوان، بعد مي‌گويد شيوه‌ي قرآن هم «وَرَتِّلْ الْقُرْآنَ تَرْتِيلًا» المزمل/۴ يعني با صوت خوب، با حزن، يعني با ترتيل كلماتش را نه هم جويده بخوان، حالا ترتيل هم معنا شده. بعد مي‌گويد هر چي هم مي‌تواني بيشتر بخوان «فَاقْرَءُوا مَا تَيَسَّرَ مِنْ الْقُرْآنِ» المزمل/۲۰ يعني هر چه نشاط داري.

بعد هم مي‌گويد تدبر كن اين آيه چه مي‌گويد؟ يعني به سراغ تدبر و تفسير برويد بعد از تدبر هم مي‌گويد حالا كه فهميدي عمل كن بعد از عمل هم مي‌گويد به ديگران ابلاغ كن «وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنْ الْجِنِّ» الأحقاف/۲۹ گروهي از جن آمدند بروند صوت قرآن را شنيدند گوش دادند همين چند تايي كه شنيدند فوري رفتند به ديگران منتقل كردند، يعني لازم نيست كسي كه مي‌خواهد تبليغ كند تمام دين را بلد باشد اين مقداري كه بلد است برود بگويد چهار تا آيه بلدي همين چهار تا را بگو يك برگ زرد وقتي مي‌افتد توي حوض اين برگ زرد هم كشتي چهار تا مورچه مي‌شود بابا تو برگ زرد، اين برگ زرد هم مي‌تواند كشتي چهار تا مورچه بشود همين يك كلمه‌اي را كه بلدي همين يك كلمه را به ديگران بگو، بگو كه آقا من اين يك كلمه را امروز ياد گرفته‌ام مي‌خواهم منتقل كنم. ما حديث داريم كه وقتي مي‌خواهيد پول بدهيد به فقير بده به بچه‌ات كه او بدهد به فقير، يعني چه؟ يعني اين انفاق را به نسل بعد هم منتقل كن. پدراني كه تا حالا جلسات قرائت داشته‌اند ممكن است كه سال ديگر جلسه قرائت نداشته باشند پول بدهند به پسرشان بگويند تو جلسـﺔ قرائت درست كن مگر نمي‌خواهي كه جلسـﺔ قرآن تشكيل بدهي اين پول، هم شاگرديهايت را دعوت كن استاد قرائت را من مي‌آورم، مگر افطاري نمي‌دهي آقا جان من افطاري نمي‌دهم تو هم شاگرديهايت را دعوت كن تو امسال افطاري بده، يعني اين انفاق و اين افطاري و اين جلسات اين عزاداريها به يك نسل بعد هم منتقل بشود اگر نشود مي‌بيني كه پدر دو ضربه سينه مي‌زند پسرش هم كنار خيابان دارد نگاه مي‌كند يعني شكاف بين اين دو نسل نبايد باشد. انتقال اين جلسات اين مسئلـه‌ي مهمي است ولذا داريم مسجد كه مي‌رويد دست بچه‌تان را بگيريد ببريد توي مسجد بچه‌ها بايد توي مسجد بيايند كسي نبايد بگويد بچه مي‌آيد چه مي‌شود اذيت مي‌كند.

پيغمبر (صل الله عليه و آله) سخنراني مي‌كرد امام حسن و امام حسين(عليهما السلام) كوچولو بودند تازه راه افتاده بودند بعد هم مي‌افتادند پيغمبر(صل الله عليه و آله) ديد اينها وارد مسجد شدند هي مي‌افتند از منبر پائين آمد رفت اينها را بغل كرد آمد روي منبر نشست بچه‌ها را هم روي زانو نشاند شروع كرد به سخنراني كردن. اين يعني احترام به بچه. بچه بايد مسجد را ببيند، بچه بايد موعظه را بشنود، تاريخ را بايد بشنود، امام حسين(عليه السلام) بچه هايش را كه برد كربلا مي‌خواست جنايات بني اميه را ببينند برگرددند سخنراني كنند آن زمان كه نه ضبط صوت بود و نه دوربين اين بچه‌ها مثل دوربين با چشم هايشان فيلمبرداري كردند با گوشهايشان ضبط صوت بودند اينها آمدند گرفتند منتقل كردند اين جلسات قديمي را خيلي به آن عنايت داشته باشيم.


منبع:جهان
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: