من حدرك، كمن بشرك .
گاهى پدر و مادرها، و بزرگترها، و دوستان خوب و
دلسوز، از روى خيرخواهى ، و براى آن كه ما را از انجام كارهاى بد باز دارند، مجبور
ميشوند به جاى نرمش و ملايمت ، با لحنى تند و درشت ، هشدار دهند و ما را، از كارى
كه مى خواهيم انجام دهيم ، بر حذر و بيمناك سازند.
ممكن است بعضى افراد، اينگونه بر حذر داشتن را خوش
نداشته باشند، و از لحن تند و هشدار دهنده كسى كه با درشتى از انجام كار بد آنها
جلوگيرى ميكند، ناراحت شوند.
ولى ، فرزند عزيز، اين را بدان كه : وقتى كسى با درشتى و
تندى ، به تو هشدار ميدهد و از انجام كارهاى بد تو جلوگيرى ميكند، مثل كسى است كه
بالحنى ملايم و مهرآميز، به تو مژده يى را ميدهد.
به عنوان مثال : وقتى كسى تو را از تنبلى در مدرسه و
بازيگوشى در خانه باز ميدارد، و بالحنى تند ميگويد:در خواندن درسهايت تنبلى نكن ،
چون بيسواد و بيكاره بار مى آيى و بدبخت ميشوى ، مثل كسى است كه به تو مژده ميدهد
و ميگويد:شاگرد اول شده اى و بزرگترين جايزه نصيب تو شده است .
پس ، از هشدار و انتقاد سازنده ناراحت نشو بلكه خوشحال و
متشكر باش زيرا انتقاد بجا، انسان را متوجه اشتباه خود ميكند و باعث برطرف شدن
عيب و ايراد ميگردد.
پی نوشت :
پندهای کوتاه از نهج البلاغه
منبع:جام
211008