19 مهر 1400 5 (ربیع الاول 1443 - 00 : 17
کد خبر : ۳۰۵۲۷
تاریخ انتشار : ۲۶ خرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۲۱
دم غروب كه مي شد بچه ها رو بالا پشت بام ساختمون حمزه جمع ميكرد و دسته جمعى سوره ى الرحمن رو ميخوندن و هديه به امام زمان عج ميكردن بعد وقتى خورشيد داشت غروب مي كرد ميگفت بچه ها با آقا حرف بزنيد الان اقا جوابتونو ميده

عقیق: حاج محمد رضا طاهری طبق روال هر هفته در صفحه شخصی خود عکس یکی از شهدای دوران دفاع مقدس را منتشر کرده و به بازگویی خاطره و شرح حالی از آن شهید پرداخته است:

شبهاى جمعه / ياد شهدا

شهيد بزرگوار محسن گلستانى هنوز صداش تو گوش رزمنده هاى لشگر ٢٧ محمد رسول الله هست ، چه الهى قلبى محجوب بعد نماز جماعتش ، چه اللهم الجعل صباحنا صباح الابرار تو زمين صبحگاه دوكوهه

انقدر عاشق وارسته ى پروردگار بود كه اگر يه مقدار دير مي ديديش احساس كمبود معنوى ميكردى ، يادمه يه روز از تهران تا خط پدافندى مهران فقط به عشق ديدن محسن با پاى شكسته رفتم .

 دم غروب كه مي شد بچه ها رو بالا پشت بام ساختمون حمزه جمع ميكرد و دسته جمعى سوره ى الرحمن رو ميخوندن و هديه به امام زمان عج ميكردن بعد وقتى خورشيد داشت غروب مي كرد ميگفت بچه ها با آقا حرف بزنيد الان اقا جوابتونو ميده

آخرين حرفى كه ازش تو قلبم موند، شب عمليات والفجر ٨ بود من از گردان مالك رفتم تو گردان حمزه محسن و پيدا كردم گفتم يه چيزى بهم بگو يادگارى بمونه گفت محمد اين همه حسين حسين گفتى يادت باشه امام حسين امشب اونور تانک ها منتظره ، اشاره به اينكه كسى كه دم از امام حسين عليه السلام ميزنه موقع خطر وقتى رسيد به تانک هاى دشمن پشت به امام حسين ع نميكنه و فرار نميكنه .

 از محسن هر چى بگم زبونم قاصره هر كى ميخواد بهتر بشناسش كتاب دسته ى يك نوشته ى اصغر كاظمى رو بخونه

 نثار شهداء و حضرت امام صلوات و فاتحه اى هديه كنين


منبع: صفحه اینستاگرام حاج محمدرضا طاهری

گزارش خطا

مطالب مرتبط
ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: