عقیق: اراده حق تعالی بر این قرار گرفته است که حجت خود، حضرت بقیهالله را غیبتی صغرا و غیبتی کبرا مقدّر و مقرر کند و در ایام غیبتش رؤیت و مشاهده آن سرّ خدا، بر هر کس حاصل نخواهد شد، مگر افرادی خاص از شیعیان و اولیای خدا.سیرة صالحان و اولیاء و کاملان بر آن بوده است که در خصوص شرفیاب شدن خویش به محضر حضرت بقیهالله یا ادعایی نداشته‌اند و لب از گفتن این راز فرو می‌بسته‌اند و یا بسیار با احتیاط و مراعات همة جوانب، پای سخن به میان می‌کشیده‌اند تا اهل خیال، به جهل، سفره‌ای نگشایند و به وهم، طعمه‌ای نرُبایند.
تشرف ابوالحسن ضراب اصفهانی، در شمار تشرفاتی است که آن را علمایی مانند شیخ طوسی و محمد بن جریر طبری امامی نقل کرده و بزرگانی همچون سید بن طاووس و علامه مجلسی تأیید کرده‌اند و در کتاب‌های روایی خویش آورده‌اند.
این تشرف در زمانی اتفاق افتاده که تعداد شیعیان اندک و فضای حاکم بر اجتماع فضایی کاملا مسموم و برای شیعیان پر از خوف و خطر و دوستان اهل بیت(ع) مامور به تقیه بوده اند، چرا که حکومت غاصب بنی العباس درصدد خاموش کردن نور الهی بودند و این کتاب، روایت کامیابی و حکایت شرفیابی او است.
در این کتاب ابتدا داستان تشرف، به قلمی روان و روشن از بزرگان و علمایی مانند شیخ بزرگوار طوسی و سید شریف، ابن طاووس و شیخ بزرگ طبری، نقل شده سپس بعد از بیان نکات شیرین و قابل توجه داستان، با تحلیلی شیوا و شرحی مختصر و گویا، راویان روایت و صحت استناد حکایت بررسی شده است.
از آنجا که این ملاقات میوه‌ای شیرین و ناب مانند "صلوات ابوالحسن ضرّاب" دارد با نقل آن صلوات، در فصلی جداگانه به اهمیت صلوات و آثار و برکات، احکام و آداب و نتایج ناگوار ترک آن پرداخته و در پایان به نکاتی درباره اسرار صلوات بر محمّد و آل محمّد اشاره می‌شود.
شایان ذکر است، "میهمان آفتاب" تشرف ابوالحسن ضراب توسط موسسه فرهنگی دارالهدی در 160 صفحه، شمارگان 5 هزار نسخه و 1200 تومان ازسوی انتشارات موعود عصر روانه بازار نشر شد.
منبع:شبستان