وی
ادامه داد: مهمترین کتاب من نیز در رابطه با این موضوع است که چگونه می توان به یک
وهابی اثبات کرد، من این کتابم را به شیخ مفید تقدیم کردم زیرا اگر آشنایی با
اندیشههای او نبود من به امام زمان(عج) اعتقاد پیدا نمی کردم.
این
متخصص علم رجال و حدیث و تاریخ گفت: یکی از علتهایی که باعث گمراهی انسان می شود
درگیری و دشمنی با انسانی بزرگ است و یکی از بزرگترین مشکلات ابن تیمیه، بنیانگذار
وهابیت نیز این بود که با شیخ غزالی توسی بسیار دشمن بود. او میخواست جایگزین شیخ
غزالی باشد. بنابراین از 300 کتابی که نوشت 90 درصد آن برای نابود کردن شیخ غزالی بود.
وی
تأکید کرد: او برای دشمنی با غزالی، تصوف را نابود کرد، از طرفی می توان گفت که ابن
تیمیه در کل علم اخلاقی و علم غیبی را زیر سؤال برد و این گمراهی بزرگی بود.
عصام
العماد بیان داشت: سعید حوا از بزرگان اهل تسنن بعد از جنگ افغانستان وقتی میان
رهبران وهابیت اختلاف افتاد و باعث کشته شدن هزاران نفر شدند نامه ای نوشت و در آن
بیان کرد ما در طول تاریخ رهبران و گروههای زیادی داشتیم اما به خاطر اینکه علوم
اخلاقی و غیبی داشتیم همدیگر را نکشتیم اما شما علوم اخلاقی و غیبی را از وهابیت
بیرون کردهاید و آدم کش شده اید.
وی
افزود: یکی از اصلیترین مشکلات گمراهی وهابیت کمرنگ بودن مسائل غیبی است زیرا مسائل
غیبی در رفتارهای انسان اثرگذار می باشد و این مسائل، بعد عقیدتی و کاربردی خواهد
داشت.
وی
با اشاره به این که در قرن بیستم وهابیت گسترش بیشتری یافته است تصریح کرد:
مادیگرایی ویژگی اصلی قرن بیستم است از طرفی مسائل مادی گرایی نیز در وهابیت زیاد
است و حتی مسائل غیبی نیز در وهابیت با مسائل مادیگرایی تفسیر می شود به همین دلیل
طرفداران وهابیت در قرن بیستم بیشتر شد.
عصام العماد اظهار داشت: کسانی که غرب زده شده اند خود به
خود وهابی می شوند زیرا اساس مکتب کمونیست، مکتب غربگرا و آمریکایی، کمرنگ کردن
مسائل غیبی است و این نقطه اشتراک این مکاتب با وهابیت است.
وی
گفت: من دوستی داشتم که کمونیست بود و بعد وهابی شد و پس از مدتی نیز به مکتب شیعه
درآمد وقتی از آن پرسیدم چرا بعد از کمونیست وهابی شده ای گفت زیرا نزدیکترین مکتب
به کمونیست وهابیت است.
این
مدرس جهانی اهل بیت(ع) تصریح کرد: وهابیت در یک جامعه صحرایی و در میان افراد
بادیه نشین ایجاد شده است که این افراد با عربها متفاوت هستند این افراد بادیه
نشین با فرهنگ قرآنی آشنا نبودند و هیچ گونه حوزه علمیهای نیز نداشتند می توان
گفت که آدمهای بی سواد و بی فرهنگ عربستان تنها در زادگاه شیخ عبدالوهاب زندگی می
کنند و هر چه از این منطقه به سمت جده و سپس مدینه برویم متمدن تر می شوند.
وی ادامه داد: خیلی از این افراد دزد بودند و راهزنی می
کردند شیخ عبدالوهاب که آمد به آنها گفت که شما همین راه را ادامه دهید اما در راه
خداوند، یعنی راه دزدی آنها را توجیه کرد.
عصام
العماد در پایان سخنانش تصریح کرد: در چنین منطقه ای هنوز فرهنگ قرآن برای احترام
به زنان به آنان نرسیده آنها در این جامعه طوری با زنان رفتار می کنند که اعراب
زمان جاهلیت رفتار میکردند و جالب این است که این رفتارها را، همان فرهنگ قرآن در
رابطه با زن معرفی می کنند و بین این دو تفاوتی قائل نیستند.