اما این یک طرف لازم برای نتیجهدهی این مهم است و طرف دیگر آن دلهای آمادهای است که پذیرنده حقایق باشند تا فرهنگ صحیح در کشور در زمینههای گوناگون متجلی و فراگیر شود.
اما حقیقت این است که شاید تعداد این دلهای آماده به تعداد دلخواه ما نباشد و یا حتی بسیار کمتر از آنی باشد که ما تصورش را میکنیم.
در اینجا باید به این نکته توجه داشت که این مشکل پیش از اینکه دامنگیر دلسوزان عرصه فرهنگی جامعه امروز ما باشد دامنگیر رسالت عظیم و انسانساز انبیای الهی بوده است تا جایی که بسیاری از آنها تکذیب شدند، مورد تمسخر قرار گرفتند، اذیت و آزار شدند و یا حتی قوم لجوجی مانند بنیاسرائیل در یک روز تعداد قابل توجهی از آنها را به قتل رساندند.
این مسئله همواره با صبر، استقامت و اخلاق عظیم پیامبران همراه بوده است تا توانستهاند گروهی ولو اندک را در راهی که به سوی خداوند میرود قرار دهند.
خداوند درباره هدایتپذیری افراد به آخرین پیامبر خود میفرماید: «إِنَّکَ لَا تَهْدِى مَنْ أَحْبَبْتَ وَلَکِنَّ اللَّهَ یَهْدِى مَن یَشَآءُ وَ هُوَ أَعْلَمُ بِالْمُهْتَدِینَ؛ (اى پیامبر!) همانا تو نمیتوانى هر که را دوستدارى هدایت کنى (و به مقصد برسانى)، بلکه این خداوند است که هر کس را بخواهد هدایت میکند و او به رهیافتگان آگاهتر است».
مضمون این آیه که در مقام دلدارى پیامبر اکرم صلى الله علیه وآله است، در آیات دیگر و با بیانات و تعابیر مختلف تکرار شده است، از جمله در سوره یوسف میخوانیم؛ «و ما اکثر الناس و لو حَرَصتَ بمؤمنین؛ اى پیامبر! هر چند به هدایت آنان حریص باشى، باز اکثر مردم ایمان نمیآورند»، یا در سوره بقره آمده است «لیس علیک هداهم ولکن اللّه یهدى من یشاء؛ هدایتپذیرى مردم بر عهده تو نیست و خداوند، هر که را بخواهد، هدایت میفرماید».
حجتالاسلام قرائتی در تفسیر نور درباره پیامهای این آیه شریفه مینویسد؛
1- وظیفه انبیا ابلاغ پیامهاى الهى و ارائه راه است. پذیرفتن یا عدم پذیرش مردم ربطى به آن بزرگواران ندارد. «انّک لا تهدى»
2- پیامبران براى هدایت منحرفان سوز و شور داشتند. «مَن أحبَبتَ»
3- هدایت کار خداوند است که فقط شامل دلهاى پاک و آماده میشود. «ولکن اللّه یهدى»
4- خواست خداوند بر اساس حکمت و علم اوست. «یهدى من یشاء و هو اعلم»
منبع:فارس
211008