عقیق:شهید آیت الله صدوقی نماینده امام (ره) و امام جمعه یزد بود که در روز جمعه دهم ماه مبارک رمضان 1402 پس از اقامه نماز جمعه به دست منافقان به شهادت رسید و این همان معراج به سوی خداوند بود که او آرزویش را داشت و بارها از خدا خواسته بود.
روح شهید صدوقی روح ناآرام و پرخروشی بود. سستی و آسوده طلبی در شخصیت او جای نداشت. آن فرزانه والا مقام و بلنداندیش برای کوشش، خدمت به مردم محروم، و مبارزه علیه ستم و استبداد آفریده شده بود.
مبارزه این اندیشمند صادق از زمان رضاخان آغاز شده بود. دسیسه های رضاشاه ضربه های سختی بر تشکیلات مذهبی و حوزه های علمیه وارد ساخت و از این طریق فشارهای زیادی را بر روحانیان تحمیل نمود. در این جو خفقان و وحشت، شهید صدوقی چهره پرشور و مقاوم حوزه بود که در جلسات، روح امیدواری، نشاط و ستم ستیزی را در طلاب جوان می دمید و از این رهگذر آنان را برای مبارزه و قیام علیه استبداد ستم شاهی فرا می خواند.
شهید صدوقی در حیات پربرکت علمی خویش در محضر استادان زیادی زانوی ادب زده و در دروس مختلف از آنان کسب فیض نمود. شخصیت این مرد بزرگ تاثیرپذیری فراوانی از امام خمینی (ره) داشت و امام در زمره استادان این اندیشمند متعهد و صادق به شمار می رود.
او هم چنین از محضر بزرگانی چون آیت الله شیخ عبدالکریم یزدی، آیت الله سیدصدرالدین صدر، آیت الله سیدمحمدتقی خوانساری، آیت الله سید محمد حجت کوه کمره ای، سیدعلی محمد کازرونی و شیخ غلامرضا فقیه خراسانی خوشه های دانش و فضیلت چیده و بهره ها جسته است.
سومین شهید محراب دارای فضایل اخلاقی فراوانی از جمله مظهر صداقت و پاکی بود؛ درون و برونش یکی بود؛ به آن چه می خواند و می فهمید عمل می کرد. قرآن کتابی بود که هیچ گاه از او جدا نمی شد. ادب و متانت او زبانزد عام و خاص بود و روزهای عید وقتی که مردم و مسوولان به دیدارش می رفتند، بدون استثنا با نشاط و شوق وصف ناپذیر برای همه برمی خاست.
شهید صدوقی پس از فوت رهبر مذهبی یزد، عالم پرهیزگار و پرآوازه، شیخ غلامرضا فقیه خراسانی با درخواست مردم و توصیه حضرت امام خمینی (ره) به یزد هجرت کرد و در آنجا مبارزات خستگی ناپذیر خویش را ادامه داد. او در این شهر چنان وسیع و فراگیر عمل کرد که تمامی استان یزد و بخشی از مناطق دیگر ایران به صحنه مبارزه علیه رژیم تبدیل شد. از آن پس در اکثر مقاطع مهم روحانیان یزد همراه با شهید صدوقی علیه رژیم مستبد و ستم گر اعلامیه می دادند و به افشاگری می پرداختند.
آیت الله صدوقی فقط مرد تتبّع، تحقیق و نگارش نبود، بلکه در تدریس و تربیت شاگردان از مردان موفق زمان خود به شمار می رفت. درس وی یکی از باشکوه ترین حلقه های درسی حوزه به شمار می رفت. شهید صدوقی تدریس علوم دینی را در اولویت زندگی خویش قرار داده بود و حقیقتا در مسند تدریس از استادان برجسته و ارزشمند حوزه به شمار می آمد.
او در مدت تدریس، شاگردان فراوانی تربیت کرد که می توان از استاد شهید مرتضی مطهری، علامه محمدتقی جعفری تبریزی و آیت الله شهید علی قدوسی یاد کرد که بعدها هریک منشا خدمات اجتماعی و علمی فراوان گردیدند.
سال ها خدمت و تلاش پی گیر آیت الله صدوقی برای مردم فهیم و قدرشناس ایران اسلامی فراموش ناشدنی است. او بزرگ مردی بود که عمر خود را در خدمت و پاسداری از ارزش های اسلامی صرف کرد و برای مردم مسلمان چون پدری مهربان و دل سوز بود.
خدمات اجتماعی، مذهبی و عمرانی آن نیک سیرت بسیار ارزشمند و شایان تقدیر است. او در بنا و تعمیر 18مسجد شریک شد و موفق به تاسیس و تعمیر 19 مدرسه علوم دینی گردید و سازمان های خیریه و بیمارستان و خدمات اجتماعی فراوانی از خود به یادگار گذاشت. برای تحصیل علوم اسلامی خواهران مکتبه الزهراء را تاسیس کرد و برای تربیت جوانان گروه فرهنگ علوی را همراه با عده ای از روحانیان متعهد به وجود آورد و اداره می نمود.
گرچه آیت الله صدوقی در خدمت به مردم هیچ گاه مضایقه نمی کرد و زمان بسیاری را به این کار اختصاص می داد، ولی دعا و مناجات را هیچ وقت رها نکرد بلکه معتقد بود که چون در عرصه اجتماع آسیب پذیری بیشتری وجود دارد، باید از سلاح دعا و رازونیاز با خدا بیشتر سود جست. او شب ها بدون استثنا برای نماز شب برمی خاست و به نیایش می پرداخت.
از چندین هفته قبل از شهادت آیت الله صدوقی، جوانی در حدود 25 ساله با لباس بسیجیان در مسجد ایشان پیدا شده بود و زاهدانه به مسجد رفت وآمد می کرد. این برخورد او باعث می شد کسی به او بدبین نشود.
صدوقی به دنبال تهدیدهای دشمنان اسلام و انقلاب گفته بود «به فرض که مرا ترور کردید چه می شود؟ آیا مرغابی را از آب می ترسانید؟»
روز دهم ماه مبارک رمضان 1360 با روز جمعه هم زمان شد. آیت الله صدوقی غسل جمعه نمود و به طرف مسجد ملا اسماعیل حرکت کرد. خطبه های نماز جمعه را خواند و سپس به نماز ایستاد و چون نماز تمام شد آن جوان که بعد هم مسلم شد از وابسته های منافقان است از پشت سر به آقا هجوم آورد. ناگاه صدای انفجار مهیبی در فضای مسجد پیچید و شور و غوغای عجیبی همه مسجد را فرا گرفت.
منبع:ایرنا