در سال 26 هجری قمری، حضرت عباس (ع) پا به عرصه گیتی نهاد. مادر گرامیش فاطمه،" دخت حزام بن خالد بن ربیعه بن عامر کلبی "و کنیهاش (ام البنین) بود. چند سال پس از شهادت حضرت فاطمه (س) بود، که امیرالمومنین علی(ع) از برادرش عقیل، که به اصل و نسب قبایل آگاه بود، درخواست کرد زنی را از دودمانی شجاع برای او خواستگاری کند و عقیل، فاطمه کلابیه (ام البنین) را برای آن حضرت خواستگاری کرد و ازدواج صورت گرفت.
بهترین راه توسل به حضرت عباس (ع) چیست؟
بهترین راه توسل به آن حضرت، زیارتی است که در «کامل الزیاره» ص 256 باب 85 آمده است و شیخ عباس قمی آن زیارت را در مفاتیحالجنان در فصل هفتم در باب زیارت امام حسین(ع)، ص 714، یک مجلدی آورده است.
راه دیگر توسل به آن حضرت این است که روز جمعه پس از نماز 133 بار بگویی: (یا کاشفَ الکرب عَن وجه الحسین! اکشف کربی بحق اخیک الحسین )؛ عدد 133، عدد حروف کلمه عباس به حساب حروف ابجد است.
ایثار و جانبازی، راز و رمز تعالی حضرت عباس (ع)
با توجه به روایاتی که در شان حضرت عباس (ع) از ائمه (ع) رسیده و در آن به ایثار و فداکاری در راه امام خویش تصریح شده است، به روشنی، فضیلت و مقام آن بزرگوار آشکار میشود. حضرت عباس (ع) فرزند کسی است که آیه ( و من الناس یشری نفسه ابتغاء مرضات الله, بقره-207) در شانش نازل شد و از سلاله دودمانی است که اسوه ایثار و از خودگذشتگی بودند و سوره هل اتی، در شان ایثار ایشان نازل شده است.
فداکاری، ایثار و جانبازی در اسلام و مکتب اهل بیت (ع) از جایگاه ویژهای برخوردار است؛ به طوری که امیرمومنان در جایی ایثار را برترین فضیلت اخلاقی میداند.
حال در اینجا این سوال مطرح میشود که، مگر سایر شهیدان از جان خود نگذشتند، پس چه چیزی حضرت عباس را از سایر شهیدان متمایز میسازد؟
جواب این است که معرفت حضرت عباس (ع) از همه شهیدان والاتر و اطاعتش از امام خویش، کاملتر بود. براساس دیدگاه اسلام و مکتب اهل بیت (ع) آنچه اعمال نیک را از یکدیگر متمایز میسازد و ارزش اعمال را متفاوت میکند، همان معرفت و بینش و نیت شخص است و کلام پیامبر اسلام (ص) که فرمود:(ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین) شاید ناظر به این معنا باشد.
آری حضرت عباس (ع) با کمال معرفت در راه دین و امام خویش جانبازی کرد و مراحل کمال و تعالی را طی کرد.
مقام حضرت عباس (ع) نزد ائمه (ع)
روز عاشورا هنگامی که حضرت عباس(ع) از اسب بر روی زمین افتاد، امام حسین (ع) فرمودند:(الان انکسر ظهری و قلت حیاتی) یعنی (اکنون پشتم شکست و چاره ام کم شد). این جمله بیانگر اهمیت حضرت عباس (ع) ونقش او در پشتیبانی از امام حسین (ع) است.
امام زمان (عج)، در قسمتی از زیارتنامهای که برای شهدای کربلا ایراد کردند، حضرت عباس (ع) را چنین مورد خطاب قرار میدهند: السلام علی ابی الفضل العباس بن امیرالمومنین المواسی اخاه بنفسه، الاخذ لغده من امسه، الفادی له، الوافی الساعی الیه بمائه، المقطوعه یداه لعن الله قاتله یزید بن الرقاد الجهنی و حکیم بن طفیل الطائی. «سلام بر ابوالفضل، عباس بن امیرالمؤمنین، همدرد بزرگ برادر که جانش را فدای او ساخت و از دیروز بهره فردایش را برگزید، آنکه فدایی برادر بود و از او حفاظت کرد و برای رساندن آب به او کوشید و دستانش قطع گشت. خداوند قاتلانش، «یزید بن رقاد» و «حیکم بن طفیل طایی» را لعنت کند."
