عقیق: در راه سیر و سلوک و طی کردن مراحل عرفانی و رسیدن به معبود و معشوق، گاه فرصت هایی کم نظیر رخ می دهد که برای عارف و سالک در طریق عرفان، لحظه هایی تکرار ناشدنی است که باید آن را غنیمت شمرد؛ یکی از این فرصت ها ماه مبارک رمضان و تامل در ادعیه های رسیده از معصومین (ع) است؛ از این رو، در خصوص عرفانی که می توان در سایه این ادعیه کسب کرد و با آن طی مسیر نمود، با حجت الاسلام بهرام دلیر، استاد حوزه و دانشگاه و عضو گروه عرفان پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی گفتگویی انجام داده ایم که از نظرتان می گذرد:
با توجه به اینکه ماه مبارک رمضان بهار دعا و نیایش است، چه مواضع و وجوه عرفانی می توان در ادعیه این ماه یافت؟
عرفان در این ادعیه به معنای عرفان کلاسیک نیست، بلکه عرفان در حوزه نظری معرفت بخشی به خدای عالم است و در عمل رسیدن عبد به رب است. در بحث های ماه مبارک ادعیه هایی که به ما رسیده، آن طلب ها و نیازهایی که از خدا می کنیم، در واقع خواسته های ما جای تامل دارد؛ به طور مثال در دعاهای وارد شده این ماه می خوانیم: اللَّهُمَّ ارْزُقْنِی حَجَّ بَیْتِکَ الْحَرَامِ فِی عَامِی هَذَا وَ فِی کُلِّ عَامٍ مَا أَبْقَیْتَنِی فِی یُسْرٍ مِنْکَ وَ عَافِیَةٍ وَ سَعَةِ رِزْقٍ وَ لاَ تُخْلِنِی مِنْ تِلْکَ الْمَوَاقِفِ الْکَرِیمَةِ وَ الْمَشَاهِدِ الشَّرِیفَةِ؛ خدایا مرا روزى کن حج بیت الحرام در این سال و در همه سال مادامى که عمرم را باقى دارى با آسایش و عافیت و وسعت رزق و مرا دور مدار از آن موقفهاى عالى و مشاهد مشرفه ...
اگر در این دعاها طلب زیارت خانه خدا را می کنیم یا حتی طلب معاش و روزی، به نوعی این موضوع نیز رویکرد عرفانی دارد به این بیان که موضع داشتن عرفان و در راس هرم عرفان نظری، پروردگار عالم و اسمای حسنای الهی است. یا در جوشن کبیر که خواندن آن در شب های ماه مبارک رمضان توصیه شده، نزدیک به یکهزار نام خدا را مرور می کنیم بنابراین بحث های مهم عرفانی اسمای حسنی الهی در این ادعیه، خودِ خداست و بحث هایی که به درگاه الهی می بریم، حال خوشی را برای انسان رقم می زند که در این ادعیه می توان دریافت.
اما در عالم واپسین هم این طور است وقتی در ادعیه این ماه می خوانیم: اللهم ادخل اهل القبورالسرور؛ خدایا به اهل قبور سرور و شادی وارد کن، این سرور را چه کسی غیر از خدا وارد می کند؟ پروردگار است که به بهشت برین ما را وارد کرده و جای می دهد. در واقع کلیدواژه این خواسته ها و نیازهایی که ما طلب می کنیم، خداست.
این ادعیه می کوشد انسان را از چه مسیر عرفانی عبور دهد و مسیر قرب به خدا را چطور ترسیم می کند؟
ببینید امام مسیری است که در این دعاها محور قرار می گیرد، در واقع این عرفان را باید عرفان اهل بیتی (ع) نامید که از ائمه معصومین (ع) رسیده نه از محی الدین عربی و دیگران، بلکه در مفاتیح الجنان شیخ قمی و مصباح کفعمی و اقبال سید طاووس از بیان اهل بیت (ع) وارد شده و اگر این مسیر عرفانی را عرفان اهل بیتی بنامیم، به گزافه سخن نگفته ایم چرا که مبدا و مقصد و مسیر حرکت، همه کلماتی است که در لسان اهل بیت (ع) آمده که از جمله می توان به دعاهای امام سجاد (ع) مربوط به ماه مبارک رمضان در صحیفه سجادیه اشاره کرد؛ یا دعای افتتاح: اللهم انّی افتَتِحُ الثَّنآءَ بِحَمْدِکَ وَاَنْتَ مُسَدِّدٌ لِلصَّوابِ بِمَّنِکَ وَاَیْقَنْتُ اَنَّکَ اَنْتَاَرْحَمُ الرّاحِمینَ فى مَوْضِعِ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَاَشَدُّ الْمُعاقِبینَ فىمَوْضِعِ النَّکالِ وَالنَّقِمَةِ ... سرشار از مباحث و مسائل عرفانی است و خواسته هایی که در قالب دعا از زبان اهل بیت (ع) به صورت دعاهای ماثوره به ما رسیده، از صدر تا ذیل آن معانی عرفانی است و با پشت سر گذاشتن عبارات و فرازهای آن متوجه می شویم خدامحوری در اوج آنها است و در متن این دعاها یا خداست یا به اذن الله است یعنی یا خود خدا را طلب می کنیم یا چیزی را به اذن خدا می طلبیم. به قول حضرت علی (ع): ما رَاَیْتُ شَیْئاً اِلاّ وَ رَاَیْتُ اللهَ قَبْلَهُ وَ بَعْدَهُ وَ مَعَهُ؛ من چیزی را ندیدم مگر این که خدا را پیش از او و با او و بعد از او دیدم.
لذا در همه این دعاها خدامحوری و طلب فنای فی الله به چشم می خورد و تمام این عرفان های عملی و نظری منهای اصطلاح دانشی خود، در ادعیه ماه مبارک رمضان آمده است.
همچنین، دعاهای روز نیز سرشار از مباحث عرفانی است؛ عبارت به عبارت دعای ابوحمزه ثمالی مانند: یا عُدَّتی فی کُرْبَتی وَیا صاحِبی فی شِدَّتی وَیا وَلِیی فی نِعْمَتی... یا دعاهای وارد شده در سحرهای ماه مبارک: إِلا أَنَ جُودَکَ بَسَطَ أَمَلِی وَ شُکْرَکَ قَبِلَ عَمَلِی سَیِّدِی إِلَیْکَ رَغْبَتِی وَ إِلَیْکَ... خدایا تمام آروزهای من تو هستی و... همه این موارد در بحث عرفان به جز معرفت الله لقاء الله نیست.
لذا تاکید می کنم سه عرصه طریقت و شریعت و حقیقت، در این ادعیه وجود دارد به ویژه طریقت و حقیقت چرا که شریعت همان احکام الهی است و طریقت آداب است و بحث های حقیقت نیز اسرار است لذا در این مسیر هر دو مورد یعنی طریقت و حقیقت به خصوص حقیقت دیده می شود.
منبع:شبستان