خوشا به حال کسی که دینش را به خاطر او دوست دارد که او نخستین و آخرین عاشق صادق در عشق ازلی است و جلوههای عاشقانهاش ابدی هستند.
اگر حسین(ع) نبود بهشتی در کار نبود! اگر او نبود عشق رنگ و رو نداشت چرا که هستی از نامش پیداست و او مشعل تابنده حق بر شاهراه کهکشان است.
***
ای قامت صدپاره عشق! شیداترین یحیای عاشق!
ای باور ناپیدا در زلال دعاهایم، تو روح کمیلی، تو روح ندبهای و تو روح جوشن کبیری بر تن نورانی شبهای قدر.
از میان تمام فروع، تنها حج تو به ظاهر نیمه کاره مانده، ای حضرت عشق!
تو لایق حجی، برتر از دیگر حاجیان بودی و حجی کردی که بنیانگذار خانه چشمش خیره ماند و انگشت حیرت حجگزاران تاریخ در دهان.
و اینک شادمانی در دلهایمان موج میزند و ماه شعبان با آمدنش آمدنت را نوید میدهد.
ای سرور خوبیها! وقتی سخن از تو به میان میآید درختان به رکوع میروند و برگها به نشان سجده، از شاخهها فرو میریزند.
وقتی سخن از تو به میان میآید، خورشید از پشت کوهها سرک میکشد و از حرارت شوق تو آتش میگیرد.
***
امام حسین(ع) دومین ثمره پیوند آسمانی علی(ع) و فاطمه(س) سوم شعبان سال چهارم هجری در مدینه دیده به جهان گشود، آن حضرت هفت ساله بود که جدّش، رسول خدا(ص) از دنیا رفت.
پس از آن 30 سال در کنار پدرش زندگی کرد و پس از حضور 10 ساله در کنار برادر بزرگوار خود و به دنبال شهادت آن حضرت به مدت 10 سال امامت امت اسلامی را عهدهدار شد و سرانجام در محرم سال 61 هجری در سرزمین کربلا به شهادت رسید.
*خاندان تابناک
امام حسین (ع) در شریفترین و اصیلترین خانوادهها به دنیا آمد و مادرش، فاطمه زهرا(س) در پاکدامنی و تقوا یگانه بود و پدرش علی(ع) نماد فضیلت، شهامت و مردانگی به شمار میآمد.
روزی رسول خدا(ص) حسین(ع) را بر شانه خود گذاشت و در برابر مردم فرمود: «این حسین بن علی، بهترین مردان امت من است. جدّش، محمد رسول خدا (ص)، بزرگ پیامبران است و جدّ مادریاش، خدیجه دختر خُوَیلد، پیشی گیرنده زنان جهان به سوی ایمان به خدا و رسول خداست و مادر او فاطمه زهرا(س)، دختر محمد(ص) بهترین و سرور زنان جهان است.
امام حسین(ع) نیز میفرمود: «در میان همگان کیست که جدی مانند من یا معلمی همچون علی داشته باشد؟ من فرزند دو ماه تابناکم. مادرم، فاطمه زهرا علیهاالسلام و پدرم، درهم کوبنده کفر در بدر و حُنین بود.
حسین(ع) در زمان پیامبر
امام حسین(ع) تا هفت سالگی در مهد نبوت تربیت شد. پیامبر اسلام(ص) او را در آغوش خویش با آموزههای آسمانی اسلام پرورش داد و زیر نظر خود تربیت کرد. میزان علاقه پیامبر به حسین(ع) به اندازهای بود که کوچکترین ناراحتی او را تحمل نمیکرد. روزی از کنار خانه فاطمه علیهاالسلام میگذشت وقتی صدای گریه حسین(ع) را شنید، وارد خانه شد و به دخترش فرمود: «مگر نمیدانی که گریه حسین(ع) مرا اندوهگین میسازد.» سپس نوزاد را بوسید و گفت: «خدایا! من این نوزاد را دوست دارم. تو نیز او را دوست بدار».
پیشوای سوم در دوران خلافت پدر
در دوران خلافت پنج ساله امیرمؤمنان علی(ع)، امام حسین(ع) در صحنههای سیاسی و نظامی مهم زمان در کنار آن حضرت قرار داشت. ایشان در جنگ جمل، فرماندهی جناح چپ سپاه علوی را عهدهدار بود و در جنگ صفین نیز افزون بر حضور در میدان نبرد با سخنرانیهای پرشور، در تشویق یاران حضرت علی(ع) برای شرکت در جنگ نقشی فعال داشت.