امام زین العابدین (ع) به عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی طالب (ع) نظر افکند و اشکش جاری شد. سپس فرمود: هیچ روزی بر رسول خدا (ع) سختتر از روز جنگ احد نبود، زیرا در آن روز عموی پیامبر، شیر خدا و رسولش حمزه بن عبدالمطلب کشته شد و بعد از آن روز بر پیامبر هیچ روزی سخت از روز جنگ موته نبود، زیرا در آن روز پسر عموی پیامبر جعفر بن ابی طالب کشته شد سپس امام زین العابدین (ع) فرمود: هیچ روزی همچون روز مصیبت حضرت امام حسین (ع) نیست که 30هزار تن در مقابل امام حسین (ع) ایستادند و میپنداشتند که از امت اسلام هستند و هر یک از آنها میخواستند از طریق ریختن خون امام حسین (ع) به نزد پروردگارشان برود و حسین(ع) ایشان را موعظه میفرمود و کار را تا آنجا کشاندند که آن حضرت را از روی ظلم و جور و دشمنی به شهادت رساندند. آنگاه امام زین العابدین (ع) فرمود: خداوند حضرت عباس (ع) را رحمت کند که به حق ایثار کرد و امتحان شد و جان خود را فدای برادرش کرد تا آنکه دو دستش قطع شد. لذا خداوند عزوجل در عوض، دو بال به او عطا کرد تا همراه ملائکه در بهشت پرواز کند، همان طور که به جعفر بن ابی طالب (ع) هم دو بال عطا فرمود و به تحقیق، حضرت عباس (ع) نزد پروردگار مقام و منزلتی دارد که روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه میخورند.
ماجرای سرداب حرم مطهر حضرت عباس (ع) از زبان خادم آن حضرت
ماجرای سرداب حرم مطهر حضرت ابوالفضل(ع) از زبان شیخ عباس کلیددار و خادم مرقد مبارک حضرت ابوالفضل العباس(ع) که اکنون بعد از 40 سال خدمت بازنشسته شده است.
ایشان روایت میکند که زیر حرم ابوالفضل(ع) حرمی کوچک قرار دارد. آنجا دو تا چشمه آب بود که در دو طرف حرم میجوشیدند آب چشمهها مانند تگرگ بود، شفاف و خوشگوار، بهتر از آبهای معدنی. پیش از روی کار آمدن بعثیان، کارشناسی آوردند که گفت: «آب این چشمهها آلوده است و آدم را مریض میکند.» هر دو چشمه را کور کردند. ما بنابر عادت، ماهی یکی دو بار به سرداب میرفتیم، یک بار که به سرداب رفتیم، دیدیم اطرافش خیس است، خیال کردیم که رطوبت بیرون زده است، اما روز بعد آب بیشتر شد، بیشتر و بیشتر، تا حالا که به کمر انسان میرسد. این آب چند ویژگی دارد. اول این که اگرچه راکد است، هرگز رنگ و طعم آن از دست نرفته و گندیده نشده است. شفاف، زلال، خنک، با بوی عطر، که شفابخش است. ویژگی دوم آن که سطح آب بالاتر از قبر مطهر آقا ابوالفضل(ع) است و این قبر با این که 700 سال پیش، زمان عضدالدوله دیلمی ساخته شده، آب از دیواره دور قبر به داخل نفوذ نمیکند. جالب آنکه کارشناسانی که آب چشمه را کور کردند؛ پس از مدتی عقوبتهای زیادی دیدند.
پی نوشت ها:
بحارالانوار،ج 45
معالی السبطین،ج 1
مفاتیح الجنان
سفینة
البحار
منبع:ایسنا
211008