عقیق: دكتر محمدحسن زورق در اين اثر نقش حضرت فاطمه(س) را در پايايی و پويايی دين اسلام تشريح كرده است.
دكتر زورق درباره كتاب خود گفت: اين اثر تحليل تاريخی فلسفه وجودی نقش حضرت فاطمه(س) در تداوم و حيات اسلام است لذا كوشيدم با سخن گفتن درباره فطرت و نيازهای سرشتی و زيستی انسان يادآور شوم كه تمايل به خداوند امری فطری است؛ استعدادی بالقوه كه بايد به فعل درآيد، در ادامه به مقوله «نبوت» بهعنوان نهادی تاريخی تجزيه ناشدنی پرداختهام.
زورق ادامه داد: موضع بعدی كتاب امامت است، امامت به اين معنا كه انسان موجودی اجتماعی و ناگزير از نظام سياسی است و تنها نظام امامت است كه با نهاد انسان پيوند و سازگاری دارد. مبحث اصلی اين كتاب نيز بحث درباره اين موضوع است كه پس از جنگ خندق بهويژه بعد از فتح مكه، عده زيادی نه از باب گرايش به حقيقت اسلام، بلكه از باب گرايش به واقعيت قدرت اسلام به اين دين گرويدند و معادلات قدرت عوض شد.
وی گفت: نخست جامعهای كه پيامبر(ص) ايجاد كرد مدينةالنبی نام داشت و دوم جامعهای بود كه مجموعهای از مؤلفهها نظير اسلام، آداب و رسوم گذشته و مهاجرانی كه تازه به اسلام گرويده بودند در پيدايش آن تأثير داشتند، اين جامعه مدينةالعرب نام گرفت. در اين ميان نقش حضرت فاطمه(س) يعنی نقش جداكنندگی كه چگونه ايشان سرنوشت مدينةالنبی را از مدينةالعرب جدا كردند و به واسطه تدابير و اقداماتشان پايايی و پويايی اسلام را رقم زدند، اهميت والايی دارد و موضوع اصلی اين كتاب را شكل میدهد.
زورق در پايان گفت : يكی از امتيازات اين كتاب موضوع بديع آن است و پيش از اين كتابی در اين زمينه تأليف نشده بود، سالها قبل در كتاب ديگرم با عنوان «شهر گمشده: فاطمه چه گفت...؟ مدينه چه شد...؟» اشارهای مختصر به نقش حضرت فاطمه(س) در پويايی اسلام داشتهام.
منبع: ایکنا
کد خبرنگار 211007