اگر به معنای «تفسیر» توجه و در آن تأمل کنیم، شاید پاسخ سؤال به خودی خود روشن شود.
الف – اگر چه برای «تفسیر»، تعاریف بسیاری شده است، اما اغلب یک مفهوم را بیان دارند.
تفسیر - مصدر باب تفعیل - از ماده «فَسَرَ»، جمع آن «تفاسیر»، در لغت به معنای روشن کردن و توضیح دادن مطلب و کشف نمودن آمده است . یا به تعبیری دیگر: «كشف كردن، روشن كردن مطلب، بيان كردن، شرح دادن، توضيح و ايضاح» میباشد.
ب – بدیهی است که هر گزاره، هر کلام، هر موضوع و حتی هر چیزی را میتوان از منظرها و زوایای گوناگون مورد توجه، تحقیق و بررسی قرار داد و هر چه مقام علمی صاحب کلام یا اثر بالاتر باشد، اثر و صنعت او از ژرفای بیشتری برخوردار میباشد و میتوان آن را از زوایای متفاوت مورد مطالعه و تفسیر قرار داد.
حتی یک بیت شعر هم همینطور است. میتوان از آن به قدرت و علم و نگاه شاعر پیبرد یا میتوان به معنا و مفهوم بیت اشاره کرد و یا مقصود را مورد بررسی قرار داد و یا به لحاظ ادبی تفسیر نمود. پس، قرآن کریم که کلام الله جلّ جلاله و تجلی علم، حکمت، مشیّت و اراده او در هدایت بشر است، بیش از هر کتاب و گفتار دیگری، به تفسیر احتیاج دارد و تفاسیر نیز میتوانند به زوایای متفاوت نظر کرده باشند.
ج – به عنوان مثال: به آیهی کریمه « بسم الله الرحمن الرحيم » را که هر مسلمانی بلد میباشد و معنای آن را به زبان خود میداند توجه شود. آیا آیهای ساده و تک بُعدی و تک منظوره است، یا ژرفایی از علم و حکمت است؟
میتوان در تفسیری به این آیه از بُعد «اسم = نشانه» توجه نمود. میتوان به اسم و نشانهی رحمانیت توجه نمود و شرح داد که در اینجا بیان «اسم رحمان و رحیم» است و نه ذات الهی. لذا به نشانههای رحمت توجه داده است. میتوان به تفاوت رحمن و رحیم که از یک ریشه هستند و سبقت اسم رحمان بر رحیم و چرایی آن اشاره نمود و ...
امیرالمؤمنین، امام علی(ع) نیز از زاویهی دیگری این آیه کریمه را مورد توجه و تذکر قرار داده و حتی نقطهی زیر بسم الله را تفسیر و تأویل مینمایند:
«سِرّ الکُتب المنزلة فی القرآن و سِرّ القُرآن فی فاتِحَةِ الکِتاب وَ سِرّ فاتِحَة الکِتاب فی بِسم الله الرّحمن الرّحیم وَ جَمیع ما فی بِسم الله الرّحمن الرّحیم فی باء بِسم الله و جَمیع ما فی باء بسم الله فی النِقطَة الّتی تَحت الباء و اَنَا النُقطَة تَحتَ الباء» (بیان الآیات جیلانی ، ص32 و33)
ترجمه: سرّ کتب نازل شده در قرآن است و سرّ قرآن در فاتحة الکتاب (سوره حمد) است و سرّ فاتحة الکتاب در [آیه] بسم الله الرحمن الرحیم [آن] است و سرّ بسم الله الرحمن الرحیم، در باء بسم الله است و جمیع آن چه در باء بسم الله است، در نقطه زیر آن باء است و من نقطهی زیر باء هستم».
خب، حال دانشمندان میتوانند در این روایت غور و قوس کنند و حتی همین روایت را از زوایای گوناگون تفسیر کنند و روشن نمایند که یعنی چه؟ مثلاً شرح دهند که شناخت خداوند متعال،
فقط از طریق شناخت اسما و نشانیهایش میسر است و رحمت در تمامی نشانهها سبقت دارد و البته شناخت، علم میخواهد و این علم نزد نبی اکرم صلوات الله علیه و آله که مخاطب وحی میباشند جمع است و علی علیه السلام «باب شهر العلم» هستند. پس ورود به باب توحید و شناخت الله جلّ جلاله، ایشان هستند.
د – همین نقطهی زیر باءِ بسم الله الرحمن الرحیم را، شخص رسول اعظم صلوات الله علیه و آله، از بُعد دیگری تفسیر نموده و میفرمایند:
« ظهر الموجودات من باء بسم الله الرّحمن الرّحیم » ( بحرالمعارف، ط 1/ 456)
ترجمه: همه موجودات، از باء بسم الله الرحمن الرحیم ظهور یافتهاند.
از این رو مفسری چون امام خمینی رحمةالله علیه، به همین مهم توجه نموده و در تفسیر سوره حمد میفرمایند:
«تمام دایرهی وجود و تجلّیات غیب و شهود که قرآن شریف ترجمان آن است .. و همین معنی جمعاً در بسم الله که اسم اعظم است، موجود است؛ و در (( باء)) که مقام سببیّت میباشد و نقطه، که سرّ سببیّت است، موجود است؛ و علی علیه السّلام سرّ ولایت و سببیّت است، پس اوست نقطهی تحت الباء؛ یعنی نقطهی تحت الباء ، ترجمان سرّ ولایت است ... ( تفسیر سوره حمد ، 55 و 56 ).»
ﻫ – پس تفاوت تفسیر که ریشه در تفاوت علم، تفاوت زاویه نگاه، تفاوت مقصود و ... دارد، نه تنها خوب است، بلکه لازم و ضروری است تا به اصطلاح رمزگشاییهای بیشتری از یک کلام صورت پذیرد، منتهی باید دقت شود که «تفسیر به رأی» نباشد. یعنی تفسیر ارائه شده، من درآوردی و مطابق میل و اهداف شخصی یا گروهی و جریانی نباشد، بلکه مستند به سایر آیات و احادیث بوده و منطبق با عقل باشد.
منبع:جام
211008