03 ارديبهشت 1401 22 رمضان 1443 - 41 : 02
کد خبر : ۳۰۳۵۳
تاریخ انتشار : ۱۸ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۷:۴۴
همچنين ايمان كسى كه به مهدى قائم عليه السّلام ايمان آورده است، فايده ندارد، مگر آنكه به شأن و منزلت او در حال غيبت عارف باشد، ...
عقیقايمان هيچ مؤمنى صحيح نيست جز آنكه بداند حال كسى را كه به وى ايمان مى ‏آورد.
چنان كه خداى تعالى فرموده است: «مگر كسانى كه گواه به حقّند و مى‏ دانند»و صحّت گواهى را بر آنها واجب نكرده، مگر پس از علمشان، همچنين ايمان كسى كه به مهدى قائم عليه السّلام ايمان آورده است، فايده ندارد، مگر آنكه به شأن و منزلت او در حال غيبت عارف باشد، و آن اين است كه ائمّه عليهم السّلام از غيبت او خبر داده ‏اند، و بودن آن غيبت را براى شيعيانشان توضيح داده ‏اند، اين مطلب در رواياتى كه از ايشان نقل شده و در رساله‏ هايى كه از آنها باقى مانده و در كتابهايى كه تأليف و تدوين گرديده است، در حدود دويست سال قبل از وقوع غيبت اخبار گرديده است. هيچ يك از پيروان ائمّه عليهم السّلام از اين موضوع غفلت نكرده و در بسيارى از كتب و روايات و مصنّفات خود، آنها را ذكر كرده ‏اند، و اينها همان كتبى است كه به «اصول» معروف است و نزد ايشان آل- محمّد عليهم السّلام از قريب دويست سال پيش از غيبت، به تدريج مدوّن گرديده و محفوظ مانده است، و من (صاحب کتاب)اخبار مسندى كه درباره غيبت است از آن اصول استخراج كرده و در اين كتاب آورده ‏ام.

امّا حال پيروان اين اصول، از دو حال بيرون نيست يا اينكه آنها علم غيب داشته ‏اند به اين غيبتى كه الآن واقع شده است و آن را پيش از وقوعش در كتب خود نوشته ‏اند- و اين در نظر خردمندان و دانشمندان محال است- و يا اينكه اين جمع كثير در كتابهايشان، يك امر كذبى را ساخته باشند و آن امر كذب، همان گونه كه ذكر كرده‏ اند، اتفاق افتاده و تحقّق يافته باشد، با آنكه اين جمع كثير، دور از يك دگر بوده و عقايد مختلفى داشته و در اقطار مختلفى زندگى مى‏ كرده ‏اند، پس اين احتمال نيز مانند احتمال پيشين محال است.

لذا هيچ راهى باقى نمى ‏ماند جز آنكه بگوئيم آنها اخبار غيبت امام زمان عليه السّلام را از ائمّه خود كه حافظين وصيّت پيامبر بود ه‏اند اخذ كرده ‏اند و آن حضرت از غيبت امام زمان عليه السّلام و صفات و مقامات او خبر داده و ايشان، آن اخبار را در كتب خود، تدوين كرده و در اصول خود تأليف نموده‏ اند و با همين دليل و ادلّه ديگرى شبيه به آن، حقّ پيروز مى‏ گردد و باطل نابود مى ‏شود، زيرا كه باطل، نابودشدنى است.

منظور دشمنان و مخالفان ما كه تمايلات مضلّه (گمراه‏ كننده) دارند، اين است كه به دستاويز غيبت صاحب الزّمان عليه السّلام و احتجاب او از بينندگان، حقّ را پايمال‏ كنند و حقيقت را بر كسى كه معرفت يقينى ندارد و بصيرتش مستحكم نيست، پوشيده دارند.


پی نوشت:
کمال الدين / ترجمه پهلوان، ج‏۱، ص39تا41.
منبع:افکار
گزارش خطا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
نظر: