عقیق: خداوند
متعال که هدایت گر بشریت به سمت کمال و تعالی است بر اساس علم و حکمت لایتنهاهی
خود، بندگان را به کمال و سعادت راهنمایی می کند تا با تلاش خود به نهایت تقرب و
عبودیت نایل شوند، لکن شیوه و چگونگی هدایت گری خداوند رحمان و رحیم، نسبت به
بندگان، گوناگون و متفاوت است ولی آنچه که بر اساس متون و منابع دینی مسجّل و حتمی
است اینکه: "خداوند به دنبال بهانه و زمینه ای است تا هدایت خود را شامل دور
افتادگان از شاهراه حقیقت نماید”.
آنچه
در پی می آید متن گفتگویی است که با آقای "جین گریتین” مسیحی
تازه مسلمان شده، انجام داده که مطالعه ی آن بی شک خالی از لطف نیست.
* با
سلام لطفا خودتون رو معرفی بفرمایید.
بسم
الله الرحمن الرحیم سلام و تشکر. من "جین گریتین” هستم از کشور ماداگاسکار اما در
اینجا "بلال” صدایم می کنند.
* از
ماداگاسکار بگید.
کشور
من یک جزیره است البته چهارمین جزیره بزرگ جهان. واقع در اقیانوس هند در شرق
آفریقا که بیشتر مردم به کشاورزی مشغول اند. پایتخت آن شهر آنتاناناریوو است.
* در
ماداگاسکار مشغول چه کاری بودید؟
من
در رشته برق فعالیت می کردم.
* از
خانواده تان بگویید.
پدرم
فرمانده ارتش بود و مادرم مسئول زندان. وضعیت ما از نظر دارایی و ثروت طوری بود که
می توانستیم چند فقیر را اطعام بدیم از جمله فقیری که آن روز با او آشنا شدیم.
* لطفا
کمی بشتر توضیح بدهید.
ما
هر روز در منزل ده فقیر را اطعام می دادیم . در این میان دیوانه ای بود که همیشه
برای غذا پیش ما می آمد، ولی یک روز که غذا به او دادیم آن را نخورد و گفت: "من
روزه هستم!” تعجب کردم، بیش تر که پرسیدم فهمیدم او مسلمان است و روزه گرفتن جزئی
از دینش !
تا
آن موقع چیزی از اسلام نشنیده بودم. البته راجع به روزه در انجیل، اطلاعاتی داشتم
ولی روزه مسیحیان فقط نخوردن گوشت است.
* دیوانه
ای که با او آشنا شدید گفت شهادتین بگویید؟
نه،
او نگفت بلکه روزه گرفتن او باعث تحقیق من درباره روزه در اسلام شد. سرانجام
پیش یکی از علمای اهل سنت رفتم و بعد از توضیحاتی که او راجع به اسلام و روزه به
من داد، شهادتین را گفتم.
* پس
باید اول سنّی شده باشید؟
بله
کاملا درسته. در ابتدا در حدود شش ماه مذهب من اهل سنت بودم و احکام اسلام را از
آن عالم سنی یاد می گرفتم.
* چی
اتفاقی افتاد که شیعه شدید؟
از
دانشمندان و علمای مسیحی آموخته بودم که در عهدین، خدا به موسی نبی(ع) می فرماید :
"من را نمی توانید ببینید”، اما آن موقع علمای اهل سنت به ما می گفتند: هر کسی به
دوستان خودش خدمت کند مثلا غذایشان را بپزد، خدا را می تواند در روز قیامت
ببینید.” عقلم این تناقض را نمی توانست بپذیرد و این مساله باعث شد جای دیگری بروم
و با یکی دیگر از علمای ماداگاسکار آشنا بشوم . او گفت در مذهب شیعه، اعتقاد ما اینست که خدا
را هرگز نمی توانیم ببینیم نه در این دنیا و نه در آن دنیا.
البته
تغییر مذهب من به تشیع، علت دیگری هم داشت، چراکه یکی از علمای اهل سنت وقتی روز
جمعه می شد می گفت حسن و حسین (علیهما سلام ) سید شباب اهل جنت هستند . اما جای
دیگر می گفت حسن و حسین دشمن اسلام است!! این ها باعث شد درباره حقیقت دین اسلام،
تحقیق بیشتری کنم و بلاخره شیعه شدم.
* در
حال حاضرمشغول به چه کاری هستید؟
اکنون
مشغول به تحصیل در حوزه علمیه هستم.
* فرق
مهم بین اسلام و مسیحیت را در چه دیدید؟
اول
اینکه خدا در مسیحیت هم یکی است هم سه تا است اما در اسلام خدا یکی است!
و
فرق دیگر اینکه در مسیحیت امام و جود ندارد اما در شیعه امام هست . به عنوان مثال
وقتی یک برق قوی را به یک لامپ بزنی آن را می ترکاند برای همین یک ترانسفورماتور
سر راهش می گذارند. دستورات خدا هم اگر مستقیم به ما برسد نمی توانیم دریافت و
تحمل کنیم برای همین امامان واسط هستند تا دستورات و معارف دین خدا را برای ما
قابل فهم کنند.
* رابطه
با خانوادتان چطور است ؟
متاسفانه
خانواده ام هیچ کدام مسلمان نیستند جزء دختر پدرم که مسلمان شده .
* یعنی
یک خواهر ناتنی ؟
بله
* مگر
در مسیحیت تعدد زوجین هست؟
خیر
در مسیحیت چنین چیزی نداریم ولی ما فرهنگ کشور خودمان را داریم و در فرهنگ ما باید
چند تا زن داشته باشیم.
*آقا
بلال عزیز، از اینکه به ما وقت دادید سپاس گذاریم. از خداوند مهربان خواهانیمکه
خانواده شما هم به حقیقت اسلام دست پیدا کنند.