*حسین(ع) در دوران امامت برادر
امام حسین(ع) پس از شهادت پدر بزرگوارش، 10 سال در کنار برادر و رهبرش، امام حسن مجتبی(ع) قرار گرفت. در زمان حرکت نیروهای امام حسن(ع) به سمت شام برای نبرد با معاویه، همراه آن حضرت در صحنههای نظامی حضور داشت و زمانی که معاویه به امام حسن(ع) پیشنهاد صلح کرد، ایشان با امام حسین(ع) و عبدالله بن جعفر درباره این پیشنهاد به گفتوگو پرداخت.
امام حسین(ع) در دوران حکومت معاویه
امام حسین(ع) در دوران 10 ساله امامت خویش به دنبال هر جنایت معاویه، او را با نامههای متعدد یا سخنرانیهای کوبنده مورد انتقاد قرار میداد. یکی از مهمترین موارد مخالفت امام با معاویه، موضوع ولیعهدی یزید بود و امام با آگاهی از فعالیتهای دامنهدار معاویه در این زمینه در برابر او موضعگیری تندی کرد.
در اواخر دوران حکومت معاویه که فشار بر شیعیان به اوج رسیده بود آن حضرت به حج رفت و در سرزمین منا در سخنرانی افشاگرانهای فرمود: «دیدید که این مرد زورگو و ستمگر با ما و شیعیان ما چه کرد؟ من در اینجا مطالبی را با شما در میان میگذارم ... وقتی به شهرها و میان قبایل خود برگشتید، با افراد مورد اعتماد در میان بگذارید و آنان را به رهبری ما دعوت کنید؛ زیرا میترسم این موضوع به دست فراموشی سپرده شده و حق نابود شود.» سپس به بیان فضیلتها و پیشینه درخشان پدرش و خاندان امامت پرداخت و جنایتهای معاویه را برشمرد.
*درودی برتر
روزی کنیز امام حسین(ع) بر آن حضرت وارد شد و شاخه گلی به عنوان شادباش به آن حضرت تقدیم کرد و حسین بن علی(ع) به او فرمود: «در راه خدا آزاد هستی.» از حضرت پرسیدند: شاخه گلی بی قدر و قیمت تقدیم شما کرد و آزادش کردید؟ حضرت فرمود: «خداوند ما را اینگونه ادب کرده است. آنجا که فرمود و هنگامی که به شما درود گویند، شما درودی نیکوتر از آن یا همانندش را پاسخ دهید. شادباش نیکوتر از شادباش او، آزاد کردن او از بندِ کنیزی بود».
*سیمای حسین(ع) در کلام معصومان علیهم السلام و بزرگان
امام حسین فرمود: من بر رسول خدا وارد شدم. حضرت فرمود: «آفرین بر تو ای اباعبداللّه! ای زینت آسمانها و زمین» شخصی که آنجا حضور داشت، عرض کرد: یا رسولالله! چگونه کسی جز شما میتواند زینت آسمانها و زمین باشد؟ پیامبر فرمود: «سوگند به آن کسی که مرا نبّی به حق مبعوث کرد، مقام حسین بن علی(ع) در آسمان، والاتر از مقام او در زمین است. به درستی که بر عرش الهی نوشته شده است «حسین(ع) ، چراغ هدایت و کشتی نجات است».
***
یا حسین! ای که نامت در جانها غوغا بهپا میکند.
نام تو که میآید نسیم کوچه به کوچه میدود و عطر تو را در خانههای شهر میپراکند.
وقتی سخن از تو به میان میآید آسمان آبیتر میشود و پرندگان در بیکرانه آن بال اشتیاق میگشایند.
نام تو فرا واژهای است که تنها در فرهنگ آسمانها ترجمه میشود، آنجا که شمشیر تو از غلاف سر بر میکشد، ستم عجز خود را فریاد میزند و خواب نفاق آشفته میشود.
وقتی که نام تو بر دفتر تاریخ تکرار میشود، قلم از پا میافتد و مرکب همچون دریا متلاطم میشود.
سلام بر تو ای قبله عاشقان مجاهدان!
ای حسین! ای خون خدا! پس از تو خون سرخ ماند و شهادت پایدار...
منبع:فارس
211008