عقیق: خوشبختانه اقبال مردم به این سنّت خیلی بالا است؛ شوق جوانها و عشق جوانها حیرتانگیز است. من یادم است آن وقتی که ما در مشهد بودیم، اصلاً ندیده بودیم اعتکاف چه جوری است، شنیده بودیم؛ قم که رفتم در همین ایّامالبیض در مسجد امام(۱) اعتکاف میشد. شاید من یک وقت رفته بودم دیده بودم، طلبهها میآمدند دو نفر، سه نفر، یک گوشهای را انتخاب میکردند در آن شبستان مرحوم حاج ابوالفضل - آن شبستان بالایی - چادر میکشیدند؛ شاید مجموع افرادی که در آن شبستان اعتکاف میکردند به سی نفر، چهل نفر نمیرسید. البتّه بعدها که مسجد آقای بروجردی ساخته شد، بعضیها ظاهراً آنجا هم میآمدند اعتکاف میکردند که آن را من ندیده بودم، لکن مسجد امام را دیده بودیم. این، همهی مظهر این سنّتِ پر مغزِ پر معنا در آن دوره بود: مخصوص قم، آن هم با این تعداد اندک. امروز شما بروید دانشگاههای کشور را نگاه کنید - حالا غیر از مسجد گوهرشاد و مسجد جمکران و مساجد مهمّ دیگر و جاهای دیگری که هجوم جمعیّت است؛ در این مساجد دانشگاهها، مسجد دانشگاه تهران و جاهای دیگر - دانشجوهای ما، جوانهای ما، از مدّتی پیش صف کشیدهاند، نوبت میگیرند و نوبتشان نمیرسد، یعنی جا نیست، وسیله نیست برای ادارهی آنها؛ این شوق عمومی به این عبادت، اینجور است؛ خب، این یکی از برکات الهی است. بحمدالله خدای متعال این زمینه را فراهم کرده و این توفیق را داده و مغناطیس محبّت الهی و ذکر الهی، دلهای جوانها را به خودش جذب کرده؛ این را باید مغتنم شمرد. این یک فرصت است.